توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

سومین پیشران آینده علوم اسلامی

تصویر سردبیر

سردبیر

سردبیر

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

سومین پیشران آینده علوم اسلامی: بحران های زیستی

در دورانی قرار گرفته‏ایم که یکی پس از دیگری، بحران‌ها و مشکلات و مصیبت‌ها رخ‏نمایی می‌کنند. حوادث طبیعی همیشه بوده‌اند، ولی در دوره حاضر حوادث طبیعی همانند سیل‏ها، خشکسالی‏ها، طوفان‏ها و زلزله‏های بزرگ اَشکال عجیب‌تری به خود گرفته‌اند. شاید طبیعت نیز تحمل ظلم بیش‏تر بشر به خود را ندارد و در حال انتقام بهره‏کشی بی‏حد و حصر او از خود است. این در حالی است که زندگی بشر امروز وابستگی بیش‏تری به نظم و ثبات دارد. هر اتفاقی ولو کوچک به منزله یک فاجعه جهانی رخ می‌نمایاند.

ولی فاجعه‌ها و بحران‌های عصر حاضر محدود به بحران‌های طبیعی نیست؛ بیش از آنچه طبیعت برای ما تهدیدآمیز است، نتایج اقدامات و فناوری‏هایی که خود بشر ایجاد کرده است، می‌تواند منجربه بحران‌های بزرگ شود. فناوری‌های مخربی که بشر تولید کرده، قدرت‌های تخریب گسترده‏ای دارند. بمب‌های اتم تولید شده در حال حاضر می‌توانند تا چندین بار کل زمین را نابود کنند. آلودگی هوای ایجاد شده در شهرها، تنفس را سخت کرده است. گازهای گلخانه‏ای به سیستم آب و هوای جهانی ضربه زده است. روند گرم شدن کره زمین و آب شدن یخ‌های قطب را که می‌تواند منجربه زیر آب رفتن شهرهای زیادی شود، نتیجه مصرف گسترده انسانی می‌دانند. گونه‌های متعددی از جانداران از بین رفته‌اند و نظم اکوسیستم جهان به هم خورده است. کرونا نیز یکی دیگر از نتایج و پیامدهای دخالت‌های انسانی بوده است. اگر نگوییم این ویروس به شکل دست‏ساز و تعمدا منتشر شده است، حداقل این است که انتشار و جهش آن یک فرآیند کاملا طبیعی را طی نکرده؛ بلکه دخالت‌های آزمایشگاه‌های ویروس‏شناسی قدرت‌های بزرگ بوده که منجر به جهش و سپس انتشار این ویروس گشته است.

آینده ترسیم شده در برابر بشر در قرن پیش‏رو نیز با سناریوهای مختلفی همراه است که بحران‌های متعدد را در برابر زندگی انسان بر روی کره زمین پیش‏بینی می‌کند. دانشمندان دائما در حال هشدار دادن درباره بحرانی جدید هستند. فیلم‌های سینمایی، سریال‌ها و داستان‌های علمی تخیلی که در این دهه تولید شده‏اند، همگی یک آینده سیاه را به تصویر می‌کشند. البته برخی از آن‏ها مشکلات را دارای راه‏حل می‌دانند و برخی صرفا نابودی و سیاهی را ترسیم می‌کنند. ولی در هر حال همگان بر این نکته اتفاق‏نظر دارند که آینده‏ای که پیش‏رو داریم، آینده‏ای پر از بحران، دردسر و حوادث غیرمترقبه است.

الگویی از زیست در موقعیت بحران

تا زمانی که تعداد بحران‌ها کم باشد و فاصله میان آن‏ها زیاد، بحران‌ها موجب تغییری در سبک زندگی نخواهند شد. ولی هنگامی که بحران‌ها به شکل متوالی از راه برسند و دامنه تأثیر آن‏ها نیز روز به روز بزرگ‌تر و جهانی‌تر شود، به تدریج سبک زندگی ما تغییر خواهد کرد. ما باید هم زندگی فردی‏مان و هم ساختار جوامع‏مان را متناسب با شرایط جدید بازطراحی کنیم. ما نیاز داریم که الگویی از زیست در موقعیت‌های بحرانی ایجاد کنیم. به نظر می‌رسد، دست‏کم برخی از اندیشمندان باید به الگویی از زیست در موقعیت بحران بیاندیشند. باید به اقتصاد پویا در عصر بحران‏ها، زندگی خانوادگی پویا و مستحکم در عصر بحران‏ها، الگو‌ی معاضدت اجتماعی در عصر بحران‏ها، الگو‌ی حاکمیت مطلوب در عصر بحران‏ها، الگو‌ی امنیت پایدار در عصر بحران‏ها، الگو‌ی پیشرفت در عصر بحران‌ها نیز بیاندیشیم.

جهان وارونه- به دنبال حداقل زیست به جای رشد و توسعه

کرونا با یک هجمه یک‏باره‏ای، در حال هوشیاری‏سازی ما است. کرونا به ما خاطر نشان کرد که در حال ورود به جهانی جدید هستیم. «جهانی که مسیری معکوس را می‌خواهد طی کند. می‌خواهد برای ماندن نه برای پیشرفت، افراد را از هم جدا کند. سازمان‏ها را از کار اصلی‏شان بازدارد و دولت‏ها را از توسعه‏گرایی به تهیه حداقل‌های لازم برای زیست اجتماعی وادار سازد. اسم این وضعیت را تروما گذاشته‌اند و من اسم این جهان را “جهان وارونه” می‌گذارم» (آزاد ارمکی، P.11:2111).

بشر در دوره سیصد ساله اخیر، به بلندپروازی‌های بزرگی فکر کرد. جوامع برای خود برنامه‌های بلندمدت می‌ریختند و در آن تصاویر اتوپیاهای آرزویی را ترسیم می‌کردند. یک مسابقه بزرگ میان دنیا برقرار بود که چه کسی زودتر می‌تواند به آن آینده مطلوب برسد. جوامع غربی پیش‏روهای این مسابقه بودند و بقیه نیز به رقابت با یکدیگر پرداخته بودند. توسعه و پیشرفت، اصل مسلم و پذیرفته شده همگانی بود که هدف اصلی جوامع را تشکیل می‌داد. نوک پیکان برنامه‏ریزی‌های کشورها (و حتی افراد) به سمت اهداف پیشرفت و توسعه و رسیدن به آینده مطلوب بود.

چیزی که در آن تصویر از دنیای مطلوب ترسیم می‌شد، انسان‏هایی بودند که در رفاه کامل به سر می‌برند و کاملا از نعمت‌های دنیا متنعم هستند. اطلاعات و کنترل آن‌ها بر دنیای پیرامون خودشان کامل شده است و حتی در حال سفر به کرات دیگر هستند. دائما این مسیر نشان داده می‌شد که بشر در حال تسخیر فضا است اما این تصویر فروریخت و پس از این نیز ضعیف‌تر خواهد شد. نگرانی‌ها گسترش خواهد یافت و برنامه‏ریزی‌ها به جای این‏که به دنبال رسیدن به نقطه‏ای عالی باشند، به دنبال تمهید شرایطی است که بتوان در آن به زیست ادامه داد. دغدغه‌ها به جای این‏که حول محور پیشرفت، توسعه و ساخت یک دنیای اتوپیایی باشد، حول محور بقا و امکان زیست بهتر در همین جهان خواهد بود. گویا بشر به این‏جا رسیده است که بگوید اگر وضعیت در همین سطح هم باقی بماند و از این بدتر نشود، خوب است.

البته شاید این تغییر به نظرمان عجیب و دور از ذهن بیاید. شاید نتوانیم تصور کنیم که به جای رشد و پیشرفت به فکر بقا و زیستن باشیم. این به خاطر سلطه تفکرات مدرن است که در سیصد سال اخیر در ذهن‌ها رسوخ کرده و ریشه‏دار شده است. در غیر این صورت تا پیش از مدرن شدن، بشر عمدتا فکر بقا بوده است. دغدغه اول او داشتن حداقل‌های زیست بوده و دغدغه دوم او به زیستن بوده است. یعنی حداکثر خواست او این بود که بتواند به راحتی زندگی کند و در همین دنیا آسوده باشد، نه این‏که دنیایی متفاوت بسازد. نمی‌خواهیم بگوییم انسان‌ها آرزوها و تخیلات فرادنیایی نداشتند؛ همیشه خیال پردازی و آرزوهای بلند بوده است ولی اساس جوامع بر آن بنا نشده بود.

شاخه ای مطالعات و تحقیقات که در آینده کانون تمرکز قرار خواهد گرفت، مربوط به مسائل محیط زیست و چگونگی حفاظت از آن می باشد. بلکه باید گفت مباحث مربوط به محیط زیست، فقط در میان متخصصین خودشان کانون توجه نخواهد شد؛ بلکه همه رشته ها و دانش ها، به جنبه ای از آن خواهند پرداخت.

« اخلاق زیست محیطی[1]»یکی از شاخه های اخلاق کاربردی[2] محسوب می شود. اخلاق کاربردی گاهی با عنوان کاربست اخلاق حرفه ای[3] و از زیر شاخه های اخلاق هنجاری[4] محسوب می شود.تعاریف گوناگونی از اخلاق کاربردی ارائه شده است که طیفی از تعاریف محدود تا وسیع را تشکیل می دهند.

از سوی دیگر اخلاق زیست محیطی یکی از باسابقه ترین شاخه های اخلاق کاربردی است که مسائل نوپدید اخلاقی در زمینه محیط زیست را بررسی می کند. این اخلاق با قضایایی در باب رابطه انسان با محیط زیست، شناخت طبیعت از سوی انسان و احساس مسئولیت نسبت به آن و الزام انسان به کنار گذاشتن برخی از منابع طبیعی برای نسل های بعدی، آلودگی، نظارت بر جمعیت، کاربرد منابع طبیعی، تولید و توزیع خوراک، تولید و مصرف انرژی، حفاظت از حیات وحش و تنوع انواع سرو کار دارد. یکی از سؤالات اساسی در این باب سؤال از « جایگاه اخلاقی[5] طبیعیت» است، به این معنا که آیا ارزش محیط زیست ارزشی ذاتی[6] است یا این ارزشمندی به جهت فایده هایی است که برای ما دارد؟

آینده پرشتاب تحولات زیست محیطی به خصوص بعد از همه گیری کرونا حاکی از نوعی حکمرانی در آینده خواهد شد که به عنوان محیط بیرونی بعید، علوم اسلامی را آنهم به شکل کاملا جدی مورد توجه و احتمالا تغییرات قرار خواهد داد. این تغییر ممکن است به صورت سناریوهای ذیل اثر بگذارد:

  1. علوم اسلانی به سمت تایید نظریات در اخلاق سبز تند کشیده شوند و مبادی لازم جهت اثبات اخلاق زیست محیطی تند را توسط مبانی فلسفی صدرایی مبنی بر اصالت وجود و خطوط کلی حکمت متعالیه مهیا سازند.
  2. محیط منطقه ای و جهانی علوم اسلامی به عنوان یکی از عوامل اثر گذار همچون محیط طبیعی و پاندمی ها و همه گیرهای گسترده در جهان یکی از عوامل مؤثر در علوم اسلامی تلقی خواهد شد که متناسب با آن عرضه و تقاضا در زمینه حامیان و مشتریان و رقبا دستخوش تغییرات جدی قرار خواهد گرفت.
  3. در بسیاری از اوقات و در کتاب ها و مقالات این جریان عباراتی همچون « بهروزی حیوانات»[7]، « حقوق حیوانات»[8]، همطراز با « محیط زیست شناسی عمیق» و « آموزش های مربوط به این موارد در کنار هم در مورد این مکتب فکری در محیط زیست استعمال می شود. امروزه در آموزش های مربوط به زیست شناسی[9] ( موسوم به EE) و آموزش های مربوط به توسعه مداوم[10] ( موسوم به ESD) تأکید بسیاری زیادی بر آگاهی دادن[11] عالم طبیعیت و جریان های محیط زیستی شده است[12]. این تغییرات سبک زندگی دانشمندان و مسلمانان معتقد به علوم اسلامی را دستخوش تغییر خواهد داد و از رهگذر این تغییر نیز علوم اسلامی دچار تغییرات شگرف خواهند شد که هم موضوع، هم روش، هم اساتید و هم متعلمان این علوم را دستخوش تغییر خواهد کرد؛
  4. از جمله موارد مهمی که تغییرات علوم اسلامی را بر عهده خواهد داشت ورود مباحث گسترده اخلاق زیست محیطی و فقه محیط زیستی به متون درسی و موضوعات تدریس خارج خواهد بود که به منزله یک کاتالیزور در پذیرش افکار سبز تند در اخلاق زیست محیطی منجر خواهد شد.
  5. شاید بتوان جریان های محیط زیستی را یکی از اثرات ویژه « فلسفه علم داروینی» دانست، این فلسفه معتقد است که انسان از جایگاه مرکزی و عرفانی خود در اندیشه سابق فلسفی به زیر کشیده شده است، این فلسفه با مطرح کردن عناوینی همچون « تکامل»[13]، و « نظریه انتخاب طبیعی»[14] به نوعی برای موجودات آگاهی در عمل و اختیار در انتقال صفات اکتسابی را قائل شده است، لازمه روشن چنین فلسفه علمی، اتخاذ مبانی ملائم در فلسفه اخلاق در مورد محیط زیست است. به احتمال بسیار زیاد علوم اسلامی تلاش بسیار جدی خواهند کرد که مبنای زیست شناسی اسلامی را متفاوت از فلسفه علم داروینی کنند و از این رو تحقیقات در نقد و اسیب شناسی مبانی زیست شناسی مدرن صورت خواهد گرفت.

از این رو یکی دیگر از وجوه اهمیت این ماجرا رخ می نماید که آیا می توان بر اساس فلسفه های الهیاتی تکامل گرا همچون « حکمت متعالیه» و با اذعان به تمام شایستگی های ذاتی انسان، از « اخلاق عمیق در زیست شناسی» دفاع کرد؟

  1. .Environmental Ethics, Ecological Ethics

  2. . applied ethic

  3. Applied and Professional Ethics

  4. . normative ethics

  5. . moral standing

  6. . Interinsic Value

  7. . Animal Welfare

  8. . Animal Rights

  9. environmental education(EE)

  10. . education for sustainable development (ESD)

  11. . awareness of the natural world

  12. . Helen Kopnina , and Brett Cherniak , Cultivating a Value for Non-Human Interests through the Convergence of Animal Welfare, Animal Rights, and Deep Ecology in Environmental Education,p 1.in www.mdpi.com/journal/education

  13. . evolution

  14. . natural selection

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *