مقدمه
در حوزه مطالعات علوم اسلامی، پرسشهای اساسی درباره روششناسی مطرح است که نیازمند بررسی دقیق و همهجانبه است. یکی از این پرسشها، مربوط به کفایت یا عدم کفایت روشهای موجود در حل مسائل و پاسخگویی به نیازهای روز است. در این راستا، بهبود و ارتقاء روشهای پژوهشی میتواند به بهبود کارایی و پاسخگویی به نیازهای معاصر کمک کند. دیدگاه استاد سعدی در این زمینه، میتواند راهنمای مناسبی برای محققان و پژوهشگران باشد.
مفهوم روش در علوم اسلامی از دیدگاه استاد سعدی
استاد سعدی در بحث روششناسی علوم اسلامی، به دو سوال کلیدی در متدولوژی تولید علم اشاره میکنند:
- روش کسب دادهها: چگونگی جمعآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز برای پژوهش.
- روش تحلیل دادهها: چگونگی تحلیل و تفسیر دادههای جمعآوریشده به منظور رسیدن به نتایج معتبر.
این دو سوال، اساس بحثهای روششناسی را تشکیل میدهند و پاسخ به آنها میتواند راهنمای محققان در انجام پژوهشهای علمی باشد.
نیازهای موجود در فرایند کاربست معارف
در فرایند کاربست معارف، نیازهایی وجود دارد که باید به آنها پاسخ داد. این نیازها میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- نیازهای نظری
- نیازهای عملی
- نیازهای اجتماعی
- نیازهای فرهنگی
برای پاسخگویی به این نیازها، لازم است از روشهای مناسب در تولید و تحلیل دادهها استفاده شود.
دو فرضیه در حوزه روششناسی
در حوزه روششناسی علوم اسلامی، دو فرضیه اساسی مطرح است:
- کفایت روشهای موجود: با استفاده از روشها و متدهای موجود، توان علوم اسلامی برای حل مسائل کافی است و نیازی به تحول و ارتقاء روش نیست.
- نیاز به ارتقاء روش: برای توانمندسازی علوم اسلامی و انسانی در حل مسائل، نیاز به ارتقاء روش داریم.
این دو فرضیه، نشان دهنده دو دیدگاه متفاوت در مورد وضعیت روششناسی علوم اسلامی هستند.
بررسی روشهای فقهی و پاسخگویی به نهادهای مدرن
در بحثهای فقهی، لازم است به تفکیک روشها توجه شود. روشهای مورد استفاده در فقه میتوانند شامل موارد زیر باشند:
- روشهای استنباطی
- روشهای تحلیلی
- روشهای تاریخی
- و …
هر یک از این روشها، برای بررسی مسائل خاصی مناسب هستند. رویکرد چهل سال گذشته به حل مسائل و نیازها، به ویژه در زمینه بانکداری، نشان میدهد که آیا روشهای فقهی سلف ما میتواند پاسخگوی نهادهای مدرن باشد.
تحلیل ساختار و ماهیت نهادها با استفاده از شروط فقهی
ساختار و ماهیت نهادها، مانند بانک، با استفاده از شروط فقهی تحلیل میشود. این تحلیل، نشان میدهد که چگونه میتوان اصول و قواعد فقهی را با ساختار و عملکرد نهادهای مدرن تطبیق داد.
جمع بندی و پیشنهاد برای ادامه بحث
با توجه به چالشهای موجود در علوم اسلامی، پیشنهاد میشود که بر روی فرضیه دوم (نیاز به ارتقاء روش) متمرکز شویم. این فرضیه میتواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد. خلق اصطلاحات جدید، میتواند به تبیین دقیقتر مفاهیم و مسائل جدید کمک کند. همچنین پیشنهاد میشود که هر کس با مبنای خود پیش برود تا بتوانیم یک گام به جلو برداریم.
سوال کلیدی برای ادامه بحث
اگر نیاز به ارتقاء روشی وجود دارد، باید مشخص کنیم که این ارتقاء در کجا باید انجام شود؟ آیا روش کسب داده و تحلیل داده یا روش کاربست معارف که جزء روشهای تولید علم است، نیاز به ارتقاء دارد یا نه؟
برای مشاهده پستهای دیگر پرونده دانش اینجا را بزن.
همچنین برای مشاهده نزدیکترین منابع در این زمینه به نورمگز مراجعه کن.