ملزومات نگارش متن و کتب علمی
سبک نگارش علمی
سبک به معنای طریق، شیوۀ بیان و طریقه کاتب در کتابت است و معمولاً یکی از این سه است:[2]
- سبک خطابی، بر قول شفاهی برای ابلاغ یک نظر یا حل یک مشکل تکیه دارد و لحن سبک خطابی تا حد زیادی متأثر از ویژگیهای لازم برای خطیب و خطابه است؛ از جمله: این که با هوشمندی و قاطعیت، کاربرد برهانهای واضح و مثلهای جذاب، تسلط بر روحیات مخاطبان و زبان مورد پسند ایشان، بتواند افکار دیگران را دگرگون کند.
- سبک ادبی، کلام انشائی بلیغی است که به وسیله آن در عواطف شنوندگان و خوانندگان، تأثیر لطیف و زییاییشناسانه میگذارد.
- سبک علمی، قالب مناسب و رسای بیان شفاهی یا کتبی برای انتقال مضامین علمی است.
برخی از الزامات این سبک عبارت است از:
- پایبندی به زبان علمی در قالب شیوه و شکل بیان، و سیر تفکر منطقی در محتوا
- روانی و وضوح بیان و پرهیز از پیچیدگی و دشواری بیان؛ بدون به کار بردن کلمات و اصطلاحات دور از ذهن و تکلف آور و دو پهلو، و پرهیز از استعمالات مجازی
- تنظیم عبارات در یک خط و مرتبط معنایی (یعنی ارتباط لفظی و معنوی بین تعبیرات و جملات)
- استفاده از فعل مجهول در گزارشهای علمی و ارائه بررسیها و پژوهشهای میدانی و آزمایشگاهی
مراحل نگارش متن علمی
نگارش متن علمی دارای پنج مرحله است: [3]
مرحله اول: نوشتن پیش نویس
در پیش نویس باید بدنه اصلی تحقیق و بدون مقدمه و خاتمه نوشته شود. و نباید برای جزئیاتی همچون: املای کلمه، فصل و وصل ، مطابقت فعل و فاعل یکنواخت بودن جملهها و یا سایر مسائل تکنیکی نوشته معطل شد.
دیگر نکات قابل توجه در پیش نویس عبارت است از:
- استفاده از کاغذهای متناسب و یکدست؛
- رعایت فاصله و نیم سانتیمتر بین سطرها برای اضافات احتمالی بعدی؛
- سفید گذاشتن پشت صفحه برای الحاقات بعدی؛
- نوشتن همه جزئیات؛
- نوشتن قسمتهای مجزا در هر زمان؛ یعنی زمانبندی را به گونهای تنظیم کنید که یک قسمت را به پایان برسانید تا پس از وقفه در امر نگارش، دچار سردرگمی نشوید.
مرحله دوم: افزودن پاورقی (ذکر منابع و پاورقی)
پاورقیها نیز به دو گونه کلی است: توضیحی (شرح مشکلات متن و تذکرات لازم) و ارجاعی (ارجاع به منابع تحقیق و نقلها). انواع دقیقتر آن به طور مشروح در زیر میآید. [4]
زیرنویسی توضیحی و انواع آن
در زیر نویسی توضیحی نویسنده نکاتی را به روشن شدن مطالب متن کمک کند ویا بخواهد چیزی را که احیانا برای خواننده گنگ ومبهم است به صورت اطلاعات جانبی توضیح دهد . به صورت زیرنویسی میآورد. این پاورقی دارای چند نوع است:
پاورقی تشریحی: در این نوع پاورقی عبارت یا اصطلاح یا نکته مشکل ، فنی یا غیر مصطلح از نظر بعضی خوانندگان خود آن را تشریح میکنیم.
پاورقی تفسیری: در این گونه پاورقی نویسنده مطالبی از متن را که لازم بداند مورد تفسیر قرار میدهد که به روشن شدن معنی و مفهوم مطلب کمک بیشتری بنماید.
پاورقی توضیحی: اگر در متن نوشته نام کسی یا مکان و چیز دیگری را ذکر کنیم میتوانیم توضیح لازم را در پاورقی بیاوریم.
ارجاع به قسمت دیگری از نوشته: در این صورت امکان دارد مطلبی را به صورت اشاره در قسمتی از نوشته خود بیاوریم که قبلا در مورد آن توضیح کافی داده ایم .
زیرنویسی ارجاعی
منظور از ارجاع به منابع، نوشتن اطلاعات دقیق و کامل درمورد هر منبعی است که در مقاله ، پایان نامه ، کتاب و دیگر آثار پژوهشی از آن استفاده میشود. ذکر این منابع باید به طریقی باشد که خواننده در صورت تمایل بتواند به آسانی به هر کدام که بخواهد دست یابد و به سهولت بتواند صفحه یا صفحاتی را که مطلب از آن گرفته شده پیدا نموده و برای اطلاع بیشتر آنرا بررسی کند.
منابع معمولا در هر مقاله در دو جا ذکر میگردد: در پاورقیهای ارجاعی، در کتابنامهها یا فهرست منابع در آخر اثر. پاورقیهای ارجاعی را میتوان به دو صورت آورد:
- ذکر منابع مربوط به هر صفحه در زیر متن نوشته همان صفحه (پانوشت)؛
- ذکر کلیه زیرنویسها در آخر نوشته و یا پایان هر فصل (پینوشت).
آدرس دادن به منابع و نقل قولهای متن شامل چهار دسته و روش آن به شرح زیر است:
ارجاع به آیات قرآن
برای آدرس دادن به آیات قرآن بهترین وساده ترین راه این است که سوره را با حروف بنویسیم ، دو نقطه گذاشته و شماره آیه را به عدد بیاوریم و در آخر نقطه نقطه بگذاریم . به طور مثال: نساء: 45: یا بقره: 75:
اگر اصرار به آوردن شماره سوره داشته باشیم میتوانیم آنرا بعد از سوره داخل پرانتز بیاوریم. به طور مثال: نحل (16): 5.
ارجاع به احادیث
روش ارجاع در حدیث شبیه ارجاع در کتابهاست با این تفاوت که به جای یا بعلاوه ذکر صفحه به چاپ و شماره صفحه ( در باب یا به طور مسلسل ) ارجاع داده میشود.
به طور مثال: اصول الکافی: کلینی، به تصحیح علی اکبر غفاری، جلد 1 صفحه 223 (الباب الثانی. چاپ دارالکتب الإسلامية، رقم 256).
شایسته است به منابع اصلی و معتبر (مانند کتب اربعه) ارجاع شود و فقط در صورت عدم دسترسی، از منابع واسطه ودسته دوم (مانند میزان الحکمة) و حتی الامکان با ارجاع به منبع اصلی منقول در آن ارجاع داده شود.
ارجاع به کتاب
برای اولین بار که به کتابی استناد میکنیم، در پایین صفحه بعد از نوشتن عدد پاورقی، به ترتیب چنین مینویسیم: [5]
نام کامل نویسنده (اول نام کوچک و بعد نام خانوادگی)[6]، سپس ویرگول ، سپس عنوان کامل اثر را آورده و زیر آن خط میکشیم، و باز هم ویرگول، آنگاه محل چاپ و دو نقطه (:) و بعد از آن نام ناشر، ویرگول و تاریخ انتشار و ویرگول،حرف «ص» برای یک صفحه و «صص» برای چند صفحه و بعد از ذکر شماره صفحات، در آخر همه، یک نقطه میگذاریم. مثلاً: علی قائمی، روش تحقیق، تهران: انتشارات بدر، صص 443-445
ارجاع به مقاله
اگر مطلب مورد استفاده از مقاله ای باشد که در مجله ای به چاپ رسیده و یا جزو مجموعه مقالات یک کتاب بوده و یا فصل یا قسمتی خاصی از کتابی را مورد استفاده قرار داده باشیم. اصول کلی پاورقی همانست که برای کتاب ذکر شد فقط عنوان مقاله یا فصل کتاب و یا هر مطلبی مشخصی که جزئی از یک اثر چاپ شده مستقل باشد باید در نشان دادن داخل گویش « » قرار گیرد.
زیر هر اثر چاپ شده مستقل ( عنوان کتاب و نام مجله ) خط کشیده میشود. بنابراین در این صورت بعد از نام ونام خانوادگی نویسنده ویرگول میگذاریم و عنوان مقاله با عنوان فصل کتاب را در نشان بیان گویش قرار داده و ویرگول گذاشته و بعد نام مجله یا کتاب را نوشته و زیر آن خط میکشیم. و ویرگول شماره صفحه، پرانتزباز ، ماه، ویرگول سال انتشار پرانتز بسته ویرگول، صفحه و شماره صفحه مورد نظر را مینویسیم.
مرحله سوم: پاکنویس
پس از تجدیدنظرهای لازم و همه جانبه اینک وقت آن است که نوشته و اثر خود را پاکنویس و آماده چاپ و نشر نمائیم و به ملاحظات زیر توجه کنیم:
اگر پاکنویس، به صورت دستنویس است، بهتر است از کاغذهای مرغوب به اندازه A4 یا کاغذ کلاسور و شبیه آن استفاده شود و فقط در یک طرف کاغذ نوشته شود. در چنین پاکنویسی عناوین هر قسمت، در کنار صفحه یا بالای سطور نگاشته میشود. بایدمراقبت شود که در این مرحله اشتباهی جدید از لحاظ ادبی و املائی رخ ندهد و مطالب، خوش خط وخوانا، با خودکار آبی تیره یا مشکی و یا مداد سیاه معمولی نوشته شود. فاصله حروف و کلمات رعایت شود. نقطهها، تشدیدهای لازم و حرکتهای ضروری به ویژه در واژههای ناآشنا در جای خود قرار گیرند. [7]
آغاز هر مطلب جدیدی باید در سر خط نوشته شود و جملات بعدی که در بیان همان مقصود هستند به دنبال آن آیند تا لااقل بخشی از آن مقصد به صورت یک پاراگراف به شرح بعد عرضه و ارائه گردد.
ذکر منابع معادل خارجی لغات در پاورقی هاست و با شماره گذاری خاصی صورت میپذیرد و البته سعی بر این است که در حین چاپ آنها را با حروف ریزتری منعکس نمایند. گاهی هم متن مورد نیاز به پاورقی به جای شماره گذاری با ستاره مشخصی مینمایند.
پاراگراف نویسی
پاراگراف یک یا چند جمله است که یک مفهوم و مطلب خاص و متمایز با قبل و بعد را شرح میدهد. پاراگراف ، به عنوان علامتی بصری یا دیداری، به انسجام ذهنی خواننده کمک میکند و با ایجاد پیوند در نوشته ها، نقش سلول اصلی و سازنده را در یک متن پویا ایفا میکند. [8]
کارکردها و فواید پاراگرافنویسی عبارت است از:
- شکستن درازا و یکنواختی متن
- کمک به درک ابعاد و مراحل یک اندیشه از طریق تقسیم آن به پاراگرافها
- جلب توجه و تسهیل فهم خواننده نسبت به تغییر موضوعات فرعی
اندازۀ پاراگراف را نمی توان با دقت مشخص کرد و معمولا به بزرگی محتوا و میزان جزئیات آن بستگی دارد با این حال، پاراگراف نباید آن قدر بلند باشد که اندیشه اصلی آن گم شود و یا خواننده را دچار ابهام و سردرگمی سازد.
به طور معمول این اندیشۀ اصلی در «جملهی موضوع» بیان میشود که اغلب نخستین جملهی پاراگراف است و اندکی با تورفتگی نوشته میشود. دیگر جملههای پاراگراف، باید به شرح و گسترش جملهی موضوع کمک کنند و به آنها «جملههای پشتیبان» میگویند. برخی پاراگرافها، یک «جملهی نتیجهگیری» هم دارند که نظر اصلی پاراگراف را خلاصه میکند یا نکتهی مهمی را دربارهی آن یادآور میشود. این جمله به طور معمول در پایان پاراگراف میآید. نویسنده در نوشتن همهی این جملهها باید مفهوم واحدی را با نظم منطقی بیان کند و شرح دهد.
درج علایم سجاوندی (نقطهگذاری)
منظور از علایم سجاوندی و نقطهگذاری، درج علائمی است که در تلفظ و درک معانی جملات، کمک میکند. مهمترین آنها چنین است: [9]
نقطه ( . )
نقطه نشانه توقف (مکث) کامل است و بیشتر در موارد ذیل به کار میرود:
- در پایان هر جمله کامل خبری و جمله پرسشی غیرمستقیم؛ مانند: نیرومند تر از همه ، کسی است که بر خودش مسلط باشد. (خبری) و نیز: از من پرسید که آیا در جبهههای جنگ حضور داشتهام. (پرسشی غیرمستقیم).
- پس از هر حرفی که در کلمههای فارسی و بیگانه، نشانه اختصاری است؛ مانند: ابن سینا ، متوفی به سال 428 ه . ق است.
ویرگول ( ، )
ویرگول، نشانه توقف یا مکث کوتاه است. موارد کاربرد ویرگول، چنین است:
- در بین جملههای غیر مستقل و وابسته ای که یکی از آنها دارای حرف ربط وابستگی است و مجموعا یک جمله کامل را تشکیل میدهند. مانند: کسی که خدا با اوست ، از هیچ قدرتی جز قدرت او هراس ندارد.
- در بین جملههای غیرمستقل و وابسته هایی که هیچیک از آنها دارای حرف ربط و وابستگی نیستند: ولی روی هم یک جمله کامل را تشکیل میدهند . مانند: فتح خرمشهر فتح خاک نبود، فتح ارزشهای اسلامی بود.
- در بین دو کلمه مستقل که احتمال دارد خواننده آنها را با کسره اضافه بخواند؛ مانند: امام ، امت اسلام را زنده کرد.
- پس از کلمه ربطی، توضیحی و قیدی؛ مانند: بنابراین ، زیرا ، پس ، بعلاوه ، با این همه ، بنابراین ، این مسأله بسیار مهم است.
دو نقطه (:)
دو نقطه ، نشانه توضیح است و بیشتر در موارد ذیل به کار میرود:
- به جای کلمهها و عبارتهای توضیحی، نظیر: یعنی ، مانند ، به این شرح ، مثل ، ….؛ مانند: سعادت: خوشبختی
- بعد از کلمهها و عبارتهای توضیحی: مانند: آثار قلمی امام خمینی عبارتند از: کشف الاسرار ، الرسائل .
- بعد از نقل قول: مانند: رسول اکرم میفرماید: مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان وی درامان باشند.
پرانتز یا دو هلال ( )
پرانتز برای جدا کردن توضیحهای اضافی به کار میرود: توضیحهایی از قبیل:
- عبارتها و جملههای توضیح دهنده یا تکمیل کننده: مانند: در فارسی امروز صفت همیشه مفرد است (علامت جمع نمیگیرد) جز هنگامی که جانشین اسم شود.
- تاریخها: مانند: عطار نیشابوری در اواخر دوره سلجوقیان ( 540 هجری) در نیشابور چشم به جهان گشود.
- معنی لغتها و معادل کلمهها: مانند: جلد پنجم و ششم فرهنگ معین به اعلام ( اسمهای خاص ) اختصاص دارد)
گیومه ( « » )
گیومه در بیشتر موارد برای نشان دادن آغاز و پایان سخن کسی غیر از نویسنده به کار میرود. مثلاً: امام خمینی میفرمود: « شما خانواده شهدا چشم و چراغ این ملتید. »
کروشه یا قلاب ( [ ] )
کروشه یا قلاب ، نشانه اضافه کردن مطلبی یا توضیحی در ضمن نوشته یا سخن شخص دیگری است؛ از جمله:
- جزئی از یک کلمه، عبارت، جمله یا بیشتر؛ مانند: من ایشان [حضرت آیۀ الله خامنه ای] را بزرگ کرده ام.
- دستورهای اجرایی نمایشنامهها در آن است؛ مانند: علی اکبر [ با چهره ای مصمم ] ، جانم را فدای دین خواهم کرد.
مرور پاکنویس
در مرحله مرور پاکنویس، خوب است محقق یا شخص دیگری نوشته را با صدای بلند بخواند تا متوجه اشکالات باقیمانده سنگینی و نارسایی عبارتها و …. بشود. اصلاح اشکالات در این مرحله با لاک غلطگیر و نواری یا برچسب، کمک میکند تا نوشته ، زیبایی و تمیزی خود را از دست ندهد.
مرحله چهارم: تنظیم فهارس
منظور از فهرستهای پس از متن: فهرستهای موضوعی ، واژه نامههای توضیحی و غیر توضیحی، واژه نامههای یک زبانه و دو زبانه و غیره است که پس از اتمام کتاب ، تنظیم و صفحه گذاری میشوند. [10]
مهمترین فهرست ، فهرست منابع است ودر آخر هم نوشته پژوهشی ( خواه یک مقاله و یا رساله و کتابی طولانی باشد) لازم است کلیه منابعی را که در متن نوشته از آنها استفاده کرده ایم به ترتیب حروف الفبا از روی نام خانوادگی نویسندگان تنظیم کرده و ذکر کنیم.
برای این منظور، آن دسته از اسامی که با یک حرف شروع میشوند به ترتیب حرف دوم و اگر حرف دوم یکی باشد به ترتیب حروف سوم و چهارم و بعد از آن مرتب میشوند. مثلاً ابتدا «طاهایی»، بعداً «طباطبائی»، سپس «طبرستانی» و آنگاه«طبرسی» میآید.
فهارس عمومی
فهرست مندرجات: به صورت خلاصه عناوین فصول و بخشها، با فرورفتگی در عناوین خرد نسبت به عناوین بالاتر.
فهرست تصاویر و نمودارها: فهرست نقشهها ، اشکال ، تابلوها ، و طرح هائی که در کتاب وجود دارد.
فهرست منابع (کتابنامه): فهرست منابعی که در تهیه کتاب از آنها استفاده شده با ذکر مشخصات آن که البته هر قدر دقیق تر و کاملتر باشد ارزنده تر است وبهتر است براساس الفبای مولف یا کتاب باشد.
نمایهها (فهارس فنی)
نمایههای پایان کتاب، در جستجو و یافتن محتوای مورد نظر در کتاب بسیار مؤثرند و مهمترین آنها چنین است:
نمایۀ آیات: 1- نام سوره ، 2- شماره آن ، 3- آیه ، 4- شماره آیه، 5- صفحه ای که آیه در آن آمده است.
به طور مثال:آل عمران 3 (شماره سوره) ان الدین عند الله الاسلام 19 (شماره آیه) 25(شماره صفحه)
نمایۀ احادیث: براساس الفبای آغاز آنها تنظیم میگردد. و دو برابر هر حدیث شماره صفحه ای که حدیث در آن صفحه آمده قرار میگیرد. به طور مثال: اذا صلیتم علی المیت فاخلصوا له الدعاء 51، از صفحه 98 (الی) 100
نمایۀ اشعار: به ترتیب حروف الفبائی اول هر بیت)
نمایۀ اشخاص: فهرست اعلام و اشخاص که در کتاب از آنها نام برده شده و از اهمیت برخوردارند. اسامی از چهارده معصوم ـ به ترتیب ـ آغاز و بقیه به طور مساوی و به ترتیب الفبایی نوشته میشود.
نمایۀ کتب: فهرست کتبی که در کتاب از آنها نام برده شده و از اهمیت برخوردارند ، به ترتیب الفبایی نوشته میشود.
نمایۀ جایها: شهرها، روستاها و اماکن مهم جغرافیایی که در تحقیق از آنها یاد شده، با ذکر صفحات مرتبط، درج میشود.
نمایۀ روزها: اعیاد، مناسبتها و روزهای مهم و معروف که قابل ذکر باشد با ذکر صفحات مورد اشاره، درج میگردد.
تهیۀ کتابنامه
کتابنامه ، فهرست منابع ومآخذی است که مولف آن را در آخر کتاب و پس از فهرستهای پایانی کتاب میآورد تا علاوه بر بالا بردن میزان اعتبار کار خود ، خواننده را نیز به مطالب گسترده تر ارجاع دهد. در کتابنامه اول کتابهای فارسی و بعد کتابهای عربی و پس از آن کتابهای لاتین میآید.
کتابنامه بر اساس نام خانوادگی و به ترتیب حروف الفبا تنظیم میشود و لقبهایی نظیر: استاد ، علامه ، آیۀ الله ، حجۀ الاسلام و … از جلو نام افراد حذف میگردد مگر اینکه لقب جزو نام شخص شده باشد مانند: آخوند خراسانی، محقق حلی.
مشخصات آثار در کتابنامه دارای چهار رکن اصلی است و به ترتیب زیر میآید:
- مشخصات پدید آورنده
- مشخصات عنوان اثر
- مشخصات سایر افراد دخیل
- مشخصات انتشاراتی اثر.
علامتگذاری این اجزا بدین صورت است که در حد فاصل هر یک از مجموعههای چهارگانه ، نقطه ویرگول (؛) بین اجزای هر مجموعه، ( ، ) ، بین محل نشر و نام ناشر و نیز عنوان اصلی و فرعی، دو نقطه (: ) و در خاتمه ، نقطه ( . ) میگذاریم . مانند: نجفی ابو الحسن؛ غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1371ش.
توضیح هر یک از اجزای چهارگانۀ بالا چنین است:
مشخصات پدیدآورنده
اگر تعداد پدیدآورندگان اثری، دو یا سه نفر باشد ، نام نفر اول به ترتیب نام خانوادگی و نام ، و مشخصات دو نفر دیگر به ترتیب نام ونام خانوادگی با حرف ربط «و» به دنبال آن ذکر میشود؛ مانند: یاحقی، محمدجعفر، و محمد مهدی ناصح.
و اگر تعداد بیش از سه نفر باشد، نام نفر اول به ترتیب نام خانوادگی و نام و پس از آن کلمه (و دیگران ) نوشته میشود: مانند: احمدی گیوی، حسن و دیگران.
مشخصات عنوان
مشخصات عنوان اثر، پس از مشخصات پدیدآورنده ذکر میشود و اگر چند جلدی باشد شماره جلد پس از نام اثر (بین عنوان اصلی و فرعی) قرار میگیرد؛ مثلاً:. تاریخ تمدن ، جلد 2: یونان باستان.
در نوشتن مشخصات منابع، زیر عنوان کتاب، خط موجدار کشیده میشود تا در حروفچینی با حروف موجدار چیده شود.
مشخصات سایر افراد دخیل
نام افراد موثر در تهیه کتاب تا قبل از حروفچینی (در صورتی که نام آنها در صفحه عنوان یا شناسنامه کتاب ذکر شده باشد)، مانند گردآورنده ، مترجم ، مصحح، شارح ، ویراستار ، مقدمه نویس ، و… به ترتیب نام ونام خانوادگی بعد از عنوان کتاب میآید و این. مثال: محمود العقاد ، عباس؛ ایام؛ ترجمه محمدعلی خلیلی ، ج2، تهران: اقبال، 1355ش
مشخصات نشر
این مشخصات در آثار چاپی و آثار غیر چاپی و در کتاب و مقاله ، تفاوتهایی دارد که فقط ذکر مشخصات انتشارات «کتاب» اکتفا میشود.
ترتیب این مشخصات عبارتند از: فَروَست (عنوان سلسله در حال انتشار و شماره آن؛ مانند: شاهکارهای ادبی ایران/3)، تعداد جلد، نوبت چاپ یا ویرایش، نام کشور در آثار خارجی و نام شهر در آثار داخلی، و تاریخ نشر.
مرحله پنجم: ویرایش و نشر
خواندن متن و رفع خطاهای مطلب (نظیر نگارش و املائی و …) را تصحیح میکنیم. برای اطلاع از کم و کیف ویرایش، از کتب تخصصی مرتبط، راهنمایی بگیرید.[11]
مرحلۀ ششم: چاپ و نشر
چاپ و نشر تحقیق به صور مقاله یا کتاب، آخرین مرحله است. فرایند چاپ و نشر مقاله در دروس آینده توضیح داده شده و در زیر، فقط نکات محدودی دربارۀ چاپ و نشر کتاب، تقدیم میشود. پیش از آن لازم است دربارۀ مشخصات کتاب، نکاتی گفته شود و سپس در مورد قرارداد نشر، توضیحاتی داده شود.
ابعاد و اجزای كتاب
از آنجا که کاغذ کتاب برای چاپ، برش داده میشود به ابعاد آن «قطع کتاب» میگویند. قطعهای متعارف کتاب عبارت است از:
- جیبی (16 × 11)
- پالتویی (20 × 11)
- رقعی (21 × 14)
- وزیری (25 × 15) یا (26 × 17) که اغلب کتابهای علمی در این اندازه منتشر میشود.
- خشتی: اعم از خشتی بزرگ (22 × 22) یا کوچک (15 × 15) مربع
- بیاضی: شامل بیاضیِ بزرگ (21 × 21) و کوچک (16 × 26)
- رحلی (19 × 28)
- مصری یا رحلی بزرگ (40 × 30) و (50 × 30)
اجزای یک كتاب، چنین توصیف میشود:
1ـ جلد؛ شامل: روی جلد، پشت جلد، عطف جلد، روکش، آستر بدرقه و … . کتاب ممکن است دارای جلد سخت (گالینگور) یا نرم (شومیز) باشد.
2ـ شناسنامۀ کتاب؛ شامل: برگه فهرست مشخصات کتابخانهای، نام کامل کتاب و نویسنده، محقق و مترجم وویراستارو صفحهآرا، ناشر و چاپخانه و …
3- متن کتاب؛ شامل: صقحات بسم الله و تقدیم، فهرست، مقدمه، بخشهای اصلی، جداول و نمودارها، نمایهها
مجوز و قرارداد نشر
اگر مؤلف خودش ناشر کتاب باشد باید مجوز نشر آن را به عنوان (ناشر: مؤلف) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگیرد، به هزینۀ خودش چاپ كند و خودش هم توزیع كند.
اما اگر کتاب را به یک ناشر میدهید، او موظف است این مراحل را طی کند و طی توافقی، هزینهها و حقوق مادی و کتاب را طی قراردادی با شما مشخص کند. در صورتی که ناشری تمامی هزینهها را تقبل کند، برای حقوق مادی نویسنده به به دو شیوه عمل میكند:
الف) مطابق یک قرارداد، درصدی از قیمت پشت جلد را به مؤلف اختصاص میدهد وپس از چاپ یا فروش، به او میدهد. (10 تا 15% به طور معمول و 20 تا 25% برای تألیفات سنگین مانند فرهنگنامهها)
ب) ناشر كتاب را به طور کامل از نویسنده میخرد، و حقوق مادی چاپ و نشر آن صرفاً برای ناشر خواهد بود.
- . برگرفته از کتاب: روشتحقیق در فقهواصول، مجتبی الهی خراسانی. ↑
- .برای دیدن تفاوتها و بایستههای هر یک، رجوع کنید به: عبدالهادی فضلی، اصول البحث ، ص 203 تا 212 و 114. ↑
- در سالهای اخیر، نرمافزارهایی برای نگارش و تحقیق عرضه شده که مراحل مختلف نگارش، پاورقی، استانداردسازی استنادات و تنظیم منابع و حتی یادداشتبرداری را در زمان کمتر، با دقتی بیشتر و به شکلی زیباتر، ممکن میسازد. در میان آنها قطعاً نرمافزار word جایگاه ویژهای دارد و نرمافزارهای EndNote و نیز پژوهیار و فیشنگار و … هر کدام در ارائه خدمات بهتر، با هم رقابت میکنند. ↑
- . برای توضیحات بیشتر، بنگرید به: راهنمای پژوهش ، بهرام طوسی، ص 133 – 140 ↑
- . برای دیدن دیگر ضوابط، بنگرید به: یاحقی، محمد جعفر، و ناصح، محمد مهدی؛ راهنمای نگارش و ویرایش. ↑
- معکوس کردن این نام مربوط به فهرست منابع در آخر نوشته است که لازم است منابع را از روی نام خانوادگی نویسندگان به صورت الفبایی تنظیم کنیم. ↑
- . برای توضیحات بیشتر ، بنگرید به: علی قائمی، روش تحقیق ، صص 443-445. ↑
- بنگرید به: سلطانی، سید علیاصغر، نگارش دانشگاهی: پاراگرافنویسی/ قم: نشر لوگوس، 1396. ↑
- . برای اطلاع کامل از ضوابط درج علایم سجاوندی در تحقیق، بنگرید به: یاحقی، محمد جعفر، و ناصح، محمد مهدی؛ راهنمای نگارش و ویرایش. ↑
- برای مطالعۀ بیشتر در مورد انواع و ضوابط فهارس، بنگرید به: راهنمای پژوهش ، بهرام طوسی، ص 185؛ روش تحقیق، دکتر علی قائمی، ص 435. ↑
- . بنگرید به: صابری، حسین؛ مهارتهای تحقیق و مأخذشناسی علوم اسلامی، چاپ دوم، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی و سازمان مطالعه و تدوین کتب درسی دانشگاهها (سمت)، 1392ش. صدرالحافظی، مریم، و علی آقابخشی؛ كتابشناسی كتابشناسیها، تهران: وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران.، 1372ش.. ↑