مقدمه
بحث روش شناسی در علوم اسلامی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. استاد صادقی، با تقسیمبندی دقیق و جامع، به بررسی ابعاد مختلف این حوزه میپردازند. ایشان ضمن تاکید بر اهمیت روشهای گوناگون، به ضرورت نوآوری و توسعه در این عرصه اشاره میکنند. در ادامه، دیدگاههای ایشان در دو بخش مجزا، به تفصیل بررسی میشود.
بخش اول: بایستههای روش در علوم اسلامی
دستهبندی روشها
- استاد صادقی معتقدند که دستهبندی چهارگانه روشها (عقلی، نقلی، تاریخی و تجربی)، با وجود همپوشانی، ابعاد مختلف روششناسی را در بر میگیرد.
- ایشان این چهار دسته را میتوان به دو یا حتی یک دسته تقلیل داد و آنها را به مثابه موضوع، مقدمه و مؤخره علم دانست و نه خود علم.
- در سطح کلان، روشهای علمی به چهار دسته عقلی، نقلی، تاریخی و تجربی تقسیم میشوند، و روش تاریخی زیرمجموعهای از سایر روشها است.
- روش شهودی به دلیل شخصی بودن و عدم امکان تبیین بینالاذهانی، فاقد جایگاه در روشهای علمی اجماعی شمرده میشود.
- بنابراین، سه روش اصلی عقلی، نقلی و تجربی محور بحث قرار میگیرند.
- هر یک از این روشها، خود به شاخههای متعددی تقسیم میشوند. به عنوان مثال، روش عقلی در منطق، ریاضیات و فلسفه اشکال گوناگونی دارد.
- اگرچه اصل روش قیاسی در همه این شاخهها یکسان است، اما هر شاخه، فروع خاص خود را دارد.
- در سطح سوم، تقسیمات جزئیتری مانند منطق دو ارزشی، سه ارزشی و چند ارزشی یا تمایز بین منطق S1، S2 و S5 مطرح میشود که همگی فروعی از روشهای اصلی هستند.
اهمیت فنون و ابزارها
- استاد صادقی به اهمیت فنون و ابزارها در روششناسی اشاره میکنند و معتقدند که نوآوریها غالباً در همین سطح رخ میدهند.
- ایشان استفاده از فنون جدید در خدمت روشهای اصلی را موجب تعمیق، توسعه و تسریع فرآیندها میدانند.
- برای نمونه، استفاده از هوش مصنوعی در اجتهاد را تحولی مثبت در این عرصه برمیشمارند.
تمایز فقه و علوم انسانی
- استاد صادقی به تمایز مفاهیمی مانند فقهالاقتصاد، فقهالسیاسه و فقه اجتماع اشاره میکنند و لزوم تعیین مرزهای دقیق آنها را یادآور میشوند.
- ایشان برای تبیین این تمایز، به مقایسه علم حقوق و فقه در دوران معاصر میپردازند و معتقدند که فقه، بهویژه در حوزه حقوقی، گستردهتر از حقوق است.
- همچنین به تمایز علم اقتصاد و حقوق اشاره میکنند و معتقدند که حقوق به بررسی ارزشها و حدود میپردازد، در حالی که علم اقتصاد به توصیف و ارائه توصیهها میپردازد.
- ایشان تأکید میکنند که نباید از علم فقه انتظار کارکرد علم اقتصاد را داشت، اما ارتباط این دو حوزه ضروری است.
تحلیل رابطه فقه و اخلاق
- استاد صادقی به لزوم بهرهگیری از روش فقهی و اجتهادی برای رسیدن به اخلاق اسلامی اشاره میکنند.
- ایشان معتقدند که در فهم این دو حوزه، اشتباهات زیادی وجود دارد و روشهای رایج در علم اخلاق، مانند روش فلسفی، نمیتوانند به تنهایی چارچوب اصلی اخلاق اسلامی را تشکیل دهند.
- روش استنباط مسائل اخلاقی از متن دین باید اجتهادی باشد و وحدت روشی بین فقه و اخلاق وجود دارد.
- توسعه اجتهاد نیز باید عقلانی یا عرفی باشد و با معیارهای قابل قبول و معتبر سازگار باشد.
- عمده روشهای موجود در علم اصول و فقه بر پایه عقلانی استوارند و قابلیت توسعه در سطوح مختلف را دارند.
بخش دوم: روششناسی علوم اسلامی
روششناسی: میان توصیف و تجویز
- بحث روششناسی علوم اسلامی، ناظر به دو ساحت پیشینی و پسینی است.
- روششناسیهایی که از دلِ علمی دیگر زاده میشوند، عموماً کار خود را با توصیف آغاز میکنند. در این مرحله، پژوهشگران به بررسی آثار و اندیشههای عالمان پیشین میپردازند.
- گام دوم، معطوف به جنبههای توصیهای و تجویزی است. در این مرحله، تلاش بر آن است تا با ارزیابی روشهای موجود، کاستیها و خلأهای احتمالی شناسایی شده و پیشنهادهایی برای بهبود و توسعه آنها ارائه شود.
- هر دو وجه توصیف و تجویز، بخشهای لاینفک و ضروری از فرآیند روششناسی را تشکیل میدهند.
- این روند، به وضوح در علوم دینی نیز قابل مشاهده است. برای نمونه، در علم کلام، روششناسی، در قیاس با فقه، از تنقیح و تثبیت کمتری برخوردار است.
توسعه روشهای فقهی
- در عرصه فقه، روشهای مورد استفاده مجتهدین، پس از طی مراحل تدوین و توسعه، به رشته تحریر درآمدند.
- برخی از این توسعهها و تجویزها، چنان رنگ و بوی آرمانگرایانه به خود گرفتند که در عمل، امکان پیادهسازی آنها با چالشهای جدی مواجه شد.
- این وضعیت، کمابیش در سایر عرصههای علمی، از جمله فلسفه علم، فلسفه علوم انسانی و اجتماعی و فلسفه علوم طبیعی نیز به چشم میخورد.
تحلیل روششناسی در علوم اسلامی
- در بهکارگیری روش شناسی در علوم اسلامی، با نقاط اشتراکی مواجهایم. بسیاری از این مباحث، به استناد به متن و تحلیل الفاظ مربوط میشوند.
- مباحثی مانند عموم و خصوص، مطلق و مقید، از جمله مواردی هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
- آنچه علوم مختلف را از یکدیگر متمایز میکند، بخشهای ناهمگون و متفاوت آنهاست که اصول گوناگونی را شکل میدهند.
- این تمایزات، امری ضروری و اجتنابناپذیرند، چرا که هر یک از این علوم، اقتضائات خاص خود را دارند.
لزوم توسعه روشهای اختصاصی
- روششناسی باید به تناسب موضوع، هدف و غایت خود، روشهای اختصاصی را توسعه دهد.
- عالمان هر رشته باید به توسعه روشها بپردازند و روششناسان به تنهایی نمیتوانند این کار را انجام دهند.
- روش، همان چیزی است که عالم به کار میبرد و با آن کار میکند.
نوآوریهای روشی
- روشها در عمل، عالمان را به جلو میبرند و در عمل گاهی تولید روش میکنند.
- یکی از نوآوریهای مهم علمی در تمامی علوم، ایجاد نوآوریهای روشی است.
- بالاترین نوع نوآوری، نوآوری روشی است که میتواند تغییرات بنیادینی ایجاد کند.
- محققان باید تلاش کنند تا روشهای خاص خود را پیدا کنند.
- اساتید باید دانشجویان را تشویق کنند تا سعی کنند روشهای خاص خود را پیدا کنند.
توسعه روششناسی
- توسعه روششناسی علوم متناسب با نیازها و ظهور موضوعات جدید، همچنین پیشرفت فنون و ابزارها اتفاق میافتد.
- ابزارها به ما کمک میکنند تا درک کنیم که میتوان روشهای جدیدی را ابداع کرد و به جلو حرکت کرد.
- مفهوم الگووارههای ذهنی نیز در توسعه روششناسی موثر است.
تغییر نگاه برای تحول در اصول فقه
- برای ایجاد تغییرات اساسی در اصول، باید به موضوعات از زاویهای جدید نگاه کرد.
- نباید گفت که فقط همین اجزا را داریم و باید با همینها کار کنیم.
- اگر میخواهیم تغییرات جدی در اصول ایجاد کنیم، باید نگاه خود را از سطح خرد به سطح کلان ارتقا دهیم.
- تغییر نگاه، چیزی فراتر از مبانی است.
- تا زمانی که پیشفهمها، پیشفرضها و الگووارههای ذهنی تغییر نکنند، نمیتوان انتظار تغییرات بنیادین در اصول فقه داشت.
چالشهای عملی در پیادهسازی سودگرایی فردی
- در حوزه اخلاق خرد، معمولاً به مسائلی مانند فضیلتمحوری یا سودانگاری توجه میشود و توجه به منافع فردی و شخصی غالب است.
- در بحث اخلاق اسلامی، باید به تولید و توسعه اخلاق کلان بپردازیم.
- نظام اقتصادی ما نیز باید بر پایه اصول اخلاقی استوار باشد و این مستلزم وجود یک بنیاد اخلاق کلان است.
- نگاه اخلاق کلان با نگاه اخلاق خرد به وضوح متفاوت است.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب ارائه شده، استاد صادقی ضمن تاکید بر اهمیت روش های مختلف در علوم اسلامی، بر لزوم نوآوری، توسعه و تغییر نگاه در این حوزه تاکید دارند. ایشان معتقدند که عالمان هر رشته باید به توسعه روشهای اختصاصی خود بپردازند و از ابزارها و الگووارههای ذهنی جدید برای پیشرفت علوم استفاده کنند.
برای مشاهده پستهای مشابه پرونده دانش اینجا را مشاهده کنید.