توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد واسطی؛ روش‌شناسی علوم اسلامی

تصویر مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
در روش‌شناسی علوم اسلامی، تمییز (شناخت تفاوت‌ها) و تشخص (فردیت) دو مفهوم کلیدی هستند. تمییز پیش‌شرط تشخص است و با استفاده از ابزارهایی مانند مقولات عشر، علل اربع و مقولات شش‌گانه حرکت حاصل می‌شود. برای توانمندسازی روش‌ها، باید به "فرمول تغییر" دست یافت که شامل پرسش‌هایی درباره عامل، اجزا، روابط، مختصات و موانع تغییر است. با استفاده از این فرمول می‌توان آموزه‌های دینی را مؤثرتر در زندگی فردی و اجتماعی به کار گرفت.
vaseti1

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

مقدمه

در روش‌شناسی علوم اسلامی، دو مفهوم کلیدی تمییز و تشخص نقش بنیادینی ایفا می‌کنند. تمییز به معنای شناخت تفاوت‌ها و ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر پدیده است، در حالی که تشخص به فردیت و هویت خاص آن اشاره دارد. به بیان دیگر، تا زمانی که ویژگی‌ها و ابعاد مختلف یک پدیده به درستی شناخته و از سایر پدیده‌ها متمایز نشود، نمی‌توان به تشخص و هویت واقعی آن دست یافت.

ارتباط تمییز و تشخص

هر پدیده‌ای برای ایجاد و وجود، نیازمند تشخص است و این تشخص تنها از طریق تمییز حاصل می‌شود. این ارتباط به خوبی در تعبیر ملاصدرا نمایان است: «التمیّز یوجب الاستعداد للتشخص». بر اساس این دیدگاه، تمییز با کشف ابعاد، روابط و زوایای پدیده‌ها، زمینه را برای درک عمیق‌تر و رسیدن به تشخص آن‌ها فراهم می‌سازد. مفهوم «قدر معلوم» در آیه شریفه «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» نیز به تشخص اشاره دارد. برای رسیدن به این «قدر معلوم» و شناخت دقیق هر پدیده، نیازمند تمییز و شناخت ویژگی‌های آن هستیم.

ابزارهای ایجاد و کشف تمییز

استاد واسطی معتقد است که برای ایجاد و کشف تمییزها، سه ابزار اصلی در فلسفه وجود دارد:

مقولات عشر

دسته‌بندی پدیده‌ها تحت مقولات ده‌گانه (جوهر، کم، کیف، اضافه، وضع، این، متی، فعل، انفعال) به شناخت ویژگی‌های مختلف آن‌ها و تمییزشان از یکدیگر کمک می‌کند.

علل اربع

شناخت علل چهارگانه (فاعلی، صوری، مادی، غایی) هر پدیده، به درک چگونگی پیدایش و ویژگی‌های آن منجر شده و در نتیجه، به تمییز آن از سایر پدیده‌ها کمک می‌کند.

مقولات شش‌گانه حرکت

بررسی تغییرات و حرکات پدیده در شش بعد (کم، کیف، وضع، این، متی، فعل، انفعال) به درک ابعاد مختلف دگرگونی‌های آن و در نهایت، به تمییز آن از سایر پدیده‌ها می‌انجامد.

این ابزارها، صرف نظر از مبنای فلسفی (اصالت ماهوی یا اصالت وجودی)، در هر دو رویکرد قابل استفاده و مؤثرند.

فرمول تغییر برای توانمندسازی روش‌ها

 برای اینکه روش‌ها منجر به توانمندسازی و ایجاد تغییر مطلوب شوند، باید به یک “فرمول تغییر” برسند. این فرمول، شامل ترکیب ابزارهای ایجاد تمییز و تحلیل پدیده‌ها است و پرسش‌های کلیدی زیر را در بر می‌گیرد:

  1. عامل تغییر: چه عاملی، چه چیزی را تغییر می‌دهد؟ (شناخت عامل یا عوامل مؤثر در تغییر)
  2. اجزای تغییر: اجزای این تغییر کدامند؟ (شناخت عناصر و مراحل مختلف تغییر)
  3. روابط بین اجزا: روابط بین اجزا چگونه است؟ (درک چگونگی تعامل عناصر در فرآیند تغییر)
  4. مختصات تغییر: نقطه شروع، زمان، مکان و زمینه‌های مربوطه چیستند؟ (درک شرایط و زمینه‌های وقوع تغییر)
  5. موانع و اثرگذاری‌ها: موانع و اثرگذاری‌ها چگونه بر تغییر تأثیر می‌گذارند؟ (شناخت عوامل بازدارنده و تسریع‌کننده تغییر)

کاربرد فرمول تغییر در علوم اسلامی

 پاسخ به فرمول تغییر، در هر علمی باید متناسب با ویژگی‌ها و موضوعات آن علم باشد. منطق، به عنوان یک روش تحقیق مشترک در تمام علوم، می‌تواند پایه‌ای برای این فرمول باشد. استاد واسطی معتقد است که اگر این مبنا در علوم اسلامی ترویج شود، طلاب قادر خواهند بود داده‌های موجود در متون دینی را بر اساس فرمول تغییر تحلیل کنند. این امر، گامی مهم در جهت ایجاد اثر و تغییر مطلوب در جامعه اسلامی خواهد بود. به عبارت دیگر، با استفاده از این فرمول می‌توان آموزه‌های دینی را به صورت مؤثرتر در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان به کار گرفت و تغییرات مثبت و سازنده‌ای را ایجاد کرد.

نتیجه گیری

بر اساس دیدگاه استاد واسطی، تمییز و تشخص دو عنصر کلیدی در روش‌شناسی علوم اسلامی هستند. تمییز به معنای شناخت تفاوت‌ها و ویژگی‌های منحصربه‌فرد هر پدیده است، در حالی که تشخص به فردیت و هویت خاص آن اشاره دارد. هر پدیده‌ای برای ایجاد و وجود نیازمند تشخص است و این تشخص تنها از طریق تمییز حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، تا زمانی که ویژگی‌ها و ابعاد مختلف یک پدیده به درستی شناخته و از سایر پدیده‌ها متمایز نشود، نمی‌توان به تشخص و هویت واقعی آن دست یافت. استاد واسطی برای ایجاد و کشف تمییزها سه ابزار اصلی را معرفی می‌کند: مقولات عشر، علل اربع و مقولات شش‌گانه حرکت. همچنین، برای اینکه روش‌ها منجر به توانمندسازی و ایجاد تغییر مطلوب شوند، باید به یک “فرمول تغییر” برسند که شامل پرسش‌هایی درباره عامل تغییر، اجزای تغییر، روابط بین اجزا، مختصات تغییر، و موانع و اثرگذاری‌ها است. با استفاده از این فرمول، می‌توان آموزه‌های دینی را به صورت مؤثرتر در زندگی فردی و اجتماعی به کار گرفت و تغییرات مثبت و سازنده‌ای ایجاد کرد.


برای مشاهده پست‌های دیگر پروند‌ه دانش اینجا را بزنید.
همچنین برای مشاهده نزدیک‌ترین منابع در این زمینه به نورمگز مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *