پژوهش حاضر در راستای ارائه الگوی طراحی آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی در مقطع عمومی حوزه های علمیه خواهران، با روش پژوهش ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی انجام شد.
بدین صورت که مؤلفه ها و مقولات با مطالعه اکتشافی و تحلیل محتوای اسناد علمی و سازمانی و همچنین تحلیل رونوشت مصاحبه های اساتید برجسته حوزوی و اساتید رشته تکنولوژی آموزشی شناسایی شدند، و با اعتباریابی مؤلفه ها و مقولات طبقه بندی شده، الگوی مفهومی و فرایندی براساس آنها پیشنهاد گردید.
سپس برای اعتباریابی الگو، بصورت مصاحبه نیمه ساختاریافته از متخصصین حوزوی نظرخواهی شد و پس از اعمال اصلاحاتی، در نهایت فرم الکترونیکی به فارغ التحصیلان دکتری رشته تکنولوژی آموزشی ارسال و نظرخواهی شد.
جهت بررسی روایی و محتوای الگوی مفهومی و فرایندی، از شاخص روایی محتوا (CVI) و مناسبت کلی (S-CVI) استفاده شد. نتایج نشان داد که مناسبت کلی الگوی پیشنهادی S-CVI برابر با 86/0 می باشد. لذا از آنجایی این عدد بالاتر از حداقل مناسنبت مطلوب (80%) به دست آمده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که متخصصان این الگو را به عنوان الگوی پیشنهادی مور تأیید قرار داده و به عنوان الگویی کاربردی و نوآورانه که مبتنی بر آموزه های دینی و همچنین مبتنی بر مقطع عمومی حوزه های علمیه خواهران باشد، مناسب ارزیابی کرده اند.
در این پژوهش، به 9 سؤال پاسخ داده شد. پاسخ این سؤالات به ترتیب
- چگونگی وضعیت موجود مقطع عمومی حوزه های علمیه خواهران
- نوع جهت دهی طراحی آموزشی
- نوع تحلیل و طراحی محیط یادگیری (روانی و فیزیکی)
- نوع محتوا و چگونگی طراحی آن
- نوع راهبردهای یادگیری
- نوع روشهای ارائه و مراحل آن
- نوع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
- نوع الگوی مفهومی و فرایندی طراحی آموزشی
- میزان اعتیار الگوی شناسایی شده را مشخص می کند.
تحلیل رونوشت های مصاحبه ها و اسناد مربوطه، حاکی از آن است که قلب الگوی طراحی آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی، شکل گیری و تقویت مهارتهای خودمدیریتی طلاب به عنوان راهبرد یادگیری آنان است تا آنها بتوانند در روند یادگیری دائم العمر، افرادی مستقل و خودساخته، انسان ساز و اسوه برای جامعه بانوان کشور باشند. یافته های اعتباریابی هر چند کلیت این الگو (ماهیت و فرایند آن) را مورد پذیرش قرار داده اما به تفصیل نیازمند انجام سایر پژوهش های بنیادی و کاربردی و همچنین اجرای اعتباریابی بیرونی الگوی حاضر است.