اولین پیشران آینده علوم اسلامی: عمومی شدن دانش
یکی از پیشران های اساسی علوم اسلامی در دوره کنونی بحث « عمومی سازی [1] علم» است. عمومی سازی دانش در دوره کنونی با تکیه بر مفاهیمی همچون جهانی شدن، کاربردی کردن، رسانه ای شدن، روزنامه ای شدن، ماشین های یادگیری، دیتا کردن علم، هوشمند سازی، مهارت افزایی ، افزایش میان رشتگی ها، تعاملی شدن، اموزش و یادگیری، مدرسه ای کردن، کارآفرینی و مفاهیمی مشابه این با محوریت انتقال عمیق دانش شکل گرفته است.
در این دوره علم مینی مال و سطحی شده و به حیطه آموزش عمومی تقلیل داده می شود. و در برنامه توسعه کشورهای عضو سازمان ملل و از طریق یونسکو نیز به عنوان یک استراتژی بکار برده می شود که در کشورهای در حال توسعه صنعت آموزش برای عمومی سازی علم شکل می گیرد.
این مسئله از سوی دیگر با « علم باز» و « عرصه عمومی » گره می خورد.
این سؤال نیز مطرح می شود که آیا عمومی سازی یکطرفه هست و به نقش و القای یک سویه علم می پردازد یا اینکه بر عموم جامعه نیز می تواند تأثیرات مثبتی بگذارد؟
ویسنت معتقد است که در قرن 18 میلادی، مرز مشخصی میان دانشگران حرفه ای و افراد غیر حرفه ای وجود نداشته است؛ مرز بین حوزوی و غیر حوزوی در اوایل قرن 19 برداشته شد و از سوی دیگر موجی را با شعار « علم را در دسترس همگان قرار دهید» علم مجددا وارد عرصه آموزش عمومی شده است. اما کم کم مجبور شدند برای علم زبان سنگین تری که قابل فهم برای عوام نباشد را به وجود بیاورند.
بعد از این بود که دو جریان موازی علم: یعنی علم عمومی و علم دانشگاهی به صورت دو شبکه موازی به وجود آمد و از این رو نیاز به عمومی سازی به عنوان پل ارتباطی بین دانشگران و جامعه عمومی به وجود آمد. بر این اساس که تمایز میان علم و شبه علم مشخص شد و هر گونه فعالیت غیر حرفه ای و غیر روشمند در زمینه علم، به عنوان علم کاذب تلقی شده است.
با توجه به این مطلب این سؤال مهم پیش می اید که آیا عمومی سازی نخواهد توانست در توسعه دانش امروزی جایگاهی یابد و نقش سرمایه گذاری در علم را تحریک کند؟
حتی کسانی که شاید خودشان کنشگر علم هم باشند بواسطه موج زیاد استاندارد سازی و تحصص ی شدن چون در حیطه علم دیگر متخصص نیستند از این رو کاملاً نیاز به ارجاع به متخصصین داشته اند. از این رو در این فرض هم می توان برای عمومی سازی نقش اساسی در توسعه دانش قائل شد.
نکات زیر قابل توجه است:
- تاریخ نشان داده است که عمومی سازی علم در انگاره تکامل، نقش بی بدیلی در رشد و عمومی سازی دانش داشته است.
- وجه مشتریان و رقبا و حامیان به طور جدی تحت تأثیر بحث عمومی سازی دانش خواهد بود
- به نظر می رسد عمومی سازی یک مکانیسم اجتماعی برای گسترش یک پارادایم جدید در علم بوده است.
- تبدیل کردن دانش به دیتا و دیتا به مفاهیمی نظیر مدیا می تواند شروع تغییرات دانش را به همراه داشته باشد.
- حتی این مسئله آنقدر مهم بوده است که راه خود را در سیاستگذاری آموزش و قوانین در بعد عمومی باز کرده است.
- سیاستگذاران به این تلقی دست یافته اند که برای بهبود وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ناچار به عمومی سازی علم هستند و برای بسط و گسترش علم در جامعه بهترین و کارآمدترین و در دسترس ترین دانش ها را باید فراهم کنند.
- سازمان های بین المللی از جمله یونسکو فعالیت های گسترده ای در این خصوص دارند، از جمله این موارد می توان به همایش عمومی سازی علم در عصر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی با همکاری « کرسی یونسکو در فضای مجازی و فرهنگ» در آبان 1395 برگزار شده است.
- بحث ترویج علم در سیاست های آموزشی جمهوری اسلامی ایران نیز همواره مورد توجه بوده است و تحت عنوان « همگانی کردن علم» بنیادیی ترین راه در رشد آن و توسعه علمی و خرد گرایی و تفکر علمی یکی از نتایج اساسی ترویج علم است. دانش آموخته می شود اما عقلاینت و خرد برآیند اندیشه ها و آموخته های ما خواهد بود.
- فضای فراگیر مجازی و توسعه دسترسی و انتشار دانش عمومی، قرار گرفتن در فضای رشد و تعالی فردی و اجتماعی به این معنا که جامعه بتواند به سطحی برسد که منجر به رشد و تقویت کیفیت زندگی شود و کیفیت زندگی نیز امری است که بتواند در ایجاد ابعاد چند متغیره سلامت همچون رفتاری جسمی و متعالی تأثیر غیر مبتنی داشته باشد.
- دانش عمومی زیر ساخت توسعه و پیشرفت پایدار کشور دانسته شده است.
- دانش از طریق فضای مجازی تبدیل به هم افزایی و درون مایگی و عمومی سازی می شود از این رو این دانش، دچار مرگ نمی شود.
- به عنوان یکی از راه های امتداد علم مطرح بوده است، تبدیل علم به اطلاعات …. اطلاعات به داده …. داده به خدمات …. خدمات به هوشمند سازی و به نوعی حلقه نظر تا عمل را به یکدیگر متصل کرده است.
- حتی می توان گفت که مفهوم استعمارگری نیز به واسطه همین عمومی سازی همواره دستخوش تغییرات جدی قرار گرفته است و از استعمار جغرافیایی و فرهنگی به استعمار مجازی تغییر مکان داده است.
- دانشگاه نباید نسبت به درک و برداشت عموم از علم و ارتقای سطح دانش و اگاهی های علمی مردم و جامعه بی تفاوت باشد. مفهوم علم در این معنا به مثابه یک نهاد اجتماعی مطرح خواهد شد و کنشکر و شبکه علمی شکل خواهد گرفت.[2]
- برخی از استعاره ها همچون « علم شهروندی» و « روزنامه نگاری شهروندی» و … نیز در پس این گرایشات خاص علم دوستی که معمولا با گرایش های ناظر به صلح ترویج می شوند در میان مردم تبلیغ می شود. و به این صورت است که محتوای علمی و شبه علمی در رسانه ها منتشر می شود.
- برخی از مفاهیم همچون حدود و حریم خصوصی دستخوش تغییرات زیاد قرار گرفته و منحر به از بین رفتن فرهنک مردم سالارانه خواهد شد و همه چیز از کانال اراده جمعی وجود خواهد یافت؛ و امت سازی از این کانال تفسیر می شود.
- یکی از ابزارهای سنتی در عمومی سازی علم، وجود کتابخانه های عمومی در ذیل مراکز دانشگاهی و علمی کشور بوده است؛ یا در بسیاری از مراکز تصمیم گیر و سیاستگذار همیشه کتابخانه هایی وجود داشته است و حتی بسیاری از سیاستمداران یا مردم، برای اصلاح جامعه راه « علمی شدن » را انتخاب می کنند که خود می تواند نوعی از عمومی سازی دانش باشد.
- تحلیل های ثانویه، فراتحلیل های توصیفی و قانع کننده و زبان اقناع یا روش خطابه درمنطق سنتی چنین وظیفه ای را به دوش می کشیده است.
- اینکه علم ساخت فرهنگی و اجتماعی پیدا کرده است خودش می تواند یکی از مسائلی باشد که در دنیای جدید و معاصر به آن پرداخته شده است و در این حد می توان موج های « دانشگاهی شدن» و یا « حوزوی شدن» را مورد توجه ویژه قرار داد.
- استعاره عوام و خواص، متخصص و عادی نیز می تواند در این خصوص مورد توجه جدی باشد. حتی می توان موجی از نخبه گرایی را نیز در این بحث واکاوی کرده و از آن بحث کرد.
- شاید بتوان این مباحث را به عنوان میراث ناملموس فرهنگی دانست.
- اهمیت ادراک عمومی از علم به چرخش صنعت دانش و علم می تواند کمک کند. بحث علم گرایی از این منظر خیلی مهم است.
- تبدیل شدن تئوری یا ذخیره های علمی به « اصول موضوعه» علمی.
- به طور کلی در پس عمومی سازی چند هدف عمده وجود دارد:
- افراد جامعه با بکارگیری رویکرد علمی در حل مسائل زندگی و تنظیم سبک زندگی خود بر پایه دانش می کوشند.
- توانمندسازی افراد برای استفاده بهینه از کالا و خدمات فناورانه وجود دارد
- مقابله با ضد علم، شبه علم و خرافه گرایی ترویج می شود.
- بحث تعدیل و تقلیل یافته های علمی در اینجا وجود دارد و می تواند یکی از استعاره ها این باشد.
- تصویر سنتی از عمومی سازی علم استفاده از رسانه ها بود و بحث علاقه به علم در محور و مرکز قرار داشت. و این ارا القا می کرد که به استفاده کننده اش اقتدار، ردت، اعتماد به نفس و درک و فهم م یدهد. موسسات علمی نه بر پایه آنچه کشف کرده اند بلکه بر پایه آنچه به اشتراک گذاشته می شوند قضاوت می شوند.
- برگزاری فراخوان جایزه یونسکو در زمینه عمومی سازی علم و اینکه عمومی سازی علم و همایش « علم برای همه» از جمله مواردی است که در شناخت موضوعات نقش جدی را ایفا می کند.
- لایه دیگری از این بحث در علم باز[3] پیگیری می شود، این لایه بخشی از عمومی سازی را از طریق به اشتراک گذاری و تعامل در شبکه های اجتماعی توسعه می دهد. جنبش در دسترس قرار دادن تحقیقات علمیف انتشارات، داده ها، نرم افزارها و به اشتراک گذاری منابع و رسیدن به روش های قابل فهم و یکسان، متن بازف داده باز، خدمات عمومی و خلق ارزش های یکسان را بر عهده خواهد داشت.
- به طور کلی می توان بحث عمومی سازی دانش را در یک الگوریتم همانند شکل زیر ترسیم کرد:
در پایان می توان از برخی از روندهای عمومی سازی در علوم اسلامی نام برد که می تواند توجه جدی به آن شود:
- سنت اجتهاد
- سنت های تعلیمی در حوزه های علمیه
- فضای مجازی به خصوص پس از همه گیری
- سنت تبلیغ در فضای حوزه های علمیه
- گسترش فعالیت علمی در شبکه های مجازی
- مهارت آموزی بسیار گسترده در علوم اسلامی
- زبان کاملا تخصصی در حوزه های علمیه و در مقابل تاکید بر تبلیغ چهره به چهره