توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

سطوح احساسی و روانی در آموزش

تصویر سردبیر

سردبیر

سردبیر

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

هر آموزشی، تاثیری بر روحیات و گرایش‌های علم‌آموزان می‌گذارد. انواع این تاثیرها و گرایش‌ها كدامند؟ كدامیك مطلوبند؟ ما با آموزش‌های خود ایجاد چه روحیه‌ای را در علم‌آموز دنبال می‌كنیم؟

اجازه دهید نفوذ به مطلب را با سؤال زیر شروع كنیم:

به نظر شما فرق كلمات زیر با یكدیگر چیست؟

انسان باید بیاموزد كه نسبت به حق:

تحمل داشته باشد، خود را منطبق كند، احترام بگذارد، اهمیت بدهد، ابراز علاقه كند، ترجیح دهد، حساس باشد، ارزش بگذارد، لذت ببرد، اطاعت كند، رعایت كند، قبول كند، همكاری كند، داوطلب شود، تعهد نشان دهد، خود را مسئول ببیند، برای حفظ آن مبارزه كند، ارادت بورزد، باور داشته باشد، بپرستد، عشق بورزد، مبنای زندگی خود قرار دهد.

فرق این كلمات با كلماتی كه در یادداشت “اهداف علمی، لایه‌ها و مراتب فهم” عرضه شد، چیست؟

طبیعی است كه اولین حالت روحی در ارتباط با مفاهیم و موضوعات جلب شدن توجّه است. (جلب توجّه)

در مورد “توجّه” و نقش آن در زندگی و كیفیت پیدایش آن، مطالبی در یادداشت حافظه خواندید؛ نكاتی از آنها را مرور می‌كنیم:

ادراكات انسان بوسیله ارتباط با موجودات حاصل می‌شوند. ارتباط انسان با موجودات بوسیله ” توجّه” پدید می‌آید. “توجّه ” اصلی‌ترین ابزار انسان در علم آموزی است. امّا ” توجّه” خود، چه هویتی دارد؟

” توجّه “، نوعی اراده است، اراده متحد شدن روح با لایه‌ای از طیف وجودی یك شیء. به هر چیز كه توجّه كنیم در حقیقت قسمتی از نفس خود را تبدیل به آن چیز كرده‌ایم، آن‌را جزئی از خود كرده‌ایم و هرچه توجّه عمیق‌تر باشد درصد بیشتری از نفس و روح تبدیل به آن می‌شود. وقتی چیزی را به یاد می‌آوریم یعنی به لایه‌ای از نفس خود توجّه می‌كنیم و آن‌را در خود می‌یابیم. و وقتی چیزی را از یاد می‌بریم یعنی توجّه به بخشی از درون خود را برمی‌داریم و به موارد دیگر مشغول می‌كنیم.

حصول دانش، تابع وجود “توجّه” است و نوع تأثیر دانش در روح تابع عمق “توجّه ” است.

توجّه” به وسیله‌ی احساس یك كمال جلب می‌شود و هر چه فرد به عمق آن كمال بیشتر واقف شود و به عمق نیاز خود بیشتر آگاه گردد توجهی عمیق‌تر و پایدارتر خواهد داشت؛ به احساسات و عواطف خود شكلی مستحكمتر خواهد بخشید و واكنش‌های او قوی‌تر خواهد شد. بنابراین می‌توان مراتب برانگیخته شدن روحیات را به شكل زیر طبقه‌بندی كرد:

1. توجّه جلب می‌شود = تمایل به ارتباط با آن پیدا می‌كند.

2. توجّه متمركز می‌شود = احساس وابستگی و تعلق به وجود می‌آید.

3. توجّه عمیق و مستمر می‌شود = عشق و ارادت پدید می‌آید.

جدولی که در ذیل می‌آید، پیشنهادی برای طبقه‌بندی اهداف احساسی و گرایشی است؛

جدول سطوح احساسی و گرایشی

شماره

سطح احساس و گرایش

افعالی كه بیانگر این سطح هستند.

1

توجّه

توجّه او جلب شود، دقّت كند، گوش بدهد، ساكت شود، توضیحات بیشتر بخواهد.

2

تمایل

بتواند تحمل كند، خود را منطبق كند، احترام اجمالی بگذارد، اهمیت اولیه بدهد، ابراز علاقه كند، ترجیح بدهد، كمك كند.

3

وابستگی

احترام زیاد بگذارد، اهمیت كافی بدهد، علاقه زیاد ابراز كند، حساسیت اولیه پیدا كند، ارزش اولیه بدهد، لذت ببرد رعایت كند، تعهد نشان بدهد، امور خود را با آن تنظیم كند

4

محبت و ارادت

حساسیت كامل داشته باشد، ارزش كافی بگذارد، اهمیت حیاتی داشته باشد، اطاعت كند، خود را مسئول ببیند، عشق بورزد، برای آن مبارزه كند، در وجودش تبلور بیابد، بپرستد

( تذكر : مفاهیمِ متضادِ این سطوح چهارگانه نیز در این جدول مورد ملاحظه هستند. یعنی “عدم توجه، عدم تمایل، عدم وابستگی، عدم محبت “. این مفاهیم، جایگاه خاص خود را در آموزش دارند و جهت‌گیری دروس به سوی آنها نیز می‌تواند قرار گیرد.)

در یادداشت‌های گذشته رابطه علم و عمل و اهمیت عمل در سرنوشت انسان را بررسی كردیم. استاد درس می‌دهد تا شاگردان بتوانند درست زندگی كنند و رفتار صحیح داشته باشند. برای اینكه رفتار صحیح داشته باشند باید گرایش‌ها و احساسات آنها شكل صحیح به خود بگیرد. استاد باید بسته به اهمیت موضوع درس، روشی را انتخاب كند كه سطح احساسی و روانی مناسب با آن در شاگردان به وجود بیاید.

احساس بیشتر نسبت به كمال موضوع توجّه عمیق‌تر شكل‌پذیری بیشتر

هر چه نیاز به موضوع بیشتر ملموس و حیاتی شود و كمال آن بیشتر شفّاف شود ضریب اهمیت و تاثیرگذاری آن بر احساسات و گرایش‌ها بیشتر می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *