جنبه رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانشآموزان به خصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و به کار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته، از مواردی هستند که از دیدگاه صاحب نظران در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانش آموزان و بهره نگرفتن آنان از همه فعالیتهای تربیتی دینی و اخلاقی موجود تأثیرگذار است.
این در حالیست که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزههای قرآنی، به ویژه مهارت روخوانی قرآن، به نحو مطلوب صورت نمیگیرد و دانش آموزان ابتدایی در شرایطی به دوره بعدی وارد میشوند که قادر به روان خوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران دوره دبیرستان را افزایش میدهد، زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، به اجبار صرف یاددهی دوباره روخوانی قرآن میکنند. این ضعف زمانی آشکار می شود که متوجه میشویم دانش آموزی که پس از سالها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است.
اینجاست که مهمترین مشکل در نظام آموزشی رخ می نماید و ضرورت به کارگیری روشهای مناسب آشکار میشود. مشکل آموزش دهنده و میزان مهارت در یادگیری مفاهیم دینی به گونهای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانش آموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوه های گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفاده دبیران و آموزگاران در دوره های مختلف آموزشی است. اغلب این شیوهها بر پایه روشهای قدیمی و سنتی بودهاند و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربه شخصی معلم توسط خود وی انتخاب میشوند. شیوه هایی چون سخنرانی، داستانگویی، تمثیل و نمایش و… عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و به کارگیری آنها تا حدی ضروری است اما با توجه به محتوای دروس نمیتوان به این شیوهها اکتفا نمود.
یک نظر
سلام
لطفا ادامه ی مطالب نقاط قوت و ضعف کتب تعلیمات دینی نشان داده شود.