مقدمه
در این مقاله، دیدگاه استاد واعظی در مورد مفهوم روش در علوم اسلامی و روششناسی علوم اسلامی ارائه شده است. ایشان با بررسی ابعاد گوناگون مفهوم روش، به سه معنای کلیدی برای آن اشاره میکنند: کسب معرفت روشمند، روش به معنای رویکرد و روش به معنای نوع استدلال. همچنین، به مباحث درجه دوم نسبت به علوم اسلامی مانند تنقیح نظریه تفسیری پرداخته و چالشهای مرتبط با آن و تأثیر آن بر روش کسب معرفت را مورد بررسی قرار میدهند. در بخش روششناسی علوم اسلامی، استاد واعظی بر این باورند که ضعف علمی ناشی از ضعف روشی است و برای توانمندسازی علوم اسلامی، باید به پالایش و تقویت روشها و همچنین وضعیتشناسی عمیق جامعه توجه کرد. ایشان پیشنهاد میکنند برای بهبود فرآیند بحث و تبادل نظر، از اقتراح عملیاتی استفاده شود.
مفهوم روش در علوم اسلامی
در فضای علوم اسلامی، با فعالیتهای علمی چندوجهی مواجه هستیم که درک دقیق آنها نیازمند توجه به مفهوم «روش» است. استاد واعظی، با تکیه بر این ضرورت، به تبیین ابعاد گوناگون مفهوم روش در علوم اسلامی میپردازند. ایشان معتقدند که مفهوم روش در علوم اسلامی چند معنا دارد:
- کسب معرفت روشمند: در این معنا، روش به فرآیند کسب و تولید علم و معرفت بر اساس منابع معرفتی هر شاخه علمی اشاره دارد. در علومی مانند فقه، تفسیر، فلسفه و کلام، روش به معنای چگونگی دستیابی به معرفت علمی به کار میرود.
- روش به معنای رویکرد: این مفهوم به مباحث روششناختی در خود فضای کسب معرفت اشاره دارد. به عنوان مثال، در علم اصول فقه، مباحث مربوط به روش استنباط فقهی و رویکرد روششناختی محقق (مانند اخباری یا اصولی بودن) در این دسته قرار میگیرند.
- روش به معنای نوع استدلال: پس از مرحله کسب معرفت، پژوهشگر با چالشهایی روبرو میشود که او را به تلاش برای تدوین و تنقیح مبانی نظری و دفاع از یافتههای علمی خود وامیدارد. در این مرحله، روش به معنای نوع استدلالی است که پژوهشگر برای مواجهه با این چالشها به کار میبرد. این استدلالها باید متناسب با نوع چالش ایجاد شده تنظیم شوند. برای مثال چالشهای فقها با فلاسفه، متکلمین با فلاسفه و چالشهای حوزههای مختلف دانش با فلسفه اسلامی.
علاوه بر این، استاد واعظی به مباحث درجه دوم نسبت به علوم اسلامی نیز اشاره میکنند. این مباحث شامل مواردی مانند طبقهبندی و نمایه زدن علوم اسلامی است. یکی از مهمترین مباحث درجه دوم، تنقیح نظریه تفسیری است. در این حوزه، متکلمان، مفسران و فقیهان با مراجعه به متون، با چالشهایی در رابطه با نظریه تفسیری مواجه میشوند. با وجود اختلافنظرها در برخی جنبهها، همگی بر فهم عمیقتر مراد متکلم و پرهیز از تفسیر به رأی تاکید دارند.
چالشهای تنقیح نظریه تفسیری و تأثیر آن بر روش کسب معرفت
استاد واعظی معتقدند که تنقیح نظریه تفسیری در شاخههای مختلف علوم اسلامی، عالمان را به طور طبیعی با رویکردهای مختلفی مانند پدیدارشناسی، هرمنوتیکی و رویکردهای انتقادی درگیر میکند. این درگیریها منجر به نقد رویکردهای مختلف به متن میشود و خود به ورود به مباحث روش منجر میگردد. این مباحث اگرچه عارضی به نظر میرسند، اما بر کار اصلی عالم علوم اسلامی، یعنی کسب معرفت روشمند مبتنی بر منابع معرفت، تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر، عالم علوم اسلامی در مطالعات خود با تنوع رویکردها و چالشهایی روبرو میشود که روش کسب معرفت و دفاع از روششناسی مختار خود را تحت تأثیر قرار میدهد. این درگیریها او را با معانی و تفسیرهای دیگری از روش نیز مواجه میکند که ممکن است عارضی به نظر برسند.
روش شناسی علوم اسلامی: ضعف علمی ناشی از ضعف روشی و ضرورت توانمندسازی علوم اسلامی
استاد واعظی بر این باورند که ضعف علمی یکی از دلایل ناکامی در حل مسائل و پاسخ به نیازها است. این ضعف علمی، خود ناشی از ضعف روشی است. بنابراین، پالایش و تقویت روشها، امری ضروری برای حل مسائل و پاسخ به نیازهای جامعه است. ایشان همچنین به تأثیر پدیده سکولاریسم بر جامعه اشاره میکنند و معتقدند که برای درک صحیح وضعیت جامعه، باید به مسائل و نگاههای سکولار توجه کرد.
لزوم وضعیتشناسی و اقتراح عملیاتی
استاد واعظی تأکید دارند که علاوه بر بحث درباره روششناسی، باید به توانمندسازی علوم نیز توجه کرد. ایشان معتقدند که نیازهای ما دارای پسزمینه موضوعی هستند و نمیتوان بدون شناخت وضعیت این پسزمینه، تمام مشکلات را به بعد علمی نسبت داد. بنابراین، برای حل مسائل و توانمندسازی علوم اسلامی، باید تغییرات روشی رخ دهد و وضعیتشناسی عمیق صورت گیرد. ایشان برای بهبود فرآیند بحث و تبادل نظر، پیشنهاد میکنند قبل از برگزاری نشستها، یک اقتراح عملیاتی انجام شود. این اقتراح شامل ارسال سوالات به متخصصان، دستهبندی پاسخها و برگزاری نشستهای کوچکتر بر اساس موضوعات به دست آمده است.
نتیجهگیری
دیدگاه استاد واعظی درباره روش و روششناسی در علوم اسلامی، دیدگاهی جامع و چندبعدی است. ایشان بر اهمیت درک مفهوم روش در سطوح مختلف، چالشهای پیش روی عالمان علوم اسلامی و ضرورت توانمندسازی علوم برای حل مسائل و پاسخ به نیازهای جامعه تأکید دارند. از نظر ایشان، توجه به مباحث روششناختی، تنقیح نظریهها، و شناخت دقیق وضعیت جامعه، گامهای ضروری برای پیشرفت علوم اسلامی هستند.
برای مشاهده پستهای مشابه پرونده دانش اینجا را مشاهده کنید.