تأثیر آموزش مبتنی بر مغز در میزان یادگیری و آمادگی زبانی نوآموزان دوره پیشدبستانی
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر مغز بر میزان یادگیری و آمادگی زبانی نوآموزان پیشدبستانی بوده است. این پژوهش به روش شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. جامعّه آماری شامل همّه نوآموزان دورّه پیشدبستانی شهر تبریز است. آزمودنیهای 40 نوآموز بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل (دو کلاس 20 نفره) قرار گرفتند. به مربی گروه آزمایش طی 9 جلسه و به اولیای نوآموزان طی دو جلسه آموزش مبتنی بر مغز آموزش داده شد. محیط یادگیری بر اساس مؤلفههای تأثیرگذار بر مغز (نور، تغذیه، اکسیژن، رنگ، موسیقی و آب) تغییر یافت. سپس در گروه آزمایش، آموزشها با توجه به اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز به مدت 4 ماه ارائه شد. برای هر دو گروه پیشآزمون و پسآزمونی با توجه به محتوای فعالیتهای در نظر گرفته شده در دورّه پیشدبستانی اجرا شد. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون کوواریانس و تی (t) تحلیل شد. یافتهها حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر مغز بر افزایش میزان یادگیری و پایداری یادگیری و نیز آمادگی زبانی آنان تأثیر معنیدار دارد.