توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

واکاوی روش‌شناسی علوم اسلامی؛ همگرایی و واگرایی دیدگاه صاحب‌نظران

تصویر ابراهیم حاتمی
ابراهیم حاتمی
ابراهیم حاتمی
روش‌شناسی علوم اسلامی به بررسی مبانی، منابع و روش‌های کسب معرفت دینی می‌پردازد و فراتر از ابزارهای تحقیق، به واکاوی مفاهیم بنیادین دانش دینی توجه دارد. با تنوع دیدگاه‌های صاحب‌نظران، این حوزه هم فرصت‌هایی برای پیشرفت فراهم می‌کند و هم چالش‌هایی در مسیر دستیابی به یک چارچوب روش‌شناختی جامع ایجاد می‌نماید.

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

مقدمه

روش‌شناسی علوم اسلامی، به عنوان یک حوزه مطالعاتی حیاتی، به بررسی مبانی، منابع، و روش‌های کسب معرفت دینی می‌پردازد. این حوزه، نه تنها به تعیین ابزارها و شیوه‌های تحقیق محدود نمی‌شود، بلکه به واکاوی عمیق‌تر مفاهیم و اصول بنیادین دانش دینی نیز می‌پردازد. با توجه به گستردگی و تنوع علوم اسلامی، از فقه و کلام تا تفسیر و اخلاق، ضرورت وجود یک روش‌شناسی منسجم و کارآمد بیش از پیش احساس می‌شود. در این میان، دیدگاه‌های صاحب‌نظران مسلمان در خصوص روش‌شناسی علوم اسلامی از تنوع و غنای قابل توجهی برخوردار است. این تنوع، هم فرصت‌هایی برای تکامل و پیشرفت این حوزه فراهم می‌آورد و هم چالش‌هایی را در مسیر دستیابی به یک چارچوب روش‌شناختی جامع ایجاد می‌کند. در این پست، ضمن بررسی دیدگاه‌های مختلف، به نقاط اشتراک و اختلاف نظر صاحب‌نظران در زمینه روش‌شناسی علوم اسلامی پرداخته می‌شود تا ابعاد گوناگون این موضوع به شکل دقیق‌تری تبیین گردد.

نقاط اشتراک

  • ضرورت روش‌شناسی: تمامی صاحب‌نظران بر این باورند که علوم اسلامی نیازمند روش‌شناسی دقیق و منسجم است. آنها تأکید دارند که روش‌شناسی نه تنها به تعیین ابزارها و شیوه‌های تحقیق محدود نمی‌شود، بلکه به بررسی مبانی معرفتی، منابع و اهداف این علوم نیز می‌پردازد.
  • لزوم استناد به دین با دلیل: استاد اسلامی و دیگر صاحب نظران بر این اصل تأکید دارند که هرگونه استناد به دین باید با دلیل معتبر و مستند همراه باشد و نسبت دادن هر چیزی به دین بدون دلیل، حرام و افترا بر خداوند است.
  • اهمیت متن: استاد پارسانیا و دیگر صاحب نظران به اهمیت متن به عنوان یک واقعیت مستقل و قابل فهم اذعان دارند، هرچند در مورد نحوه فهم و تفسیر آن اختلاف نظر وجود دارد.
  • تکثر روشی: اکثر صاحب‌نظران از جمله استاد پارسانیا و استاد سبحانی به تکثر روشی در علوم اسلامی اشاره دارند و معتقدند که روش‌های مختلفی در این علوم به کار گرفته می‌شود. آنها همچنین بر تعامل عقل و شهود به عنوان منابع معرفتی تأکید دارند.
  • نیاز به تحول روشی: صاحب‌نظران بر این باورند که روش‌های موجود در علوم اسلامی نیازمند توسعه و بازسازی هستند و نمی‌توان به روش‌های موجود اکتفا کرد. آن‌ها همچنین بر ضرورت نوآوری‌های روشی تأکید دارند.
  • اهمیت توجه به فرهنگ و اجتماع: استاد طالقانی و دیگر صاحب نظران به تأثیر فرهنگ و اجتماع بر معرفت و باورها اذعان دارند و معتقدند که باید به مسائل فرهنگی و اجتماعی در استنباط احکام توجه کرد.
  • لزوم توجه به موضوع شناسی: استاد رشاد، استاد مقیمی حاجی و دیگر صاحب نظران بر اهمیت شناخت دقیق و همه‌جانبه موضوعات در فقه و سایر علوم اسلامی تاکید دارند و معتقدند که روش‌ها باید متناسب با موضوع باشند.
  • اهمیت تقویت و پالایش روش‌ها: استاد واعظی و دیگر صاحب نظران بر این باورند که برای حل مسائل و مشکلات علوم اسلامی، تقویت و پالایش روش‌ها ضروری است.

نقاط اختلاف

  • نوع تحول روشی: استاد اسلامی معتقد است که تحول روشی در علوم اسلامی باید ترمیمی و تکمیلی باشد، نه بنیادین. در حالی که برخی دیگر از جمله استاد سبحانی بر ضرورت تغییر نگاه‌ها و ایجاد نوآوری‌های اساسی تأکید دارند.
  • برساخت‌گرایی: استاد طالقانی با دیدگاه برساخت‌گرایانه در مورد معرفت مخالف است و معتقد است که معرفت باید مطابق با واقع باشد. در مقابل، برخی دیگر از جمله استاد سبحانی به تأثیر فرهنگ بر معرفت اذعان دارند.
  • نقش علم اصول: استاد درایتی معتقد است که علم اصول به تنهایی برای فهم متون دینی کافی نیست و نیاز به تدوین اصول تفسیر نیز وجود دارد. در حالی که برخی دیگر از جمله استاد علیزاده بر اهمیت منطق عمومی فهم مراد شارع تأکید دارند.
  • روش‌شناسی عمومی در مقابل روش‌شناسی اختصاصی: استاد جوادی بر ارزشمندی روش‌شناسی عمومی تأکید دارد و معتقد است که این روش‌شناسی می‌تواند به استناد به دین کمک کند، اما در درون این چارچوب، روش‌های متفاوتی وجود داشته باشد. در مقابل، استاد صادقی بر لزوم توسعه روش‌های اختصاصی متناسب با موضوع و هدف هر علم تأکید دارند.
  • منبعیت استقراء و تجربه: استاد علیزاده بر لزوم تلفیق تجربه و استقراء با قواعد فهم متن تأکید دارد و معتقد است که غفلت تاریخی مسلمین از منبعیت استقراء و تجربه، بزرگترین مشکل در علوم اسلامی است.
  • نقش علوم انسانی: در حالی که همه به اهمیت علوم انسانی در تعیین موضوعات فقهی اذعان دارند، استاد رشاد بر ضرورت بهره‌گیری از علوم انسانی اسلامی تأکید دارد.
  • تفسیر روش‌شناسی عمومی: استاد جوادی معتقد است که روش‌شناسی عمومی می‌تواند به استناد به دین کمک کند اما در درون آن روش‌های متفاوتی وجود دارد. در مقابل، برخی دیگر ممکن است روش‌شناسی عمومی را به معنای نادیده گرفتن روش‌های درونی تلقی کنند.
  • اولویت در روش‌ها: استاد مقیمی حاجی، روش را ابزاری برای رسیدن به هدف دانسته و هدف را همان متعلق علم می‌داند. در مقابل، استاد واسطی بر اهمیت ایجاد تمییز و تشخص در روش‌شناسی و ابزارهای ایجاد تمییز تاکید دارند.

نتیجه‌گیری

بررسی دیدگاه‌های صاحب‌نظران در زمینه روش‌شناسی علوم اسلامی نشان می‌دهد که این حوزه با چالش‌ها و فرصت‌های متعددی روبرو است. اگرچه توافق کلی بر ضرورت وجود روش‌شناسی دقیق و منسجم وجود دارد، اما در مورد ماهیت و چگونگی تحول روش‌ها، رویکردهای برساخت‌گرایانه، نقش علم اصول، منبعیت استقراء و تجربه، روش‌شناسی عمومی در مقابل روش‌شناسی اختصاصی، و اولویت‌های روش‌ها اختلاف نظرهای قابل توجهی وجود دارد.

  • نکته کلیدی، ضرورت توجه به تکثر روشی در علوم اسلامی است. این تکثر، ناشی از تنوع لایه‌های دانش و معرفت و ابعاد گوناگون دانش‌ها است. بنابراین، نمی‌توان با یک روش واحد به تمام حوزه‌های دانش پرداخت.
  • تحول روشی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، اما باید با دقت و احتیاط صورت گیرد. برخی از صاحب‌نظران بر تحول ترمیمی و تکمیلی تأکید دارند، در حالی که برخی دیگر بر ایجاد نوآوری‌های اساسی و تغییر نگاه‌ها اصرار می‌ورزند.
  • استناد به دین با دلیل، اصل بنیادینی است که مورد تأکید همه صاحب‌نظران قرار دارد. همچنین، اهمیت متن به عنوان یک واقعیت مستقل و قابل فهم نیز مورد توافق است.
  • توجه به فرهنگ و اجتماع در استنباط احکام دینی امری ضروری است. علاوه بر این، شناخت دقیق و همه‌جانبه موضوعات نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
  • برای حل مسائل و مشکلات علوم اسلامی، تقویت و پالایش روش‌ها ضروری است. همچنین، باید به چالش‌های معرفتی و موانع فرهنگی در بسط معرفت علمی نیز توجه کرد.
  • همکاری بین فقها و محققان در توسعه روش‌شناسی علوم اسلامی ضروری است. همچنین، باید از ظرفیت‌های علوم انسانی اسلامی در تولید مسائل و موضوعات جدید برای فقه بهره برد.

در نهایت، پویایی و پیچیدگی مباحث روش‌شناسی در علوم اسلامی، نشان از زنده بودن این حوزه مطالعاتی دارد و نیازمند تداوم گفتگو و تبادل نظر بین اندیشمندان و محققان است. این تلاش‌ها می‌تواند به تدوین یک چارچوب روش‌شناختی جامع و کارآمد برای علوم اسلامی منجر شود که هم پاسخگوی نیازهای زمانه باشد و هم اصول و مبانی دینی را حفظ کند. باید توجه داشت که روش‌شناسی فقط یک ابزار نیست، بلکه خود میدان خلاقیت، ایجاد و نوآوری است.

برای مشاهده پست‌های مشابه پروند‌ه دانش اینجا را مشاهده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *