توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد حکمت‌نیا؛ روش و روش‌شناسی علوم اسلامی

تصویر مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
این نوشتار به بررسی دیدگاه‌های استاد حکمت نیا در مورد روش‌شناسی علوم اسلامی می‌پردازد و آنها را در دو بخش مفهوم روش و بایسته‌های روش در علوم اسلامی دسته‌بندی می‌کند. در بخش اول، تفاوت روش و روش‌شناسی، محاسبه اقتضائات به عنوان ماهیت روش، چهار سؤال اساسی در فلسفه مضاف، و روش‌شناسی در حوزه فناوری و خلاقیت بررسی می‌شود. در بخش دوم، ضرورت تفکیک مباحث، نظام حقوقی و فن ساخت قرارداد، مدل گوبا و لینکلن، حد مداخله شارع در روش، و تعبدی بودن یا نبودن روش مورد بحث قرار می‌گیرد. این دیدگاه‌ها به درک عمیق‌تر از چالش‌ها و ظرفیت‌های روش‌شناسی در علوم اسلامی کمک می‌کنند.
11zon_resized (3)_11zon

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

مقدمه

در این نوشتار، به بررسی دیدگاه‌های استاد حکمت نیا در مورد روش‌شناسی علوم اسلامی می‌پردازیم. این دیدگاه‌ها در دو بخش اصلی دسته‌بندی شده‌اند: مفهوم روش در علوم اسلامی و بایسته‌های روش در علوم اسلامی. بررسی این دیدگاه‌ها می‌تواند به درک عمیق‌تری از چالش‌ها و ظرفیت‌های روش‌شناسی در این حوزه کمک کند.


بخش اول: مفهوم روش در علوم اسلامی


تفاوت روش و روش‌شناسی

آنچه در عمل مورد استفاده قرار می‌گیرد، “روش” است و نه “روش‌شناسی”. روش‌شناسی به عنوان یک مسئله فلسفی، به تبیین فلسفی روش و پاسخ به پرسش‌های مربوط به آن می‌پردازد. هدف روش‌شناسی، چگونگی حل مسئله از منابع حوزه دانشی است. برای این منظور، دو متغیر اصلی وجود دارد: منابع و مسئله.

محاسبه اقتضائات، ماهیت روش

روش مستقیماً در دسترس نیست؛ بلکه روش، محاسبه اقتضائات است. روش در هر دانشی، با توجه به منابع و نوع مسئله، متفاوت است. برای مثال، در حقوق، با توجه به عقل‌گرا بودن آن، باید نحوه دلالت عقل و رسیدن به نتیجه توضیح داده شود.

چهار سؤال اساسی در فلسفه مضاف

برای بررسی جامع روش‌شناسی، لازم است در هر حوزه دانشی به چهار پرسش بنیادین در فلسفه مضاف پرداخته شود: منابع، مبانی، روش‌ها و ارتباط ارزش‌ها با دانش.

روش‌شناسی در حوزه فناوری و خلاقیت

در بحث فناوری، که به معنای ساختن است، باید به روش‌های ساخت توجه کرد. این موضوع، کاملاً متفاوت از بحث‌های مرتبط با خلاقیت است. متدولوژی بحث ساخت، کاملاً متفاوت از متدولوژی‌های دیگر است. برای مثال، برای استفاده از فرمول تریز، باید به حوزه خاصی مراجعه کرد. در این حوزه دو مسئله اساسی مطرح است: «فهمیدن» که به متدولوژی فلسفه مضاف مرتبط است و «ساختن» که به خلاقیت بازمی‌گردد. در زمینه روش‌شناسی، یک تفکیک چهارگانه وجود دارد که دو بخش آن اهمیت ویژه‌ای دارند: فهمیدن و ساختن. هر یک از این حوزه‌ها ساختار خاص خود را دارند.

توسعه در معنای روش

استاد حکمت‌نیا با گسترش مفهوم روش، روش ساخت را نیز به‌عنوان یکی از روش‌های معتبر در علوم اسلامی معرفی کرده‌اند.

تعمیم مسئله ساخت و خلاقیت

به نظر می‌رسد که تعمیم مسئله ساخت یا خلاقیت به تمامی شاخه‌های دانش، چندان صحیح نیست و نیازمند قید مشخص است. این قید شامل شاخه‌های دانشی است که از دل آنها تکنولوژی به معنای وسیع (نه فقط تکنولوژی برآمده از علوم طبیعی و تجربی) استخراج می‌شود. برای مثال، علوم انسانی نیز دارای تکنولوژی خاص خود هستند. در برخی حوزه‌ها مانند فلسفه یا ریاضیات محض، نمی‌توان انتظار داشت که هر خلاقیتی به طور مستقیم با تکنولوژی مرتبط باشد. در این زمینه، خلاقیت هر حوزه دانشی باید به‌طور خاص بررسی شود.

مسائل مستحدثه آخر رساله‌ها، مسائل فناوری

یکی از چالش‌های حقوق و فقه این است که بسیاری از مسائل نوظهور عمدتاً در انتهای رساله‌ها به موضوعات مرتبط با فناوری محدود می‌شوند.در فقه صحبت از فقه نظام می‌کنیم، اما آن را نمی‌سازیم و همیشه در حاشیه نهادسازی‌های دیگران هستیم و تعلیقه می‌زنیم.

خطرات تعمیم ساخت غرب به فقه

یکی از چالش‌برانگیزترین مسائل فقه در پنجاه یا شصت سال اخیر این بوده که ساختارهای غربی را به‌عنوان محور شناخت فقهی خود قرار داده‌ایم. این رویکرد می‌تواند خطرناک باشد.

نیاز به استقلال در نظام‌سازی

ما تا کی باید عاریه‌گیر یک نظام باشیم؟

بخش دوم: بایسته‌های روش در علوم اسلامی

ضرورت تفکیک مباحث

لازم است سه بحث اجماع، سیره عقلا و فلسفه نظام‌های حقوقی از هم جدا شوند، زیرا هر یک از این موضوعات پایه‌ای نیاز به بررسی دقیق دارند. در مورد اجماع، سؤال این است که آیا اجماع به ماهو الاجماع می‌تواند نمایانگر اراده شارع باشد یا خیر. امروزه، چیزی تحت عنوان وسعتی که ما به آن سیره عقلا می‌گوییم، وجود ندارد و باید به مدرک آن پرداخته شود.

نظام حقوقی و فن ساخت قرارداد

در رشته‌ای که به فلسفه نظام‌های حقوقی مربوط می‌شود، ما یک نظام حقوقی داریم که با فلسفه حقوق ارتباط دارد. این نظام حقوقی می‌تواند تحلیل شود و کمک کند. ما فن ساخت قرارداد را آموزش می‌دهیم تا بتوانیم عناوین قراردادها را بسازیم. متأسفانه در حوزه حقوق ما کم‌کاری کرده‌ایم و نیازمند ارتقاء در فن ساخت قراردادها هستیم. در تمامی رشته‌ها، به ویژه در مورد شرکت‌های تجاری، باید به دقت بررسی شود که آیا واقعاً می‌توان گفت که عرفی وجود دارد یا خیر. نظام‌های حقوقی مختلف، تحت تأثیر استعمار، ممکن است متفاوت باشند. در واژه “قرارداد”، که یکی از صریح‌ترین واژه‌هاست، هیچ توافقی در مفهوم آن در نظام‌های حقوقی وجود ندارد، زیرا این واژه نیز محصول فکر بشر است. نظام حقوقی فقه امامیه به عنوان یک نظام شناخته می‌شود. هر نظام حقوقی مدل‌های خاص خود را برای ساخت و فهم مسائل دارد و ما باید به آن مرحله وارد شویم.

مدل گوبا و لینکلن

برای بررسی مدل کلان روش در علوم اسلامی، می‌توان از کارهای گوبا و لینکلن استفاده کرد. این دو متخصص، ساختارهای معرفتی را در قالب دو جدول تنظیم کرده‌اند که یکی به پارادایم‌ها و دیگری به سؤالات اساسی می‌پردازد. مقاله گوبا و لینکلن در حقوق بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و دستگاه پارادایمی را مشخص می‌کند. این مقاله به مسائل هستی‌شناسی، ارزش‌شناسی و متدولوژی می‌پردازد. پیشنهاد می‌شود دستگاه الهیاتی را ذیل همان جدول بیاوریم و بگوییم که ما پارادایم الهیاتی داریم. سؤالات اساسی ما نیز می‌توانند در این جدول قرار گیرند تا قابلیت مطالعه تطبیقی و مباحثات بین‌المللی را فراهم کنند. اگر این جدول را به عنوان پایه قرار دهیم و نظرات اساتیدی مانند جناب آقای پارسانیا و آقای سبحانی را نیز در نظر بگیریم، می‌توانیم از این جدول به خوبی استفاده کنیم و قدرت تطبیق هم پیدا کنیم. این مقاله طی سه دهه اخیر به‌عنوان مرجع اصلی بسیاری از پژوهش‌ها مورد استفاده قرار گرفته و از قابلیت کاربرد گسترده‌ای در حوزه‌های گوناگون علوم انسانی برخوردار است.

حد مداخله شارع در روش

مسائلی که باید توسط فقیه مورد بحث قرار گیرد، متفاوت است. در حوزه ساخت، فقیه باید به عناصر مؤثر در ساخت بپردازد، نه به خروجی ساخت. مسائل پایه به عهده فقیه است و محاسبه و طراحی اقتضائات به عهده حقوقدان. بنابراین، خروجی‌ها نباید به عنوان موضوع قرار گیرند، اما مسائل پایه قطعاً فقهی هستند.

سطح مداخلات شارع در حوزه روش

وقتی بحث روش را مطرح می‌کنیم، به‌ویژه در حوزه‌های فقهی و قضایی، سؤال اصلی این است که آیا شارع در حوزه روش مداخلات تصرفی کرده است یا خیر؟ منابع و مسائل را مشخص کرده، اما آیا روش را به خودمان واگذار کرده است؟ سطح مداخلات شارع در حوزه روش کدام است؟ برای مثال، در حوزه قضا، شارع در ادله اثبات مداخله کرده است، بنابراین در روش نیز مداخله کرده است. در نظام‌هایی که تشریع شرعی برای مداخله ندارند، شهود عدل برای اثبات دعوا وجود ندارد. این مداخله شارع است و نشان می‌دهد که گاهی شارع در روش نیز مداخله می‌کند. اثبات حجیت خبر واحد نیز از نظر من مداخله است.

تعبدی بودن یا نبودن روش

اگر بخواهیم از سیره عقلا استفاده کنیم، می‌گوییم اصل شارع نبوده است، اما اگر تعبدی کردیم، یعنی شارع در حوزه روش نیز مداخله می‌کند. در چارچوب معرفتی ما که شارع در رفتارها مداخلات و قاعده‌گذاری می‌کند، سؤال این است که آیا شارع نظر خاصی و تعبدی در حوزه روش دارد یا خیر؟ این سوالی است که باید به آن پاسخ دهیم و این اختصاصی کار ما است.

نتیجه‌گیری

دیدگاه استاد حکمت نیا در مورد روش‌شناسی علوم اسلامی، بر تفاوت روش و روش‌شناسی، اهمیت محاسبه اقتضائات، چهار سؤال اساسی در فلسفه مضاف، روش‌شناسی در حوزه فناوری و خلاقیت، و لزوم تفکیک مباحث تاکید دارد. همچنین، مسائلی مانند حد مداخله شارع در روش و تعبدی بودن یا نبودن روش به عنوان چالش‌های اصلی در علوم اسلامی مطرح شده‌اند. این دیدگاه‌ها راهگشای بحث‌های عمیق‌تر در زمینه روش‌شناسی علوم اسلامی خواهند بود.


برای مشاهده پست‌های دیگر پروند‌ه دانش اینجا را بزنید.
همچنین برای مشاهده نزدیک‌ترین منابع در این زمینه به نورمگز مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *