مفهوم “روش” در علوم اسلامی، به عنوان ابزاری برای دستیابی به معرفت و حل مسائل، همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده است. با این حال، این مفهوم با چالشهای متعددی روبرو است که درک دقیق و رفع آنها برای توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی ضروری است. در ادامه، به برخی از مهمترین این چالشها در روششناسی علوم اسلامی با تفصیل بیشتر نظرات اساتید اشاره میکنیم:
مرجعیت وحی و تعامل عقل و نقل
- یکی از اساسیترین چالشها، تعیین جایگاه وحی و عقل در فرآیند استنباط و تولید دانش است. چگونه میتوان بین مرجعیت وحی که مبتنی بر نقل است و نقش عقل در فهم و تفسیر متون دینی تعادل ایجاد کرد؟ این موضوع همواره مورد بحث بوده و اختلاف نظرهای عمیقی را در پی داشته است. استاد پارسانیا این چالش را به عنوان یکی از مباحث مشترک بین گروههای مختلف در طول تاریخ مطرح میکند و بیان می کند که این تعامل همواره معرکه آرا بوده است.
تأثیر متافیزیک بر روش
- دیدگاههای متافیزیکی و هستیشناختی بر روشهای تحقیق و فهم ما از جهان تأثیر میگذارند. این موضوع روششناسی به ویژه در علوم اسلامی که با مباحثی همچون وجود، خدا و جهان سروکار دارند، اهمیت ویژهای پیدا میکند. آیا علم یک ساختن است یا یک دریافت؟ استاد پارسانیا به تأثیر عمیق متافیزیک بر روش اشاره میکند و نقطه عطف کانت را در این زمینه مورد توجه قرار میدهد که با طرح این سوال که آیا علم ساختن است یا دریافت، گسلی در مباحث ایجاد کرد.
تنوع رویکردها
- در علوم اسلامی، رویکردهای مختلفی مانند رویکرد کلامی، فلسفی، عرفانی و فقهی وجود دارد. هر یک از این رویکردها، روشهای خاص خود را برای فهم و تحلیل مسائل دارند. این تنوع رویکردها، اگرچه میتواند غنای علمی را به همراه داشته باشد، اما گاهی اوقات منجر به اختلاف نظر و سردرگمی در تعیین روش مناسب میشود. استاد واعظی بر تنوع رویکردها و چالش های ناشی از آن در علوم اسلامی تاکید دارد و بیان می کند که عالم علوم اسلامی در مطالعات خود با تنوع رویکردها و چالشهایی مواجه است.
تناسب میان موضوع و اغراض با روشهای عام پژوهش
- یکی از چالشهای مهم، انتخاب روش مناسب برای موضوع مورد تحقیق است. آیا روشهای عام پژوهش در روششناسی، برای همه موضوعات و اغراض در علوم اسلامی مناسب هستند؟ یا باید روشهای خاصی متناسب با هر موضوع و غرض توسعه داد؟ استاد سبحانی این چالش را مطرح میکند که آیا روشهای عام پژوهش برای حوزههای مختلف علوم اسلامی کافی است یا خیر، و چه میزان از این روش ها می تواند در حوزه علوم اسلامی مورد استفاده قرار گیرد.
میزان تأثیر چارچوبهای نظری بر الگوهای حل مسئله
- چارچوبهای نظری و پیشفرضهای ذهنی پژوهشگر، میتوانند بر الگوهای حل مسئله و نتایج تحقیق تأثیر بگذارند. چگونه میتوان از این تأثیر آگاه شد و آن را مدیریت کرد؟ استاد سبحانی این چالش را مطرح میکند که الگوهای حل مسئله چقدر تحت تاثیر چارچوب های نظری هستند و بیان می کند که الگوهای حل مسئله ما را متفاوت می کند.
تفسیر متن
- تفسیر متون دینی، یکی از مهمترین فعالیتها در علوم اسلامی است. اما تفسیر متون، با چالشهایی مانند تفسیر به رأی، دخالت افق معنایی مفسر و فهم مراد جدی متکلم روبرو است. چگونه میتوان از این چالشها عبور کرد و به فهم دقیقتری از متون دینی دست یافت؟ استاد واعظی به چالش های تنقیح نظریه تفسیری و نقد رویکردهای مختلف در این زمینه اشاره دارد و بیان می کند که عالمان مجبور به نقد رویکرد پدیدارشناسی به متن می شوند.
مفهوم روش
- تعریف دقیق و جامعی از روش وجود ندارد و این باعث اختلاف نظر بین اندیشمندان شده است. برخی روش را به معنای فرآیند کسب معرفت میدانند، در حالی که برخی دیگر آن را شامل ابعاد گستردهتری مانند مدیریت دانش، کاربست علم و امتداد اجتماعی علم میدانند. استاد الهی بر فرآوری دانش، کاربست علم و امتداد اجتماعی آن تاکید دارد. استاد حکمت نیا روش را محاسبه اقتضائات و شامل ساخت می داند و معتقد است که روش مستقیماً در دسترس نیست بلکه محاسبه اقتضائات است. استاد سبحانی روش را فرآیندهای دستیابی به اغراض معرفتی از طریق منابع خاص تعریف می کند.
گستره علوم اسلامی
- در مورد گستره علوم اسلامی و رابطه آن با علوم انسانی اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر تفکیک این دو حوزه تأکید دارند، در حالی که برخی دیگر بر تعامل و همپوشانی آنها تأکید میکنند. استاد علیزاده بر ضرورت تفکیک علوم انسانی و علوم اسلامی تاکید دارد و معتقد است که با این تفکیک می توان مسائل هر حوزه را به صورت جداگانه بررسی کرد.
وحدت یا کثرت روش
- برخی از اساتید به دنبال وحدت روش در روششناسی علوم اسلامی هستند، در حالی که برخی دیگر کثرت روشی را پذیرفتهاند و آن را امری طبیعی و مفید میدانند. استاد طالقانی به امکان تعدد روش با اهداف متعدد اشاره میکند و از کثرت روشی دفاع میکند و بیان می کند که متناظر با هر هدف روش های رفتن متفاوتی وجود دارد.
اولویتها در بحث روش
- برخی بر روش کسب معرفت متمرکز هستند، در حالی که برخی دیگر بر کاربست علم و حل مسائل جامعه تأکید دارند. استاد جوادی مباحث روش را درجه دوم نسبت به توانمندسازی علوم اسلامی میداند. استاد واعظی مفهوم روش را دارای چند معنا میداند که یکی از آنها کسب معرفت روشمند است و بیان می کند که فعالیت اصلی در علوم اسلامی کسب معرفت روشمند بر اساس منابع معرفتی آن شاخه علمی است.
روشهای مورد استفاده
- برخی از اساتید روشهای سنتی مورد استفاده در حوزه علوم اسلامی را کافی و برخی دیگر خواهان تحول و ارتقا در آن هستند. استاد سعدی بر تفکیک در متدولوژی تولید علم و متدولوژی علم تاکید دارد و بر ارتقاء روش تاکید دارد و بیان می کند که با استفاده از روش های موجود، توان علوم اسلامی برای حل مسائل کافی نیست.
نقش تجربه و عرف
- در مورد نقش تجربه و عرف در فهم متون دینی و تحول اجتهاد، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی بر نقش عقل و نقل تأکید میکنند، در حالی که برخی دیگر بر نقش عرف و مقتضیات زمان و مکان تأکید دارند. استاد الهی معتقد است که عدم دریافت بازخورد اجتماعی می تواند منجر به تشخیص نادرست مسائل شود.
نتیجهگیری
چالشهای مطرح شده در مفهوم روش در علوم اسلامی، نشاندهنده ضرورت گفتگو و تبادل نظر بین اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه است. برای توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی، باید به این چالشها به صورت جدی پرداخت و راهکارهای مناسبی برای رفع آنها ارائه داد.
برای مشاهده پستهای دیگر پرونده دانش اینجا را بزن.
همچنین برای مطالعه مبحث مشابه، این پست را ببین.