با پیروزی انقلاب اسلامی، انتظارات از علوم اسلامی گسترش یافت. این انتظار پدید آمد که علوم اسلامی بتواند پاسخگوی نیازهای مطرح شده در راستای تحقق حکومت و جامعه اسلامی باشد. اما به نظر میرسد با وجود گسترش سریع دامنه نیازها، علوم اسلامی از رشد و توسعه درخور نسبت به نیازهای نظام و جامعه اسلامی و دنیای معاصر برخوردار نبوده است. برای قضاوت صحیح در این خصوص، لازم است درک روشنی از نیازهای فراروی علوم اسلامی در دهههای اخیر و چگونگی ارتباط علوم اسلامی با این نیازها پدید آید. متن ذیل خلاصه ارائه پژوهش دکتر محمد سهیلی پیرامون شناسایی نیازهای مرتبط با علوم اسلامی در اولین هماندیشی راهبران علوم اسلامی است. برای اطلاع بیشتر از این رویداد میتوانید این پست را مطالعه نمایید.
اهداف پژوهش
اهداف تحقیق در این زمینه به شرح زیر است:
۱. ترسیم شبکه نیازهای فراروی علوم اسلامی در عصر حاضر
۲. تعیین نقاط تماس علوم اسلامی با نیازهای فراروی علوم اسلامی
۳. کاستن از فاصله واکنش و پاسخ علوم اسلامی به نیازهای نوپدید و افزایش توان علوم اسلامی در پاسخ به نیازهای مورد تقاضای آینده
پرسش پژوهش
پرسش اصلی تحقیق این است: علوم اسلامی در عصر حاضر، چه نیازهایی فرارو دارند؟
روش پژوهش
روش کلی پژوهش شناسایی نیازهای مرتبط با علوم اسلامی، تحلیل محتوای کیفی اسناد است. در تحلیل محتوای کیفی، با رویکرد تحلیل مضمون تلاش بر این است تا با کدگذاری، مقولات محتوایی موجود در پیام باز، محوری و زمینهای، شبکههای ارتباطی شناسایی و استخراج شود.
دکتر سهیلی در این پژوهش از مجموع انواع منابع اطلاعاتی زیر بهره برده است:
۱. تحقیق میدانی با جامعه نخبگانی: مانند گزارش چالش اصلی کشور
۲. تحقیق میدانی با جامعه مردمی: مانند پیمایش وضعیت و نگرش و مسائل جوانان ایران
۳. کارویژه های مطالعه و تحلیل مسائل فرهنگی اجتماعی: مانند گزارش وضعیت اجتماعی کشور
۴. تحقیق اسنادی: مانند تحلیل محتوای اسناد ملی، پیمایش های ملی و سیاست ها
مستندات پژوهش
مستندات مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:
۱. اسناد ملی: مصوب مراجع رسمی بالادست کشور
۲. پیمایشهای ملی: ناظر به نخبگان و مردم در راستای تبیین نیازها
۳. پژوهشها و طرحهای مطالعاتی و پروژهها: مرتبط با مسائل کشور اعم از ملی و بینالمللی
۴. سیاستهای کلان و برنامههای کشور: ناظر به شبکههای نیاز و تهدیدها و مسائل کشور
مراحل پژوهش
۱. فرایند کدگذاری
فرایند کدگذاری در این پژوهش شامل مراحل زیر است:
مرحله1- برنامهریزی، شامل تعیین پرسشهای راهنما و شکلدهندۀ موضوع تحقیق.
مرحله2- ایجاد فضای کاری و فرآیند سنجش دادهها
مرحله 3 – تجزیه و تحلیل موضوعی: تجزیه و تحلیل دادهها- تحلیل مضمون هریک از موارد
مرحله 4- تدوین، تحلیل و نتایج نهایی: استفاده از آمار توصیفی و ابزارهای تصویری
۲. تحلیل نیازهای مورد نظر
تحلیل نیازها بر اساس تطبیق و دستیابی به اهداف زیر صورت میگیرد:
• الف) تطبیق: نیازهای عمومی مورد تقاضا بر اساس اقتضائات زیستی بشریت در عصر حاضر، با اولویت نیازهای جهان اسلام.
o در این نیاز، تامین و تضمین شرایط مادی جامعه برای دستیابی به انطباق با محیط مد نظر قرار دارد. تربیت انسان، بهداشت و سلامت و محیط زیست مصادیق اصلی در کدگذاری محوری در این خصوص، محسوب می شوند.
o در تربیت انسان، تلاش میشود تطبیق با محیط زندگی طبیعی و نیز محیط زندگی اجتماعی، افزایش یابد.
• ب) دستیابی به هدف: نیازهای مورد تقاضا برای تحقق جامعه مبتنی بر آرمانها و موازین اسلامی در کشور.
o هدف اصلی در این زمینه، تحقق آرمانهای علمیه و مقولاتی از قبیل آموزش عالی و حوزه صورت میپذیرد. نظام تعلیم و تربیت رسمی، نظام ارتباطات و رسانه، کیفیت و سبک زندگی و جامعه ایرانی از سرفصل های اصلی آن، محسوب می شوند.
o رویکردهای اجتماعی در راستای اهداف و آرمانها در این زیرنظام، کیفیت و چگونگی زیست اجتماعی مشخص می شود.
• ج) یکپارچگی: نیازهای مورد تقاضا برای هندسه اسلامی اداره کشور که در حکومت و دولت عینیت مییابد.
o تنظیم روابط متقابل اجزاء نظام و ایفای نقش کلیدی در حفظ مقررات و انسجام، از رویکردهای اصلی در این زمینه است. این زیرنظام ها، هدف ایجاد هماهنگی درونی اجزا نظام و کنترل اجتماعی و برخورد با انحرافات را برعهده دارند.
• د) نگه داشت الگو: نیازهای مورد تقاضا برای استمرار و توسعه تمدن دینی که در تمدن نوین ایرانی اسلامی عینیت مییابد.
o نظام فرهنگی، محور شکلگیری الگوهایی است که تجسم آرمانهای تمدنی را پدید میآورد. سرفصل های اصلی در این خصوص را هنر و فرهنگ عمومی، اهداف فرهنگی و نظام فرهنگی کارآمد و مرجعیت علمی، تشکیل میدهند.
۳. تحلیل نتایج
دکتر سهیلی در تحلیل نتایج تحقیق (بر مبنای نتایج اولیه اسناد) برای شناسایی نیازهای مرتبط با علوم اسلامی به نکات زیر اشاره میکند:
- مستندات جامعی برای تبیین دامنه اثرگذاری علوم اسلامی در دسترس نیست.
- رویکرد تحقیق منحصر به علوم اسلامی نیست و میتواند علوم انسانی را نیز شامل شود.
- پاسخگویی به بسیاری از این نیازها، مستلزم رویکرد فرارشتهای اعم از علوم اسلامی و انسانی است.
- علوم اسلامی و مسائل آنها معطوف به بازتعریف رشته نیست و بازتعریف رشتههای انسانی ضروری به نظر میرسد.
- هر یک از نیازها معمولاً با چند علم سروکار دارد و خود این نیازها نیز در ارتباط با یکدیگر قرار دارند.
- مواجهه علوم اسلامی با نیازهای فرارو، شکلدهنده نوعی روند کاربردگرایی است که میتواند منجر به شکل جدیدی از علوم اسلامی شود.
- کاربردی شدن علوم اسلامی مستلزم ایجاد واسطه است و این روند جدید متکی به شکلگیری نوعی فناوری فرهنگی است.
تحلیل نتایج (بر مبنای مصاحبه نخبگان) - امروزه شاهد دوره انحطاط علوم اسلامی هستیم و باید هدف از این بحث تنظیم سطح انتظارات از علوم اسلامی باشد.
- تشخیص نیاز به ترویج و توسعه عقلانیت در جامعه.
- در حال حاضر در مقایسه با “فقه”، اخلاق و کلام آنطور که باید توسعه پیدا نکرده است.
- ارتباط علوم اسلامی با چرخه حکمرانی به موضوع “حل مسئله” برمیگردد.
- بایست متوجه نیازهای اساسی هر نسل بود و به آن پاسخ دهی نمود.
- نیازها سلسله مراتبی هستند و اگر یک نیاز مادر مرتفع شود، ممکن است تمام نیازهای پاییندست آن به یکباره حل شوند.
- مؤسسات علوم اسلامی در راستای تحقق مأموریت خود عموماً نتوانستهاند نیازهای شما به را به درستی مرتفع نمایند.
- نظام تعلیم و تربیت ما مانع از این شده که دانشهای اسلامی مبنای تعلیم و تربیت قرار بگیرد.
- دین این قابلیت را دارد که از آن، پاسخ نیازهای شبکه ای و راهبردی استخراج شود و نیازها شبکه هستند.
جمعبندی و نتیجهگیری
دکتر سهیلی در این پژوهش تلاش کرده است تا با روشی علمی و نظاممند به شناسایی نیازهای مرتبط با علوم اسلامی و اولویتبندی آنها اقدام کند. ایشان با استفاده از تحلیل اسناد و مصاحبه با نخبگان، به درک عمیقتری از چالشها و فرصتهای پیش روی علوم اسلامی دست یافته است.
۱. لزوم بازتعریف رشتهها و مسائل علوم اسلامی.
۲. توجه به رویکرد فرارشتهای در پاسخگویی به نیازها.
۳. ایجاد فناوری فرهنگی برای کاربردیسازی علوم اسلامی.
دکتر سهیلی تأکید میکند که مواجهه فعال و نظاممند با نیازها، میتواند منجر به تجدید حیات علوم اسلامی و توسعه تمدن نوین اسلامی شود.