گونهشناسی تحقیق[1]
تحقیق از جهتهای مختلف، انواع و تقسیمات گوناگونی دارد، که مهمترین آنها بیان میشود.
انواع تحقیق بر اساس محور پژوهش
تحقیقات میتوانند بر محور یک موضوع خاص، یک مسئلۀ معین و حتی یک متن مهم، صورت گیرند. از این منظر، تحقیقات را میتوان به سه دستۀ: تحقیق مسئلهمحور، تحقیق موضوعمحور و تحقیق متنمحور به شرح زیر تقسیم کرد: [2]
تحقیق متنمحور
این نوع پژوهش بر محور یک متن معین انجام شود و پژوهشگر آن را تصحیح، تخریج، تعلیق، شرح، ترجمه یا نقد کند. تحقیق متنمحور در احیای میراث علمی و انتقال معارف پیشین مؤثر است.
تحقیق موضوعمحور
پژوهشی است که بر محور یک موضوع مشخص شکل بگیرد و پژوهشگر اطلاعات پیرامون آن را به شکل کامل و منسجم عرضه کند. تحقیق موضوعمحور در اطلاعرسانی علمی مفید است، مانند دانشنامهها. در تحقیقات موضوعمحور، انتخاب یک موضوع برای تحقیق و پرداختن به هر چیزی که ارتباط با آن دارد، اعم از: مقدمات دور و نزدیک، مبادی تصوری و تصدیقی، مصادیق، ابعاد، آثار و پیآمدها، و … مهم است. موضوعمحوری در اطلاعرسانی علمی مفید است، برخی از صاحبنظران، مقالات دائرۀ المعارفها را از این جنس میدانند.
تحقیق مسئلهمحور
چنین پژوهشی بر محور یک یا چند پرسش معینی شکل میگیرد که تاکنون بدون پاسخ شایسته ماندهاند، و پژوهشگر به آن پاسخ میدهد. تحقیق مسئلهمحور در گسترش مرزهای دانش و بهبود وضعیت مفید است.
باید دانست که مفهوم «مسئله»، با «موضوع»، «پرسش» و «مشکل» متفاوت است. [3] پرسش (question) چه بسا از امر مبهمی باشد که جواب آن قبلاً یافته شده و پاسخدهنده آن را ارائه میدهد. معمولاً در برنامۀ آموزشی و اطلاعرسانی معنا مییابد، از این رو پرسش و پاسخ بر خلاف مسئله، لزوماً نیازمند مطالعات نظاممند نیست. اما مسئله (problem) پرسشی است که سابقۀ طرح نداشته و پاسخی به آن داده نشده، و یا پاسخ مقبولی نبوده و نیازمند مطالعات پیشین برای طرح مسئله، و مطالعات پسین برای حل آن است.
همچنین مشکل (difficulty) امری مبهم، کلی و عام است که توسط عموم جامعه اگرچه با برداشتهای سطحی درک میشود و برای افراد، ایجاد دغدغه، فشار یا رنج میکند. طبعاً چنین امری، بینیاز از روش برای تشخیص و طرح آن است. اما مسئله، امری واضح، مشخص و معین و محصول برداشت ژرف است که تنها توسط متخصصان قابل طرح است و برای تشخیص، طرح و حل آن، تخصص علمی نیاز دارد.
انواع تحقیق بر اساس رویکرد
تمامی مطالعات علمی را از یک نظر میتوان به دو گونۀ درجه اول و درجه دوم تقسیم کرد:
مطالعات درجه اول
مطالعات درجه اول هر علم، یعنی مطالعاتی که در چارچوب تعریف و هدف همان علم صورت میگیرد و به موضوعاتی در قلمروی آن علم میپردازد. مثال آن در تحقیقات فقهی، تحقیق درباره حکم تکلیفی وام جعاله، یا حکم ضمان پزشک است. خواهیم گفت که تحقیقات و مطالعات درجه اول فقهی میتواند در یکی از عرصهها و زمینههای زیر صورت گیرد: حکمشناسی، موضوعشناسی، نظامشناسی.
مطالعات درجه دوم
مطالعات درجه دوم هر علم، یعنی مطالعاتی که درباره خود آن علم و احوال آن میپردازد؛ از قبیل: تعریف و چیستی یک علم، تاریخ و تحولات آن علم، معرفت شناسی و روششناسی آن علم و …به طور مثال، علم فقه، حقوق، فیزیک، شیمی، تاریخ، نجوم، ریاضیات و… علومی درجه اولاند درحالی که فلسفۀ فقه، فلسفۀ حقوق، فلسفۀ فیزیک، و تاریخ ریاضیات جزء علوم و مطالعات درجه دوم هستند.
این دو نوع مطالعه و تحقیق، تفاوتهایی دارند که مهمترین آن چنین است: [4]
- موضوع مطالعات و علوم درجه اول، اموری مستقل از علوم هستند (مثل واقعیات هستی، مفاهیم اعتباری و …)، در حالی که موضوع مطالعات درجه دوم، خودِ علوم و معارف بشری است.
- در مطالعات درجه دوم، آرای نادرست همانند دیدگاههای صحیح، مورد توجه است و ارزش مطالعه دارد، اما در علوم درجه اول اینگونه نیست.
-
. برگرفته از کتاب: روشتحقیق در فقهواصول، مجتبی الهی خراسانی. ↑
-
. بنگرید به: جعفر نکونام، روش تحقیق با تأکید بر علوم اسلامی (ویرایش جدید)، چاپ چهارم، انتشارات دانشگاه قم، قم، 1386ش. ص 19 تا 22. احد فرامرز قراملکی، اصول و فنون پژوهش در گسترۀ دینپژوهی، ص 69 تا 72. همو، روششناسی مطالعات دینی، ص 123 تا 153. احمد رضی، پژوهشهای مسأله محور در مطالعات ادبی، فصلنامۀ فنون ادبی، شمارۀ 6، بهار 1391، ص 13 تا 26. ↑
-
بنگرید به: احد فرامرز قراملکی، روششناسی مطالعات دینی، ص 137 تا 140. همو، اصول و فنون پژوهش در گسترۀ دینپژوهی، ص71 ـ72 و 82 ↑
-
. بنگرید به: چالمرز، آلن.ف، چیستی علم، ترجمه سعید زیباکلام، ص 1ـ7؛ کاپالدی، نیکلاس، فلسفه علم، ترجمه: علی حقی،ص 28ـ31. ↑