مقدمه
در عرصه طبقهبندی علوم اسلامی، ایجاد یک گفتمان فراگیر و احساس نیاز واقعی به این امر، نقشی اساسی در توسعه هدفمند و پرهیز از آسیبهای تخصصی شدن ایفا میکند.
این نوشتار بر آن است تا با بررسی دیدگاههای استاد علیدوست، ابعاد مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار داده و راهکارهایی برای تقویت مبانی نظری و نظم منطقی در این حوزه ارائه نماید. هدف اصلی این نوشتار، تبیین دیدگاه استاد علیدوست و ارائه تصویری روشن از چالشها و راهکارهای پیشنهادی و درختواره توسط ایشان است.
ضرورت ایجاد گفتمان احساس نیاز
استاد علیدوست ضمن ابراز خرسندی از برگزاری نشستهای علمی پیرامون طبقهبندی علوم اسلامی، این نکته را یادآور میشوند که دیدگاه ایشان در این زمینه ممکن است با سایر نظرات مطرح شده در این نشستها متفاوت باشد. این تأکید بر تمایز دیدگاه، نشاندهنده اهمیت و جایگاه ویژه نظرات ایشان در این حوزه است.
ایشان رویکرد خود را پسینی توصیف میکنند. به این معنا که ایشان پس از شکلگیری مباحث و گفتگوها در مورد طبقهبندی علوم، به تحلیل و ارزیابی این مباحث میپردازند و بر اساس نتایج این بررسیها، دیدگاه خود را ارائه میدهند. این رویکرد پسینی، نشاندهنده توجه ایشان به واقعیتهای موجود و پرهیز از ارائه نظرات انتزاعی و غیرقابل اجرا است.
استاد علیدوست معتقدند که هنوز نیاز به طبقهبندی علوم اسلامی به یک گفتمان غالب در حوزههای علمیه قم و مشهد تبدیل نشده است. این فقدان گفتمان، نشاندهنده عدم وجود فهم مشترک و دغدغه جدی در میان نخبگان حوزوی است. آنها به اهمیت و ضرورت طبقهبندی علوم توجه کافی ندارند.
ایشان پیشنهاد میکنند بخشی از جلسات علمی به ایجاد احساس نیاز نسبت به درختواره رشتهها و طبقهبندی علوم اختصاص یابد. این پیشنهاد نشاندهنده اعتقاد ایشان به اهمیت این جلسات در ارتقای آگاهی و انگیزه طلاب و فضلا است.
آسیبشناسی تخصصی شدن
استاد علیدوست با تأکید بر اهمیت توسعه رشتههای تخصصی و طبقهبندی علوم، هشدار میدهند که در این روند باید مراقب آسیبهای احتمالی بود . ایشان معتقدند که توسعه بیرویه و بدون برنامه رشتههای تخصصی، میتواند منجر به رها شدن و ابتذال تخصصی در حوزه شود.
ایشان با اشاره به این که برخی از بزرگان حوزه معتقدند که بحث درختواره و رشتههای علمی به همین سبک و سیاق میتواند حوزه را نابود کند، بر جدیت و اهمیت این بحث تأکید دارند. این هشدار جدی، نشاندهنده نگرانی ایشان از تأثیرات منفی تخصصی شدن بیرویه بر اصالت و هویت حوزه علمیه است.
ایشان تصریح میکنند که اگر این روند مهار نشود، حوزه علمیه ممکن است به سمت ابتذال تخصصی مانند فقه معاصر پیش رود. این مثال، نشاندهنده نگرانی ایشان از کاهش سطح علمی و کیفی پژوهشها و آموزشها در اثر تخصصی شدن بیرویه است.
اهمیت مباحث زیربنایی و نظم منطقی
استاد علیدوست به فقدان برخی مباحث زیربنایی در بحثهای جاری پیرامون طبقهبندی علوم اشاره میکنند. ایشان معتقدند که قبل از پرداختن به جزئیات و مسائل فرعی، باید ابتدا مبانی نظری و اصول اساسی طبقهبندی علوم به طور دقیق و جامع تبیین شود.
ایشان دایره علوم اسلامی را نیازمند بحثی فاخر و دقیق درباره گستره شرع میدانند. این تأکید، نشاندهنده اعتقاد ایشان به ضرورت تعیین حدود و ثغور علوم اسلامی بر اساس مبانی شرعی است.
پیشنهادهای استاد علیدوست برای بهبود وضعیت
- تخصیص بخشی از جلسات به ایجاد احساس نیاز: مسئولان حوزههای علمیه باید بخشی از جلسات را به ایجاد احساس نیاز نسبت به درختواره رشتهها و طبقهبندی علوم اختصاص دهند.
- مراقبت از آسیبهای تخصصی شدن: در روند توسعه رشتههای تخصصی و طبقهبندی علوم، باید مراقب آسیبهای احتمالی بود و از رها شدن و ابتذال تخصصی جلوگیری کرد.
- توجه به مباحث زیربنایی: در بحثهای مربوط به طبقهبندی علوم، باید به مباحث زیربنایی توجه شود و دایره علوم اسلامی به طور دقیق تعیین گردد .
جمعبندی و نتیجهگیری
با توجه به دیدگاههای استاد علیدوست، توسعه هدفمند طبقهبندی علوم اسلامی نیازمند چند عامل کلیدی است. اول، ایجاد یک گفتمان فراگیر. دوم، توجه به مباحث زیربنایی و نظم منطقی. سوم، پرهیز از آسیبهای تخصصی شدن. این عوامل برای اثربخشی این حوزه ضروری هستند.
ایجاد احساس نیاز واقعی در میان نخبگان و مسئولان حوزوی، گامی اساسی در این راستا محسوب میشود. با اتخاذ چنین رویکردی، میتوان به یک نظام طبقهبندی کارآمد و اثربخش دست یافت که به توسعه علوم اسلامی و پاسخگویی به نیازهای جامعه کمک کند. تاکید استاد علیدوست بر ضرورت توجه به مباحث زیربنایی و نظم منطقی، نشاندهنده اهمیت نگاهی عمیق و سیستماتیک به طبقهبندی علوم اسلامی است.
برای مطالعات بیشتر مباحث مشابه میتوانید به پروندههای دانش در سایت توسعه و توانمدسازی علوم اسلامی مراجعه کنید.