توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد رشاد؛ روش‌شناسی علوم اسلامی

تصویر مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
دیدگاه استاد رشاد در روش‌شناسی علوم اسلامی بر تحول در مبانی و منطق علوم، توجه به نظریه معرفت‌شناسی، لزوم تعریف دقیق علم دینی، شناخت منابع و مجاری معرفتی، و ضرورت استفاده از روش‌های متنوع برای علوم مختلف تأکید دارد. ایشان همچنین به تأثیر علوم انسانی، تکنولوژی و رسانه بر فقه و ضرورت حضور صاحب‌نظران در کنار فقها توجه ویژه‌ای دارند. این دیدگاه، راهنمایی جامع برای ارتقای روش‌شناسی علوم اسلامی و پاسخگویی به چالش‌های دنیای امروز ارائه می‌دهد.
رشاد ۱

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

مقدمه

دیدگاه استاد رشاد در روش‌شناسی علوم اسلامی بر تحول در مبانی و منطق علوم تاکید دارد و معتقد است تا زمانی که نظریه معرفت‌شناسی مشخص و مدونی نداشته باشیم، بحث درباره روش‌ها بی‌نتیجه خواهد بود. ایشان همچنین معتقدند که روش، شیوه‌ای برای استنطاق منابع است و منابع نیز تابع تعریف مختار ما از علم هستند. بر این اساس، نمی‌توان یک روش واحد برای همه علوم اسلامی قائل شد، بلکه باید به مشترکات و اختصاصات روش‌ها در علوم مختلف توجه کرد و هر علمی را با توجه به سهم آن از مجاری معرفتی (فطرت، عقل، شهود، وحی تشریعی و وحی رسالی) بررسی نمود. علاوه بر این، استاد رشاد بر اهمیت شناخت دقیق موضوعات از طریق علوم انسانی و اسلامی و لزوم حضور صاحب‌نظران علوم اسلامی در کنار فقها برای توسعه فقه و ارائه احکام جدید تاکید دارند.

دیدگاه استاد رشاد در مورد روش و روش‌شناسی علوم اسلامی در دو بخش اساسی قابل بررسی است: بایسته‌های روش در علوم اسلامی و روش‌شناسی علوم اسلامی. این دو بخش راهکارهایی برای ارتقای علوم اسلامی با عنایت به مباحث روش‌شناسی ارائه می‌دهند.

بایسته‌های روش در علوم اسلامی:

تحول در مبانی و منطق

به باور استاد رشاد، نقطه آغازین هر تحولی در هر علم، تحول در مبانی و منطق آن علم است. برای متحول ساختن هر دانشی، باید از مبانی آن شروع کرد، زیرا تا زمانی که مبانی و منطق علم تغییر نکنند، تحول واقعی در آن علم رخ نخواهد داد.

نظریه معرفت‌شناسی

استاد رشاد معتقد است که مهم‌ترین مسئله، نظریه معرفت‌شناسی است که ما پذیرفته‌ایم. تا زمانی که نظریه معرفت‌شناسی مشخص و مدونی وجود نداشته باشد، بحث و گفتگو درباره روش و تحول در علوم بی‌نتیجه خواهد بود، چرا که روش، تابع نظریه معرفت‌شناسی است.

پرسش از روش، آغاز تحول

آغاز بحث از روش، به منزله آغاز تحول در علم و علوم است. پرسش از روش باید با توجه به مبادی و مبانی علم صورت گیرد، در غیر این صورت، پرسشی ناقص و بی‌نتیجه خواهد بود.

تعریف علم دینی

 نبود تفاهم بر سر تعریف دقیق علم دینی، منجر به برداشت‌های متفاوت بین افراد می‌شود. هر فرد ممکن است تعریفی متفاوت از علم دینی داشته باشد و همین امر، بحث و گفتگو درباره آن را دشوار می‌سازد.

روش، شیوه استنطاق منابع

 روش به معنای استنطاق منابع است. شیوه‌ای که برای استنطاق منابع به کار می‌گیریم، روش آن علم را تعیین می‌کند. روش، نحوه مواجهه و استفاده ما از منابع علمی را مشخص می‌کند.

منابع، تابع تعریف مختار از علم

 منابع تابع تعریف مختار ما از علم هستند. تلقی‌های مختلف از علم، منابع و روش‌های متفاوتی را به دنبال دارد. برای مثال، دیدگاه دکتر جوادی درباره فقه و فلسفه، ناشی از تلقی خاص ایشان از علم دینی است.

سرچشمه معارف از منبع الهی

منابع دین، مجاری معرفتی معینی را قبول دارد. اینکه این مجاری معرفتی کدامند و چگونه عمل می‌کنند، خود محل بحث است و به نظریه معرفت‌شناسی هر فرد بستگی دارد.

عقل به عنوان منبع معرفت دینی

 این پرسش که آیا می‌توان عقل را به عنوان منبع اصلی معرفت دینی پذیرفت یا اینکه عقل تنها مجرایی برای درک ساحت الهی است، از جمله پرسش‌های اساسی در معرفت‌شناسی دینی است.

علوم سلوکی و ساحت الهی

علوم سلوکی، مانند فقه، که به تنظیم سلوک و سبک زندگی مسلمانان می‌پردازند، دقیقاً از ساحت الهی ناشی می‌شوند. این علوم به ساحت الهی و مشیت خداوند مرتبط هستند.

منشأ کل معرفت از ساحت الهی

 استاد رشاد معتقد است که منشأ و سرچشمه کل معرفت از ساحت الهی است. تمام معارف از این ساحت نشأت می‌گیرند و از طریق پنج مجرای انسانی به عرصه انسانی تنزل می‌کنند.

اعتبار معرفت‌شناختی و تکلیف‌شناختی

 منابع و مجاری معرفتی اعتبار می‌بخشند و شامل اعتبارهای مختلفی هستند. اعتبار معرفت‌شناختی و اعتبار تکلیف‌شناختی دو نوع اعتبار هستند که در برخی علوم، مانند فقه، اهمیت دارند.

روش‌شناسی علوم اسلامی:

عدم امکان استفاده از روش واحد

 با توجه به اینکه همه دانش‌های اسلامی از نظر منابع و سهم هر علمی از مجاری معرفت، متفاوت هستند، نمی‌توان به طور کلی از یک روش‌شناسی یکسان سخن گفت. پرسش “روش علوم اسلامی چیست؟” پرسشی کلی و غیر دقیق است و نمی‌توان گفت که روش علوم اسلامی واحد است.

توسعه اصول فقه

 ایده توسعه اصول فقه برای پاسخگویی به همه علوم، یا درست نیست یا معنایش چیز دیگری است. اصول فقه باید به عنوان یک علم مستقل در نظر گرفته شود و نمی‌توان آن را به گونه‌ای تغییر داد که در تولید فلسفه یا دیگر علوم به کار رود.

ضرورت تعریف جداگانه اصول علوم

 ما نیاز داریم که اصول فقه، اصول اخلاق، اصول فلسفه و اصول کلام را به طور جداگانه تعریف کنیم و هر کدام را با توجه به نیازهای خاص خود مورد بررسی قرار دهیم.

سهم هر علم از مجاری معرفتی

 هر علمی با توجه به هویت خاص خود، سهم متفاوتی از مجاری پنج گانه معرفتی (فطرت، عقل، شهود، وحی تشریعی و وحی رسالی) دارد.

شهود و اعتبار آن

 شهود به تنهایی حجت ندارد و برای اعتباربخشی به آن نیاز به روش‌هایی داریم.

فطرت به عنوان یک مجرا یا روش

 فطرت نیز می‌تواند به عنوان یک مجرا یا روش در نظر گرفته شود و قواعدی از آن استخراج گردد که دلایل قرآنی نیز بر آن تأکید دارد.

مشترکات و اختصاصات روش‌ها

 با توجه به تفاوت سهم هر علم از انواع مجاری معرفتی، نمی‌توان از یک روش واحد سخن گفت، اما می‌توان درباره مشترکات و اختصاصات روش‌ها در علوم مختلف بحث کرد.

غلبه ذهنیت فقهی

فقه‌محوری و ذهنیت غالب اصول فقهی در بحث‌های علوم اسلامی، به ویژه در میان طلاب، به وضوح مشهود است.

روش تکون علم‌ها، روش حل مسئله و روش تطبیق

 ما باید از سه روش سخن بگوییم: روش تکون علم‌ها، روش حل مسئله برای هر علمی و روش تطبیق داده‌های علم بر عرصه‌های حیات.

تقدم علوم انسانی بر علوم اسلامی در موضوع‌شناسی فقه

علوم انسانی با ارائه اطلاعات و تحلیل‌های دقیق درباره مسائل مختلف زندگی، نقش مهمی در تعیین موضوعات مورد نیاز برای فقه ایفا می‌کند. فقیه برای صدور فتاوای صحیح و کارآمد در زمینه‌هایی مانند اقتصاد، بانکداری و مسائل روزمره، باید با مفاهیم و اصول علوم انسانی مرتبط آشنا باشد. همچنین، بهره‌گیری از علوم انسانی اسلامی در تولید مسائل و موضوعات جدید برای فقه ضروری است.

ضرورت حضور صاحب‌نظران علوم اسلامی در کنار فقها

 صرف آشنایی فقیه با علوم انسانی برای توسعه و بازتعریف فقه کافی نیست؛ بلکه حضور و مشارکت صاحب‌نظران علوم اسلامی نیز در این فرآیند ضروری است.

ضرورت شناخت دقیق موضوعات از طریق علوم انسانی و اسلامی

شناخت دقیق و همه‌جانبه موضوع، اساس و مبنای فقه جدید را تشکیل می‌دهد. فقیه لازم نیست متخصص همه علوم باشد، اما باید با علوم مرتبط با مسائل روز آشنایی داشته باشد و مقالات و منابع علمی مربوطه را مطالعه کند.

تأثیر تکنولوژی و رسانه بر درک فقهی

تکنولوژی و رسانه، به ویژه در قالب گوشی‌های موبایل و شبکه‌های اجتماعی، تأثیر عمیقی بر فرهنگ جامعه دارند. این تأثیرات فرهنگی، می‌تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر درک فقیه از متون دینی و صدور فتوا تأثیر بگذارد. فقیه باید با در نظر گرفتن مسائل فرهنگی مرتبط با تکنولوژی و رسانه، به استنباط احکام و ارائه راه‌حل‌های مناسب برای مسائل جدید بپردازد.

فتوا بر اساس اطمینان عقلایی

فقیه برای صدور فتوا، باید به اطمینان عقلایی در مورد موضوع مورد نظر دست یابد. این اطمینان عقلایی، باید بر اساس درک صحیح و همه‌جانبه از موضوع و با استفاده از منابع معتبر و روش‌های علمی حاصل شود.

تأثیر فرهنگ بر تکنولوژی

 تکنولوژی، به ویژه در طراحی و عملکرد خود، تحت تأثیر فرهنگ جامعه‌ای است که در آن تولید و استفاده می‌شود. برای درک و تحلیل مسائل مرتبط با فضای مجازی، لازم است که ماهیت و ابعاد مختلف این فضا به درستی شناخته شود و آن را صرفاً به عنوان یک ابزار تکنیکی در نظر نگیریم.

چالش‌های فقهی

 با پیشرفت تکنولوژی و پیچیده‌تر شدن مسائل زندگی، فقیه شدن در دنیای امروز دشوارتر از گذشته شده است. فقیه باید با کسب دانش و مهارت‌های لازم، خود را برای مواجهه با موضوعات پیچیده و چالش‌های جدید آماده کند.

نتیجه‌گیری

دیدگاه استاد رشاد در مورد روش‌شناسی علوم اسلامی بر اهمیت تحول در مبانی و منطق علوم، توجه به نظریه معرفت‌شناسی، لزوم تعریف دقیق علم دینی، شناخت منابع و مجاری معرفتی، و ضرورت استفاده از روش‌های متنوع برای علوم مختلف تأکید دارد. همچنین، استاد رشاد به تأثیر علوم انسانی، تکنولوژی و رسانه بر فقه و ضرورت حضور صاحب‌نظران در کنار فقها توجه ویژه‌ای دارد. این دیدگاه، راهنمایی جامع برای ارتقای روش‌شناسی علوم اسلامی و پاسخگویی به چالش‌های دنیای امروز ارائه می‌دهد.


برای مشاهده پست‌های دیگر پروند‌ه دانش اینجا را بزنید.
همچنین برای مشاهده نزدیک‌ترین منابع در این زمینه به نورمگز مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *