این مقاله با هدف پیشبرد ادبیات بحث علم دینی، بهویژه در زمینۀ روششناسی علم دینی و با بهرهگیری از روش تحلیل عقلی به معرفی روشی تلفیقی میپردازد که بر استفاده از ظرفیتهای اجتهاد (روش تخصصی فهم و تفسیر متون دینی) و روشهای علوم اجتماعی در جهت افزایش تعامل میان آنها در مقام نظریهپردازی استوار است.
نتیجۀ این تحقیق، ارائه روشی ششمرحلهای برای نظریهسازی دینی در علوم اجتماعی است که دو راهبرد استقرائی و قیاسی را به طور طولی با هم ترکیب میکند. مراحل ششگانۀ این روش عبارتند از: تدوین پرسش تحقیق، مروری بر ادبیات بحث، جستجو و استخراج گزارههای مرتبط با مسئله تحقیق در متون دینی، گزارهپردازی، ساخت الگوهای نظری انتزاعی و تجربی انضمامی.
با توجه به اینکه تطبیق مباحث بر مثالهای مشخص در انتقال بهتر آنها تأثیر بسزایی دارد، مسئله عرفی شدن که از مسائل بسیار مهم در حوزۀ جامعهشناسی دین است، برای نمونه انتخاب شده است.