مقدمه
در این نوشتار، به بررسی دیدگاههای کلیدی استاد علیدوست در باب روششناسی علوم اسلامی میپردازیم. ایشان با تأکید بر اهمیت دقت در بهکارگیری واژهها و پرهیز از ساختن مفاهیم انتزاعی، به تبیین ضرورت توجه به جنبههای توصیفی و بایستهشناسی در روششناسی میپردازند. همچنین، ایشان به احتیاط در نهادسازی فقه اشاره کرده و لزوم واگذاری این امر به متخصصان را مورد تأکید قرار میدهند. این نوشتار بر آن است تا با تشریح دیدگاههای استاد علیدوست، به فهم عمیقتری از بایستههای روش در علوم اسلامی دست یابیم.
تعیین معنای روش در حوزه نظری
استاد علیدوست در ابتدای بحث خود به این نکته اشاره میکنند که گاهی اوقات ما کلماتی را خلق میکنیم و سپس به بحث درباره آنها میپردازیم. این مسئله به ویژه در پایاننامههای دانشجویی دیده میشود. ایشان معتقدند که در بحث روششناسی نیز باید به این نکته توجه کنیم و از ساختن بحث و خلق واژهای که سپس به بحث درباره آن میپردازیم، پرهیز کنیم. به عنوان مثال، ایشان به بحث معاطات در فقه اشاره میکنند که در آن، شیخ انصاری واژهای را مطرح میکند که نه قرآنی است و نه روایی، و سپس به تعریف و تبیین آن میپردازد. محقق اصفهانی نیز به شیخ انصاری متذکر میشود که این کلمه را خودتان آوردهاید و باید منظور خود را توضیح دهید.
استاد علیدوست معتقدند که در بحث روششناسی نیز باید به این نکته توجه کنیم. بسیاری از تعاریف برای واژههایی مانند «روش»، «متد» و «منهج» توسط خودمان خلق شدهاند. ایشان به جزوهای اشاره میکنند که در صفحه 10 آن هفت معنا برای «روش» آمده است و میگویند که اگر کسی بتواند تفاوت این معانی را توضیح دهد، تعبیرات دائماً تغییر میکنند. ایشان تأکید میکنند که نباید به دلیل محدودیت زمانی، بحثی را بسازیم و واژهای را خلق کنیم و سپس به بحث درباره آن بپردازیم. به نظر ایشان، این کار به جایی نمیرسد، زیرا واژهای که خودمان خلق کردهایم، هر کسی تعبیری به ذهنش میرسد و آن را مطرح میکند.
جنبه توصیفی و بایستهشناسی روششناسی
استاد علیدوست روششناسی را به دو بخش تقسیم میکنند: گاهی روششناسی جنبه فلسفی دارد و به کشف «هستها» میپردازد، اما در بسیاری اوقات، نظریهپردازی و بایستهشناسی مطرح است. به طور کلی، روششناسی دو بخش دارد، اما ثمره آن فقط کشف و نظریهپردازی نیست. در روششناسی، صرف نظر از علوم مورد بحث، روششناسی ابتدا به فهم متون و نصوص کمک میکند. بنابراین، روششناسی جدا از اینکه به کشف و خلق کمک میکند، در فهم متون بزرگان و نفوس دینی بسیار مؤثر است و داوری ما را دقیقتر میکند. به عنوان مثال، انتقاداتی که به شیخ انصاری وارد است، به دلیل عدم فهم روش شیخ بوده است.
ایشان معتقدند که روششناسی به محقق کمک میکند تا به یک قرار و ثبات برسد. بسیاری از بزرگان در فقه و تفسیر، به ویژه در فقه، با رفتارهای کژدار و مریض مواجه هستند و به روش رفوگرانه عمل میکنند. حتی برخی از نهادهای قانونگذار نیز همین رفتار را دارند. اینها از آثار روششناسی است؛ یعنی غیر از خلق و کشف، به فهم دقیق کمک میکند و به داوریهای ما در اطراف گفتههای دیگران کمک میکند و محقق را به قرار و ثبات میرساند.
احتیاط در نهادسازی فقه
استاد علیدوست در ادامه به بحث نهادسازی در فقه اشاره میکنند و معتقدند که این موضوع باید با احتیاط زیادی مواجه شود. ایشان مطرح میکنند که نباید بار اضافی بر دوش فقه گذاشت، حتی به بهانههای موجهنما. ایشان معتقدند که این کار را باید به کسانی واگذار کنیم که همهچیز را بلدند و رسانه هم در دستشان است. بزرگان فرهیخته باید یک سطح مطبوع و معقولی از دانشها را در نظر بگیرند.
نتیجهگیری
استاد علیدوست در بحث روششناسی علوم اسلامی، بر اهمیت دقت در استفاده از واژهها تأکید میکند، از ساختن مفاهیم انتزاعی پرهیز میدهد و به جنبههای توصیفی و بایستهشناسی توجه میکند.
ایشان همچنین به احتیاط در نهادسازی فقه اشاره کرده و لزوم واگذاری این امر به متخصصان را یادآور میشوند. دیدگاه ایشان، راهنمایی ارزشمند برای محققان و پژوهشگران علوم اسلامی است تا با رویکردی دقیق و اصولی به تحقیق و پژوهش بپردازند.
برای مشاهده پستهای مشابه پرونده دانش اینجا را مشاهده کنید.