مقدمه
در این نوشتار، دیدگاههای استاد سبحانی در مورد روششناسی علوم اسلامی در دو بخش ارائه شده است، بخش اول به بررسی مفاهیم و مبانی روششناسی میپردازد، از جمله محدود کردن بحث روش به علوم ساختیافته، تحلیل روشهای موجود، تفکیک مفهوم عام و خاص روش، تأثیر منابع و اغراض معرفتی بر روش، و چالشهای اساسی در مفهوم روش. همچنین، این بخش به ضرورت بازسازی روشهای موجود، توسعه روششناختی، امکان تغییر در روشهای متنوع، مسئله کشف و برساخت دانش، و نقش خلاقیت در روششناسی اشاره دارد . بخش دوم به مسائل کاربردیتر و چالشهای موجود در حوزه علوم اسلامی میپردازد، از جمله نقش حوزه در مطالعات اجتماعی و چالشهای مرتبط با روانشناسی و مشاوره در حوزه و دانشگاه. در نهایت، این نوشتار با جمعبندی دیدگاههای استاد سبحانی در هر دو بخش، به شفافیت بیشتر پرسشها و مواضع در زمینه روششناسی علوم اسلامی کمک میکند.
بخش اول: مفهوم روش در علوم اسلامی
نکته اول: محدود کردن بحث روش به علوم ساختیافته
استاد سبحانی معتقدند که بحث روش باید به روشهای علوم ساختیافته محدود شود، یعنی علمی که در دانشهای انسانی و اسلامی مطرح است. این بدان معناست که بحث روششناسی باید بر روی علوم نظاممندی که دارای ساختار مشخص و روشهای معینی هستند متمرکز شود.
نکته دوم: تحلیل روشهای موجود در علوم اسلامی
اصل ضرورت روش در علوم اسلامی مورد تردید نیست، اما سؤال اصلی این است که روشهای به کار رفته در علوم اسلامی، با تمام تنوع و لایههای مختلف، دارای چه ویژگیهایی هستند؟ استاد سبحانی تأکید دارند که باید تحلیلی از روشهای موجود در حوزه علوم اسلامی ارائه شود و مشخص شود که آیا این روشها بهطور مطلق پذیرفته یا نفی میشوند یا نیاز به تکمیل و اصلاح دارند؟
مفهوم عام و خاص روش
روش دارای یک مفهوم عام و یک مفهوم خاص است که ناظر به حوزههای خاصی مانند فرهنگ و تمدن اسلامی یا فرهنگ و تمدن غربی میباشد. در واقع، روش در یک معنای کلی و مشترک برای همه علوم و در معنایی دیگر، متناسب با فرهنگ و تمدن خاص، تعریف میشود.
تعریف روش
روش عبارت است از فرآیندهای دستیابی به اغراض معرفتی از طریق منابع خاص. این تعریف کلی از روش است که نشان میدهد روشها ابزارهایی برای رسیدن به اهداف معرفتی هستند.
انواع روشهای عام
روشها در معنای عام خود اموری هستند که در کلیت خود مشترکاند، زیرا هدف آنها ایجاد تفاهم بینالاذهانی و تشکیل منطق مبادلات علمی است. انواع مختلفی از این روشها وجود دارد که شامل روش استنباط، استنتاج، روش انتقادی، روش استقرایی و غیره میشود. در ذیل این روشها، تکنیکهای روششناختی متعددی وجود دارد که برای اعمال این روشها به کار میروند.
چالشهای مفهوم روش در علوم اسلامی
آیا میتوانیم در حوزه اسلامی از روش به معنای خاص اسلامی آن صحبت کنیم؟ آیا روشهای عام مطرح شده، تعلقات تمدنی در چارچوبهای خاص پیدا میکنند یا خیر؟ این پرسشها نشان میدهند که روشها ممکن است تحت تأثیر فرهنگ و تمدن خاص خود قرار گیرند.
تأثیر نوع منابع و اغراض معرفتی بر روش
نوع منابع و نوع اغراض معرفتی در انتخاب دانش، تأثیرگذار بر روشها هستند. نگاه چارچوبمند و پارادایمی که نسبت به ساحت معرفت داریم، موجب میشود تا روشی که بهطور کلی بیان میشود، در تمدن اسلامی صورتبندی شود.
دو چالش اصلی در حوزه مفهوم روش
- روشهای عام پژوهش با تناسب میان موضوع و اغراض، چه روشهایی هستند؟ باید بررسی شود که چه میزان از این روشها در دانشگاه اسلامی استفاده میشود و چه میزان بهرهمند نیستیم.
- این نوع روشها تا چه میزان متأثر از چارچوبهای نظری هستند و الگوهای حل مسئله ما را متفاوت میکنند؟
دو ملاحظه مهم
- وارد نکردن روشهای جانبی علم در این مرحله. روشهای درجه اول و فرا علم در حوزه چارچوب پوشش داده شوند.
- ساحت ساخت و تصرف و تغییر محیط با معادلات علمی، داخل علوم اسلامی نیست. دانش دو لایه دارد: لایه شناخت بهمعنای عام و لایه تطابق عینی.
نقطه آغاز بحث نقطه آغاز بحث در حوزه توانمندسازی و توسعه علوم اسلامی، شناخت صحیح و حل مسائل اساسی در این حوزه است.
بخش دوم: روششناسی علوم اسلامی
روششناسی و لایههای دانش
روششناسی باید نسبت به موضوع و غایت پیدا کند و به تناسب لایههای مختلف دانشی، از روشهای متنوع استفاده شود. لزوم استفاده از روشهای مختلف و متنوع، هم به لحاظ تنوع لایههای دانش و معرفت و هم به دلیل ابعاد گوناگون دانشها که نوعی تکثر معرفتشناسی را اقتضا میکند، مورد تاکید قرار گرفت.
روششناسی عام و خاص
روشِ روش، یعنی چگونگی روششناسی، از دو نوع روششناسی عام (محل تفاهم و بینالاذهانی همه گروهها و جریانهای انسانی) و روشهای خاص (موجود در هر حوزه فکری، مکتبی یا فرهنگی) قابل بررسی است. افزودههای هر ایدئولوژی یا مکتب به حوزه روشهای عام، تجربههای خاصی را در حوزه روششناسی تولید میکند.
بازتولید دانشهای تمدنی
با پذیرش لایههای مختلف دانش و روششناسیها در این حوزهها، باید پذیرفت که با دو گونه دانش سروکار داریم.
- ساحت معرفت مربوط به حقیقت و عینیت: تلاش ما در دانشها بر فهم دقیقتر و درستتر آن واقعیت متمرکز است.
- لایه دوم دانشها ناظر به عمل، تحقق، تصرف، تکامل و توسعه: این دانشها نه تنها حقیقت را نشان میدهند، بلکه به نوعی حقیقت را نیز میسازند.
تفاوت دانشها و روششناسی آنها
نباید میان دانشهایی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و اقتصاد با دانشهایی مانند فقه، کلام و فلسفه خلط کرد. سؤال مهمی که باید به آن توجه شود این است که آیا این تفاوت را میپذیریم یا نه؟ اگر چنین تفاوتی را میپذیریم، اختلاف روششناختی این دانشها چگونه است؟
کفایت نکردن به روشهای موجود
ما نمیتوانیم به روششناسیهای موجود در دانشها اکتفا کنیم و حتماً نیازمند توسعه روششناختی هستیم. ماندن در روشهای موجود کلامی، فلسفی، فقهی و اخلاقی کفایت نمیکند. دروشهای موجود نیز امکان بازسازی، بازپروری و تکمیل دارند. با پذیرش تکثر روششناختی، این سؤال مطرح شد که آیا میتوانیم بین روشهای متنوع تغییری ایجاد کنیم یا خیر؟
چالش کشف و برساخت در دانش
دانش تا چه اندازه کشف است و تا چه اندازه برساخت، مسئلهای نیازمند رسیدگی و حل و فصل است. آیا روششناسی صرفاً یک امر انفعالی و ابزاری است یا خود روششناسی نیز میدان خلاقیت، ایجاد و نوآوری است؟
نداشتن روش شناخت وضعیت موجود
شناخت وضعیت خود یک شناخت دانشی نیست و سؤال اصلی این است که مشکل ما کجاست که نمیتوانیم دانش را تشخیص دهیم. امروز در غرب، روش مفاهمه با جامعه را نداریم، نه تنها در زمینه مفاهمه بلکه در روش شناخت نیز دچار ضعف هستیم.
آیا وظیفه حوزه طراحی روشهای مطالعات اجتماعی است یا خیر؟
جمع بندی و نتیجه گیری
دیدگاه استاد سبحانی در زمینه روششناسی علوم اسلامی، با تأکید بر لزوم توجه به مفاهیم بنیادین و چالشهای اساسی روش، به بررسی دقیق این حوزه میپردازد. ایشان با محدود کردن بحث روش به علوم ساختیافته، تحلیل روشهای موجود، و تفکیک مفهوم عام و خاص روش، به تأثیر منابع و اغراض معرفتی بر شکلگیری روشها توجه ویژهای نشان میدهند. ضرورت بازسازی و توسعه روشهای موجود، به منظور دستیابی به لایهها و ابعاد عمیقتر حقیقت، از جمله دغدغههای اصلی ایشان است. استاد سبحانی ضمن اذعان به امکان تغییر در روشهای متنوع و چالشهای ناشی از تعدد روششناسی، بر اهمیت مسئله کشف و برساخت دانش و نیز نقش خلاقیت در فرآیند روششناسی تأکید میورزند. همچنین، ایشان به مسائل کاربردیتر و چالشهای پیش روی علوم اسلامی، مانند نقش حوزه در مطالعات اجتماعی و چالشهای مرتبط با روانشناسی و مشاوره میپردازند. در نهایت، استاد سبحانی با تأکید بر ضرورت شفافیت در پرسشها و مواضع روششناختی، بر این باورند که با جمعبندی دیدگاهها و توجه به لایههای گوناگون دانش، میتوان به درکی ژرفتر از مسائل روششناسی علوم اسلامی دست یافت.
برای مشاهده پستهای مشابه پرونده دانش اینجا را مشاهده کنید.