براساس نگرش اسلام:
- انسان به سوی خروج از محدودیتها و اتّصال به نامحدود (لقاءالله) دعوت شده است.[1] خداوند به انسان این توانایی را كرامت كرده است كه وجود بینهایت او را در درون خود بیابد و لمس كند و تمام هستی و عوالم وجودی را در خود حاضر ببیند.[2] اسلام، اوّلین حقّ و مركزیترین حقّ انسان را اینگونه میداند: ای انسان! تو حقّ داری به سوی اتصال به بینهایت و ابدی شدن حركت كنی و تمام قوانین و برنامهها باید زمینهساز و موثر برای این حركت باشند.[3]
- دنیا و زندگی در آن, جزئی از هستی است و جهانهای آسمانیی وجود دارند كه ماوراء دید آدمیان قرار دارند اما همانقدر حقیقی هستند كه زمینی كه روی آن قدم میگذاریم حقیقی است.[4]
- در كل هستی تمام حركتها و رشدها براساس تمركز قوا و هماهنگی نیروها انجام میشوند و بدون برنامه، نمیتوان تمركز و هماهنگی ایجاد كرد.[5]
- حركت انسان به سوی مقصود نیازمند علم و آگاهی است و علم در صورتی محرّك است كه با عمل و كاربرد همراه باشد.[6]
- دین برنامه حركت انسانها به سوی لقاءالله است، برنامهای كه با كل هستی هماهنگی دارد و بهترین تمركز و حركت را میتواند ایجاد كند.[7]
با توجه به نیازی كه حوزه پاسخگوی آن است و مفاهیم فوق كه زمینههای لازم برای هدفگذاری هستند، اهداف كلان حوزه علمیه در چهار محور تعریف میشوند:
- فهم دین
- تعلیم دین (تبیین و ابلاغ دین)
- دفاع از دین (اثبات برتری طرح و برنامه خداوند بر طرح و برنامههای بشری)
- تحقّق دین (تربیت نیروهای كه بتوانند طرح و برنامه دین را پیاده كنند)
و البته این چهار هدف زمینهساز تحقّق هدفی برتر هستند؛ به نظر شما آن هدف برتر چیست (یك هدف راهبردی[8])؟ آیا هدفی برتر از عبور از محدودیتها و لمس و احساس وجود بینهایت خداوند وجود دارد؟ “عُبودیت” فلسفه خلقت است[9] و مفهوم آن “دریافت و احساس خداوند با تمام وجود” است.[10]
اهداف میانی حوزه
(یعنی اهدافی كه رسیدن به آنها زمینه ساز رسیدن به اهداف كلان است) عبارتند از:
الف- اهداف شناختی:[11]
- شناخت نظام فكری دین
- شناخت قانون دین
- شناخت فرهنگ دین
ب- هدف روحی و احساسی:[12]
- شوق به خداوند و احساس او با تمام وجود
ج- هدف مهارتی و عملی:[13]
- مهارت تحقیق
- مهارت تعلیم و تدریس
- مهارت تبلیغ و انذار
- مهارت استدلال و نقد
- مهارت مدیریت و اجرا
اهداف خُرد حوزه، اهداف مربوط به هر یك از دروس و موضوعات آموزشی است كه در قسمت برنامه درسی حوزه به تفصیل بحث و بررسی میشود.
هدف حوزه فهم دین، تعلیم و تبلیغ دین، دفاع از دین و تحقّق بخشیدن به برنامه دین است.
-
الف- سوره يونس آيه 45: “قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ.”
“كساني كه باور ندارند ميتوان خدا را با قلب و دل احساس كرد زندگي را باخته اند.”
ب- ارشاد القلوب ج1 ص75 (حديث قدسي) قال الله تعالي: “يَا ابْنَ آدَم أنَا حَيٌّ لَا أمُوتُ أطِعْنِي فِيمَا أمَرْتُكَ أجْعَلكَ حَيًّا لاتَمُوتُ يَا ابْنَ آدَم أنَا أقُولُ لِلشَّيءِ كُنْ فَيَكُونُ أطِعْنِي فيِمَا أمَرْتُكَ أجْعَلكَ تَقُولُ لِلشًّيءِ كُنْ فَيَكُونُ.”
“اي آدميزاد! من زندهاي هستم كه هيچگاه نميميرم، طبق برنامه من زندگي كن تا تو را زندهاي قرار دهم كه هيچگاه نميري! اي آميزاد! من هر ارادهاي ميكنم محقًّق ميشود، طبق برنامه من زندگي كن تا تو را طوري قرار دهم كه هر ارادهاي بكني محقًّق شود.” ↑
-
بحارالانوار ج3 ص35: “في الحديث القدسي يقول الله عزوجلّ: لا يَسَعُنِي أرْضِي و لَا سَمَائِي و لَكِنْ يَسَعُنِي قَلْبُ عَبْدِيَ المُؤمِن.”
خداوند ميفرمايد: “زمين و آسمان گنجايش وجود مرا ندارند ولي قلب بندهاي كه مرا باور دارد گنجايش دارد.” ↑
-
سوره روم آيه30: “فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ.”
“تمام وجود خود را بر طرح و برنامّه متعادل و عاري از انحرافات متمركز كن، طرح و برنامهاي كه ساخته و پرداخته خداوند و هماهنگ با وجود انسانهاست. طرّاحي الهي تغيير و تبديل ندارد و البته اينگونه طرح و برنامه است كه استوار و قابل اعتماداست.” ↑
-
سوره ذاريات آيه23: “فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ.”
“قسم به پرودگار آسمان و زمين كه عوالم غيب حقيقي هستند همانگونه كه شما وقتي حرف ميزنيد حقيقي بودن حرف زدن خود را لمس ميكنيد!” ↑
-
سوره قمر آيه50: “ومَا اَمْرُنَا اِلًّا وَاحِدَهٌ كَلَمْحٍ بِالبَصَر.”
“مجموعّه ارادّه ما در كل هستي، يك واحد است و به طرفهالعيني انجام ميشود.” ↑
-
عوالي اللئالي ج1 ص296 قال رسول الله صلياللهعليهوآله: “مَا العِلمُ إلاّ مَا حَواهُ الصَّدْرُ.”
“علمِ حقيقي چيزي است كه آن را درون خود لمس كني.” ↑
-
سوره اسراء آيه9: “إِنَّ هَذَا الْقُرْءَانَ يهْدِى لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ.”
” اين قرآن شما را به اساسيترين و استوارترين برنامهها راهنمايي ميكند.” ↑
-
راهبرد يعني موضوعي كه تعيين كننده جهت اصلي حركتها و فعّاليّتهاست. ↑
-
سوره ذاريات آيه 56: “وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ.”
“جنّ و آدمي را جز براي اينكه عبادت كنند نيافريدم.” ↑
-
مصباح الشريعه ص7: “العُبُودِيَّهُْْ جَوهَرَهٌْْ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّهُْْ.”
“بندگي عنصري است كه حقيقت آن خدايي است.” ↑
-
كافي ج1 ص32: قال رسول الله صلياللهعليهوآله: “العِلْمُ ثَلاثَهْْ: آيَهْْ مُحْكَمَهْْ، فَريِضَهْْ عَادِلَهْْ، سُنَّهْْ قَائِمهْْ.”
“علوم مفيد براي بشر سه گونه است: علوم مربوط به شناخت هستي و ارتباط آن با مبدأ خلقت، علوم مربوط به شناخت حقوق و قوانين، علوم مربوط به شناخت فرهنگ و روش زندگي برتر.” ↑
-
سوره آل عمران آيه 79: “ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ.”
“بشري كه خداوند به او كتاب آسماني و فهم حقايق هستي و پيام الهي داده است، به هيچ وجه ديگران را به سوي خود دعوت نميكند بلكه به آنها ميگويد: به واسطه آموزش دادن كتاب آسماني و سروكاري كه با حقايق داريد، اهل خدا و مرتبط با او باشيد و به سوي خدا دعوت كنيد.” ↑
-
الف- سوره نحل آيه 125: “اُدْعُ اِلي سَبيِلِ ربِِّك بِالحِكْمَهِْْ والمَوعِظَهِْْ الحَسَنَهِْْ وجَادِلـْهُم بِالَّتِي هِيَ اَحْسَن ُ.”
با استفاده از3 ابزار زير، خيالات را محو كن و حقيقت را براي نفوس شفاف نما:
ارائه قوانين و معادلات موجود در موضوع، به طوري كه هماهنگ بودن موضوع با هستي را احساس كنند.
نشان دادن نفع موضوع و ضرر نبود آن، به طوري كه خودشان تمايل به ارتباط با موضوع پيداكنند.
نقد و بررسي مطالب و نظريات مشابه و موضوعات جايگزين، به طوري كه با قضاوت خودشان موقعيّت موضوع مورد نظر را در ميان موضوعات ديگر بيابند.
ب- سوره توبه آيه122: “وَ مَا كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِن كلِّ فِرْقَةٍ مِّنهُمْ طائفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فى الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيهِمْ لَعَلَّهُمْ يحْذَرُونَ.”
“مومنين نبايد همگي به جهاد بروند بلكه بايد از هر يك از طبقات و طيفهاي جامعه عدّهاي به دنبال اين باشند كه دين را دقيق بفهمند و پس از آموزش، نقاط هشدار و بحران را نشان دهند تا زمينه تصميم گيريهاي درست در مردم ايجاد شود.” ↑