توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد علیزاده؛ ممیزی دانش و طبقه ­بندی علوم

تصویر ابراهیم حاتمی
ابراهیم حاتمی
ابراهیم حاتمی
استاد علیزاده در بحث نظام طبقه‌بندی علوم، بر لزوم بازنگری و ممیزی دانش تأکید دارند. ایشان معتقدند این فرآیند فرصتی برای توسعه و بهبود علم است، نه محدود کردن آن. توجه به عوامل انضمامی، سنت‌های علمی، و نقش قدرت نرم در شکل‌گیری دانش از دیدگاه ایشان اهمیت ویژه‌ای دارد. این نوشتار به بررسی دیدگاه‌های ایشان در این زمینه می‌پردازد.
استاد مهدی علیزاده

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

مقدمه

استاد علیزاده در بحث از نظام طبقه ­بندی علوم، بر ضرورت ممیزی دانش و بازنگری در معیارهای موجود تأکید دارند و معتقدند این فرآیند، فرصتی برای توسعه و بهبود وضعیت علم است، نه محدودسازی آن. در این راستا، توجه به عوامل انضمامی، سنت­ های علمی، و نقش قدرت نرم در شکل­ گیری دانش از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. در ادامه، به دیدگاه ایشان در این خصوص پرداخته می­شود.

 

مفهوم ممیزی دانش و ضرورت آن

به باور استاد علیزاده، ممیزی دانش صرفاً یک اقدام انضباطی و سلبی نیست، بلکه فرصتی است برای ارزیابی و بهبود وضعیت موجود علم. ایشان هشدار می­دهند که در صورت اتخاذ رویکردی تضییقی و محدودکننده، این فرآیند می­تواند به جای گشودن افق­ های جدید، موجب رکود و دلسردی در عرصه­ های علمی شود.

  • ممیزی دانش باید با هدف شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصت­ ها و تهدیدها، و ارائه راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت موجود صورت گیرد.
  • این فرآیند باید شفاف، مشارکتی و مبتنی بر اجماع نخبگانی باشد تا از ایجاد حس بی ­اعتمادی و مقاومت در میان جامعه علمی جلوگیری شود.

 

تأثیر عوامل غیرمنطقی بر شکل­ گیری دانش

استاد علیزاده معتقدند که دانش، صرفاً بر اساس منطق محض شکل نمی­گیرد، بلکه عوامل متعددی از جمله سنت­ های علمی، باورها، ارزش ­ها، و ساختارهای قدرت در این فرآیند نقش دارند.

  • سنت­های علمی می­توانند به مثابه فیلترهایی عمل کنند که برخی از ایده­ ها و نظریه­ ها را مورد تأیید و ترویج قرار داده، و از ورود ایده­ های جدید و نوآورانه جلوگیری کنند.
  • قدرت نرم، از طریق رسانه­ ها، نهادهای آموزشی و پژوهشی، و نظام­ های ارزشیابی، می­تواند بر جهت­گیری تحقیقات علمی، انتخاب موضوعات پژوهشی، و ترویج دیدگاه­ های خاص تأثیر بگذارد.
  • بنابراین، در ممیزی دانش، باید به نقش این عوامل غیرمنطقی توجه کرد و تلاش نمود تا اثرات منفی آنها را به حداقل رساند.

 

تبارشناسی دانش و نقد قدرت

با الهام از اندیشمندان غربی مانند میشل فوکو، استاد علیزاده بر اهمیت تبارشناسی دانش و نقد قدرت تأکید می­کنند.

  • تبارشناسی دانش به معنای بررسی ریشه ­ها و تحولات تاریخی دانش و آشکار ساختن پیوندهای آن با ساختارهای قدرت است.
  • نقد قدرت به معنای تحلیل روابط قدرت در عرصه علم و شناسایی مکانیسم­ هایی است که از طریق آنها، قدرت بر تولید، توزیع، و مصرف دانش تأثیر می­گذارد.
  • با استفاده از این رویکرد، می­توان لایه ­های پنهان دانش را آشکار ساخت و به درک عمیق­تری از ماهیت و کارکرد آن دست یافت.

نگاه انتقادی تکاملی به طبقه­ بندی علوم

استاد علیزاده معتقدند که طبقه­بندی علوم نباید صرفاً یک ساختار صوری و ایستا باشد، بلکه باید به مثابه یک معیار و شابلون برای ارزیابی وضعیت موجود علم و شناسایی کاستی­ها مورد استفاده قرار گیرد.

  • این فرآیند شامل دو مرحله است:
  1. مقایسه علم موجود با نسخه طبقه­بندی متقدم و منطقی و بررسی میزان انطباق آن با معیارهای مطلوب.
  2. در صورت انطباق، تلاش برای تکامل شابلون و بهسازی معیارها به منظور ارتقای سطح علمی و پاسخگویی به نیازهای جدید.
  • این نگاه انتقادی تکاملی، به پویایی نظام علمی و بازنگری مداوم در معیارها و شابلون­ ها تأکید دارد.

 

چهار نگاه اصلی برای بازسازی معیارها و شابلون

استاد علیزاده چهار رویکرد را برای بازسازی معیارها و شابلون‌ها پیشنهاد می‌دهند:

  1. تزریق نگاه‌های آسیب‌شناختی: شناسایی و تحلیل نقاط ضعف و آسیب‌های موجود در نظام علمی.
  2. توسعه نگاه‌های آینده‌نگر: پیش‌بینی تحولات و نیازهای آینده و تلاش برای انطباق نظام علمی با این تغییرات.
  3. ایجاد سازوکارهای پاسخگویی: تضمین پاسخگویی نظام علمی در برابر نیازهای جامعه و انتظارات عمومی.
  4. تقویت رویکرد پژوهش‌محور: تأکید بر پژوهش به عنوان محور اصلی تولید و توسعه دانش.

 

اهمیت چرخه حیات دانش

به نظر استاد علیزاده، برای بهبود وضعیت نظام علمی، باید به چرخه حیات دانش توجه کرد و اطمینان حاصل نمود که تمامی مراحل این چرخه، به درستی انجام می­شوند. این مراحل شامل:

  • تولید دانش: ایجاد دانش جدید از طریق پژوهش و نوآوری.
  • توزیع دانش: انتشار و انتقال دانش به جامعه علمی و عموم مردم.
  • اشتراک دانش: تسهیل دسترسی به دانش و ایجاد فرصت­هایی برای تبادل ایده ­ها و تجربیات.
  • مصرف دانش: استفاده از دانش برای حل مسائل و بهبود زندگی.
  • بازخوردگیری: جمع­آوری نظرات و پیشنهادات در مورد کیفیت و کارآمدی دانش و استفاده از آنها برای بهبود فرآیند تولید و توزیع دانش.

 

خطر الگوهای دانشی وارداتی

استاد علیزاده در خصوص خطر الگوهای دانشی وارداتی هشدار می­دهند و تأکید می­کنند که باید در اقتباس از الگوهای غربی احتیاط کرد و از تحمیل نظام ذهنی خاص آنها بر نظام علمی خود جلوگیری نمود.

  • باید هویت و استقلال نظام علمی خود را حفظ کرده و از تقلید کورکورانه از الگوهای غربی پرهیز نمود.
  • باید تلاش کرد تا الگوهای دانشی بومی را بر اساس ارزش­ها و نیازهای جامعه خود ایجاد و توسعه داد.

 

نتیجه گیری

از دیدگاه استاد علیزاده، ممیزی دانش و طبقه­بندی علوم، فرآیندی پیچیده و چندوجهی است که نیازمند نگاهی انتقادی، تکاملی، سیستمی، و آینده­ نگر است. در این فرآیند، باید به تأثیر عوامل غیرمنطقی بر شکل­گیری دانش توجه کرد، از خطر الگوهای دانشی وارداتی آگاه بود، و چرخه حیات دانش را به طور کامل مد نظر قرار داد. با اتخاذ چنین رویکردی، می­توان به یک نظام علمی پویا، کارآمد، و پاسخگو دست یافت که قادر به حل مسائل جامعه و پیشبرد اهداف توسعه باشد.

توجه به اصول موضوعه بر طبقه بندی علوم، مانند نظریه کلان علم اسلامی، بر نگاه ما به طبقه بندی تأثیر می گذارد. شناسایی عوامل به هم زننده مأموریت های دانش، غایت و اهداف علوم اسلامی، ما را به سمت بحث چیدمان دانش رهنمون می کند.

 

برای مطالعات بیشتر مباحث مشابه میتوانید به پرونده‌های دانش در سایت توسعه و توانمدسازی علوم اسلامی مراجعه کنید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *