علم برای زندگی است و زندگی نیازمند مهارتهای گوناگون است. انسان در اجتماع زندگی میكند امّا زندگی اجتماعی او در صورتی متعادل خواهد بود كه بتواند مستقل و متكی به خود باشد. زندگی عمل است و عمل زندگی است. باید بیاموزیم تا عمل كنیم و با عمل كردن روح خود را رشد دهیم و به سوی كمال سرمدی حركت كنیم.
به نظر شما روایات زیر بیانگر چه حقیقتی است؟
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِیمَانِ فَقَالَ شَهَادَهُْْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، قُلْتُ : أَ لَیسَ هَذَا عَمَلٌ قَالَ : بَلَى، قُلْتُ : فَالْعَمَلُ مِنَ الْإِیمَانِ ، قَالَ : لَا یثْبُتُ لَهُ الْإِیمَانُ إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ مِنْه.[1]
«از حضرت صادق علیهالسلام راجع به ایمان سؤال كردم، فرمود : ایمان اعتقاد به یگانگی خداوند و نبوت محمد صلی الله علیه و آله است. پرسیدم : آیا این اعتقاد، ذهنی است یا باید عملی باشد؟ فرمود: حتماً باید عملی باشد. پرسیدم: پس عمل كردن جزء ایمان است؟ فرمود: عمل جزء ایمان است و جز با عمل، ایمان استوار نمیشود.»
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ یا جَابِرُ أَ یكْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَیعَ أَنْ یقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا یعْرَفُونَ یا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَهْ وَ كَثْرَهْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاهْ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَینِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِیرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَه ْ وَ الْغَارِمِینَ وَ الْأَیتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ و تِلَاوَهْ الْقُرْآنِ وَ كَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَیرٍ وَ كَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِی الْأَشْیاءِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا نَعْرِفُ الْیوْمَ أَحَداً بِهَذِهِ الصِّفَهِ فَقَالَ یا جَابِرُ لَا تَذْهَبَنَّ بِكَ الْمَذَاهِبُ حَسْبُ الرَّجُلِ أَنْ یقُولَ أُحِبُّ عَلِیاً وَ أَتَوَلَّاهُ ثُمَّ لَا یكُونَ مَعَ ذَلِكَ فَعَّالًا فَلَوْ قَالَ إِنِّی أُحِبُّ رَسُولَ اللَّهِ فَرَسُولُ اللَّهِ ص خَیرٌ مِنْ عَلِی ع ثُمَّ لَا یتَّبِعُ سِیرَتَهُ وَ لَا یعْمَلُ بِسُنَّتِهِ مَا نَفَعَهُ حُبُّهُ إِیاهُ شَیئاً فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْمَلُوا لِمَا عِنْدَ اللَّهِ……َ مَا تُنَالُ وَلَایتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَع.[2]
«حضرت باقر علیهالسلام به جابر فرمود:
جابر! مگر ممكن است كسی كه میخواهد شیعه باشد فقط ادّعای محبت ما را بكند و عمل مناسب آن نداشته باشد؟! به خدا قسم شیعه ما كسی است كه با خدا رابطه داشته باشد و خود را در برابر او هیچ ببیند و طبق نظر او زندگی كند شیعیان ما كسانی هستند كه به تواضع و امانتداری و ذكر خدا و روزه و نماز و مراقبت از پدر و مادر و رسیدگی به همسایههای فقیر و نیازمند و ورشكستهگان و یتیمان و راستگویی و قرآن خوانی و ذكرخیرگویی مردم معروف باشند، امین خانواده و فامیل خود باشند.
جابر عرض كرد: امروزه ما كسی را با این خصوصیات در بین شیعیان نمیبینیم، آیا این همه افرادِ ارادتمند به شما، شیعه نیستند؟!
حضرت فرمود: جابر كثرت ظاهری شیعیان، تو را گول نزند! هرگز كافی نیست كه ادعای محبت علی را بكنند و مطابق نظر او عمل نداشته باشند.
آیا كافی است كه ادعای محبت رسول خدا را بكنند (رسول خدایی كه بهتر از علی بود) و طبق نظر او زندگی نكنند؟! قطعا هیچ فایدهای نخواهد داشت. پس متوجّه خدا شوید و با خدا ارتباط برقرار كنید و عظمت او را دریابید و برای رسیدن به او عمل كنید. به ولایت ما نمیرسد مگر كسی كه اطاعت كند و در عمل، طبق نظر ما زندگی كند.»
بدون عمل نمیتوان به روح شكل صحیح داد و آن را به سوی ادراك حقایق هستی حركت داد. بدون عمل نمیتوان در زندگی مادی به رفع نیاز رسید و نمیتوان استقلال و ثبات خود را بهدست آورد. علم برا ی زندگی است و زندگی جز با عمل بر اساس علم صحیح، به نتیجه نخواهد رسید.
این عالم، عالم تدریج است. برای رسیدن به هدف باید مراحلی را از حداقلِ ممكن به سوی حداكثرِ مطلوب گذرانید. همانطور كه در فهم و ادراك و در احساس و گرایشهای روحی، لایههای تدریجی وجود دارد، در مورد عمل نیز سطوح و لایههایی وجود دارد. انسان در عمل و اجراء، ابتدا یا با آزمون و خطا آغاز میكند یا تقلید میكند؛ سپس سعی میكند با دقّت و بدون خطا دوباره انجام دهد؛ در اثر تكرارِ عمل، به سرعت و دقّت لازم میرسد و در نهایت برایش عادی میشود و بدون نیاز به تمركز، كار را انجام میدهد.
آزمایش اولیه دقّت و بررسی نتایج تكرار عمل سعی برای ایجاد سرعت و دقّت لازم عادت و مهارت كافی
مطالبات زندگی، گوناگون و جوانب آن مختلف است و هر كدام نیز نیازمند دقّت و تمركز كافی است. اگر بخواهیم برای هر كاری در مرحلهی سعی و خطا باقی بمانیم از عهده زندگی برنخواهیم آمد. ما نیازمند ملكه شدن و عادی شدن افعال حیاتی و مستمر خود هستیم آنهم با دقتی كه پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی ما باشد. یك شناگر ماهر، یك خطاط قابل و یك سالك نورانی، آگاهیهای خود را با دقّت بهطور مستمر به كار بردهاند و نفس و بدن خود را شكل دادهاند تا به این رتبه نائل شدهاند.
تا به آنچه میدانیم عمل نكنیم، رشدی نخواهیم داشت. استاد باید طوری به شاگردان علم را بیاموزد كه مستقیما به عمل و كاربرد منجر شود و علمآموزان راه و روش پیادهسازی معلومات را نیز بهدست آوردند. جدول زیر، نمایی از لایههای”عمل و اجراء” است.
جدول سطوح مهارتی و اجرائی :
شماره |
لایه و سطح |
افعالی كه نشان دهنده این لایه هستند. |
1 |
آزمون و خطا تقلید |
آزمایش میكند، بررسی میكند، جستجو میكند، نمونه برداری میكند، میسنجد، نگاه میكند، تكرار میكند، مونتاژ میكند. |
2 |
اجرای مستقل |
به تنهایی عمل میكند، طراحی میكند، میسازد، دوباره سازی میكند. |
3 |
دقت و استمرار |
كنترل میكند، ارزیابی میكند، ظریف كاری میكند، اصلاح و تعمیر میكند. |
4 |
عادی شدن و ملكه شدن |
بهراحتی انجام میدهد، چند كار را همزمان به خوبی انجام میدهد، بلافاصله اجرا میكند، معطل نمیماند. |
به نظر شما هر یك از روایات زیر با كدامیك از سطوح فوق ارتباط دارند؟
1. قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله وسلم: اللَّهَ یحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَهُ. [3]
«اگر كسی كاری را كه انجام میدهد دقیق و كامل انجام دهد، خداوند قطعا او را به كمال میرساند.»
2. قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله وسلم: إنَّمَا الأعْمَالُ بِخَواتِیمِهَا.[4]
«ارزش كارها به نتایج پایانی آنها است.»
3. قال الباقر علیهالسلام: أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا دَاوَمَ عَلَیهِ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ.[5]
«خداوند كاری را بسیار دوست دارد كه مستمر باشد گرچه كم باشد.»