چگونه انگيزه فراگيران را براي توجه به درس و همراهی با روش آموزش پژوهشمحور فعال کنيم؟
هدف یادداشت
ارائه راهکار براي جلب انگيزه فراگيران جهت همراهي با شيوه تدريس پژوهشمحور
چکيده یادداشت
يک مشکل عمده در شيوه تدريس پژوهشمحور کمبود انگيزه فراگيران جهت همراهي اين شيوه است. براي حل اين مشکل اساسي بايد در اين شيوه مساله طراحي شده با يک نياز فعال در زندگي فرد ارتباط داشته باشد و براي ايجاد اين ارتباط ميتوان از راهکارهاي متعدد و متناسب با شرايط براي هر فرد استفاده نمود.
کليدواژه
انگيزه، شيوه تدريس پژوهشمحور، نياز فعال، راهکارهاي مساله پردازي
تدريس فعاليتي چندجانبه است که دو رکن اساسي و فعال آن، استاد و فراگير است. براي تحقق ياددهي و يادگيري حداقل بايد اين دو رکن اساسي به صورت فعال و هدفمند در فرايند تدريس حضور داشته باشند و روشن است که فعاليت هدفمند يک عامل انساني نيازمند انگيزه است و اين انگيزه ميباشد که انسان را به فعاليت وا ميدارد. بنابراين هر تدريسي اگر بخواهد موفق باشد بايد انگيزه استاد و شاگرد را به همراه خود داشته باشد و صرف وجود انگيزه در استاد براي موفقيت تدريس کافي نيست.
از سوي ديگر در تدريس فعال معمولا فرض بر اين است که استاد از انگيزه کافي براي تدريس برخوردار است چرا که انتخاب اين شيوه اگر ناشي از اجبار عامل بيروني نباشد، قطعا به جهت سختي و دشواري بيشتر اين شيوه، حاکي از وجود انگيزه لازم در استاد است و اگر چنين نبود، استاد اين شيوه پردردسر را انتخاب نميکرد؛ اما فراگيراني که در معرض اين شيوه قرار ميگيرند، الزاما از انگيزه کافي برخوردار نيستند و چه بسا که اساسا خود اين شيوه را انتخاب نکردهاند و ناخواسته در معرض اين شيوه تدريس استاد قرار گرفتهاند و در اين فرض طبيعي است که از انگيزه لازم براي فعاليت در کلاس برخوردار نباشند. حتي اگر اصل اين شيوه را نيز با اختيار خود انتخاب کرده باشند، به جهت دشواري کار و عدم انس با اين شيوه، باز در ادامه کار نيازمند ايجاد انگيزه جهت همراهي با شيوه ميباشند و اگر اين کار انجام نشود و در طي کار ايجاد انگيزه صورت نپذيرد، از ميزان فعاليت آنها کاسته شده و در نتيجه موفقيت اين شيوه نيز کاهش مييابد. بنابراين يکي از اساسيترين عوامل موفقيت شيوه تدريس پژوهشمحور، موضوع ايجاد انگيزه در فراگيران است.
سؤالي که در پي بيان ضرورت ايجاد انگيزه در فراگيران مطرح ميشود، سؤال از نحوه و چگونگي ايجاد انگيزه در فراگيران است. در پاسخ به اين سؤال معمولا گفته ميشود که براي ايجاد انگيزه بايد يک نياز مرتبط با آن انگيزه فعال شود. هر فرد به اقتضاي فطرت و نحوه خلقت خود، نيازهاي متعددي دارد، اما اين نيازها همواره فعال نيستند و در نتيجه همواره انگيزشي نميباشند و براي انگيزشي شدن يک نياز، بايد آن نياز فعال شود. از سوي ديگر گاهي نياز فعالي در فرد وجود دارد؛ اما ارتباط اين نياز يک موضوع خاص برقرار نشده و در نتيجه باز نسبت به آن موضوع خاص انگيزش ايجاد نميشود. بنابراين به طور کلي ميتوان ادعا کرد که براي ايجاد انگيزه نسبت به يک موضوع اولا بايد ارتباط آن با يک نياز برقرار شود و ثانيا آن نياز بايد فعال گردد.
با توجه به اين بيان کلي، در موضوع خاص اين بحث و براي ايجاد انگيزه در فراگيران، اساسيترين عامل نحوه مسالهپردازي است. از آنجا که در شيوه تدريس پژوهشمحور يکي از مراحل عمده، طرح مساله است، اگر مساله طرح شده با يک نياز فعال زندگي فراگير ارتباط برقرار کند، قطعا انگيزه لازم براي همراهي با اين شيوه در فرد ايجاد خواهد شد و حداقل فراگير تا اين مرحله را همراهي ميکند و اگر چنين نشود، قطعا انگيزه کافي ايجاد نميشود و همراهي فراگير در همان ابتداي کار قطع ميشود.
سؤال بعدي که به دنبال پاسخ به سؤال قبل مطرح ميشود، اين است که براي ايجاد ارتباط بين مساله طرحشده و نيازهاي فعال زندگي فراگير چه راهکارهايي وجود دارد؟ درواقع اين سؤال را ميتوان به دو سؤال دقيقتر تفکيک کرد: راهکار فعالسازي نيازهاي فرد چگونه است؟ و راهکار ايجاد ارتباط با نياز فعال چيست؟
به نظر ميرسد پاسخ به سؤال اول يعني نحوه فعالسازي نيازهاي بالقوه، در حد اين مقاله نيست و نيازمند بحث مستقلي است و ميتوان فرض را بر اين گذاشت که نيازهاي فعالي در فراگير وجود دارد و فقط سؤال دوم مطرح است و هدف فقط يافتن راهکار ايجاد ارتباط بين موضوع درس و نياز فعال زندگي فراگير است. راهکارهاي زير که هم به صورت استقرايي و هم به صورت استدلالي احصاء شدهاند ميتواند برخي راهکارهاي ايجاد ارتباط ميان موضوع درس و نياز زندگي واقعي فرد باشد:
- طرح مساله درباره تاثير فقدان يک شيء مهم در زندگي فرد. مثلا اگر غذايي براي خوردن نبود چه ميشد؟
- سؤال درباره تاثير وجود يک شيء ناپسند در زندگي فرد. مثلا اگر در دهان انسان غدهاي بود که مانع غذا خوردن بود چه ميشد؟
- سؤال درباره تشابه دو وضعيت ملموس به ظاهر نامتشابه. مثلا چه شباهتي ميان پنچر شدن ماشين و افت تحصيلي فرزندتان وجود دارد؟
- سؤال درباره تفاوت دو وضعيت ملموس به ظاهر متشابه. مثلا چه تفاوتي بين ازدواج يک مرد با چند زن و ازدواج يک زن با چند مرد وجود دارد؟
- سؤال از عکسالعمل در برابر يک حادثه مهم (خوشايند يا ناخوشايند) مثلا اگر به شما خبر دهند که در قرعهکشي عمره برنده شدهايد يا در دروس ترم مشروط شدهايد چه ميکنيد؟
- سؤال از پيامد استمرار يک وضعيت در گذشته يا در حال. مثلا اگر وضعيت مصرف بنزين به همين منوال ادامه پيدا کند يا اگر جنگ تا امروز ادامه داشت چه ميشد؟
- سؤال از پيامد فقدان يک وضعيت در گذشته يا حال. مثلا اگر انقلاب پيروز نشده بود وضعيت فرهنگي چطور بود يا اگر فعاليت هستهاي تعليق شود در آينده چه ميشود؟
- سؤال از چرايي پديد آمدن يک وضعيت مهم و ملموس. مثلا چرا همواره قيمت کالاها گران ميشود؟
- سؤال از راهکار حل مشکلات ملموس. مثلا براي ايجاد انگيزه در فراگيران جهت همراهي تدريس پژوهشمحور چه بايد کرد؟
- سؤال درباره تحليل يک وضع طبيعي و ساده در زندگي. مثلا براي راه رفتن چه قسمتهايي از ذهن و بدن بايد فعاليت کند؟
- سؤال از ترکيب چند وضعيت طبيعي. مثلا اگر يک روز هم خسته باشيد و هم کار زيادي داشته باشيد و هم مهمان برايتان بيايد چه ميکنيد؟
- سؤآل از تفکيک يک وضعيت طبيعي. مثلا اگر يک روز سر کلاس تخته باشد ولي ماژيک نباشد چه ميکنيد؟
- سؤال درباره نقد يک نظر معارض. مثلا اگر کسي ادعا کند که خدا داراي جسم است و به برخي ظواهر قرآن استناد کند چه پاسخي به او ميدهيد؟
نتيجه
انگيزش تابع نياز است و يک مساله زماني انگيزشي است که با يک نياز فعال زندگي مرتبط شود.
توصيه
براي ايجاد انگيزه در فراگير جهت همراهي با شيوه تدريس پژوهشمحور بايد طرح مساله به گونهاي انجام شود که موضوع درس به يک نياز فعال زندگي مرتبط گردد.