تدریس چیست؟
هویت تدریس
ماهیت “ تدریس “
هدف: شناخت فعل و انفعالاتی كه در یك تدریس صحیح صورت میپذیرد.
پرسشنامهای مربوط به نظرخواهی از اساتید نسبت به جوانب مختلف تدریس طرح شده است. اینک می خواهیم حقیقت تدریس را بشناسیم. ابتدا سزاوار است مروری بر این پرسشنامه داشته باشیم و با دیدی جدید كه در ضمن یادداشتهای گذشته یافتهایم به سوالات آن پاسخ دهیم.
پرسشنامه
در یك موسسه آموزشی معتبر، پرسشنامه ای بین اساتید توزیع شد. هدف این پرسشنامه آمادهسازی اساتید برای شركت در یك دورّه آموزشی روش تدریس بود. پرسشنامه مذكور این چنین بود :
بسم الـله الرحمن الرحیم
استاد گرامی،
عمر، سرمایه دستیابی به ابدیت است. قسمتی از عمر شاگردان در دست شماست و سرنوشت آنها بستگی به عملكرد شما در علم آموزی دارد؛ آیا تا بحال فكر كردهاید كه یك سخن یا یك حركت شما میتواند انسانی موفق متولد كند یا فردی افسرده و سرخورده تحویل دهد؟ آیا تدریس را كه فعالیتی با این اهمیت است میتوان ناخودآگاه و بدون احاطه بر دقایق آن انجام داد؟ اگر تمایل دارید كه عملكرد خود را آگاهانه وبا تسلط انجام دهید به سوالات زیر پاسخ دهید :
1. به نظر شما تدریس چیست؟
• انتقال مطالب درس به حافظه علمآموز
• ایجاد درك و فهم نسبت به مطالب درس
• ایجاد قدرت استفاده از مطالب درس در زندگی
2. مقصود از تدریس قطعاً “ یادگیری ” است. مدرس میخواهد چیزی را به شاگرد یاد بدهد، به نظر شما یادگیری چیست؟ چه موقع میتوانیم بگوییم علم آموز چیزی را یادگرفته است؟
• وقتی بتواند مطالب گفته شده را دوباره بهیاد بیاورد و بازگو كند.
• وقتی بتواند به سوالات ما در مورد مطلب، پاسخ بدهد.
• وقتی بتواند از مطالب درس در عمل استفاده كند.
3. از یك معلم و استاد چه انتظاری میرود؟
• بالابردن سطح اطلاعات علم آموز
• بالابردن سطح فهم و تحلیل علم آموز
• بالابردن قدرت عمل و رفتار مناسب در علم آموز
4. مسلم است كه تا علم آموز مطلب را نفهمد، تلاش مدرس بینتیجه خواهد ماند. به نظر شما منظور از ” فهم ” چیست؟
• ثبت الفاظ و عبارات درس در ذهن علم آموز
• لمس نیازی كه موجب تولید فكرِ مورد نظر شده است.
• قدرت به كار بردن مطلبِ درس در صحنه زندگی
5. انسان به دنبال علم است وبا علم آموزی قصد مدیریت زندگی خود را دارد، چه وقت میتوانیم بگوییم كه كسی چیزی را “میداند “؟
• وقتی بتواند راجع به آن صحبت كند.
• وقتی فرق آن را با موارد مشابه بداند.
• وقتی بتواند آن را برای رفع نیازها و مشكلات خود بكار ببرد.
نظر شما نسبت به گزینههای درست در این پرسشنامه چیست؟
با توجّه به اینكه تدریس یك فعالیت عملی است و هر فعالیت عملی تابع تصمیمات فكری و ذهنی است و هر تصمیم فكری و ذهنی تابع نوع نگرش و نحوّه دید نسبت به موضوعات و مطالب است، به نظر شما آیا لازم است كه یك مدرس مفاهیمیمانند : ” تدریس “، ” یادگیری “، ” علم و فهم “، ” رفتار و عمل ” را دقیق و جامع بداند؟
تدریس
يادگيري
عمل و رفتار
علم و فهم
مبانی انسانشناسانه
مبانی هستي شناسانه
تدريس چيست؟
محور سوم از نگرش سازي
يادگيريشناسي
+
محور دوم از نگرش سازي
رفتارشناسي
محور اول از نگرش سازی
معرفتشناسي
تدریس چییست؟
تعریف درس و تدریس
الف. تعریف اجمالی لغتنامهای
” درس” یعنی پیگیری آثار ظریف و دقیق یك چیز برای احاطه به آن[1]
( درس به معنی راه پنهان، آثار به جای مانده از چیزی، محو شدن، آمده است. )
” تدریس” یعنی آموختن و تعلیم قسمتی از یك كتاب[2]
” تدریس” یعنی القاء درس[3]
ب. تعریف تفصیلی:
مقدمات پنجگانه زیر را با یكدیگر تركیب كنید؛ چه نتیجهای بهدست میآید؟
مقدمه 1) تدریس برای یادگیری علم است.
مقدمه 2) یادگیری علم با تبدیل اطلاعات به عمل توسط خودِ علم آموز صورت میپذیرد.
مقدمه 3) تبدیل اطلاعات به عمل در صورتی انجام میشود كه علم آموز نیاز به اطلاعات را لمس كرده باشد و معادلات و قوانین وجودی مربوط به موضوع را كشف كرده باشد و عناصر موثر و مانع را تشخیص داده باشد و روش برقرار كردن ارتباط بین امكانات و نیاز را بهدست آورده باشد.
مقدمه 4) علم آموز بیش از تجربیات فطری و اطلاعات اولیه و اجمالی، از موضوع چیزی نمیداند.
مقدمه 5) علم آموز بهوسیله تفكّر میتواند مطالب را كشف كند.
نتیجه :
تدریس یعنی: راهنمایی علم آموز برای انجام تفكری كه اطلاعات لازم برای رفع یك نیاز را كشف كند و به عمل تبدیل نماید.
تدریس یاددادنِ روش تفكّر است. و یادگیری روش تفكّر جز با فعالیتِ خود علم آموز محقق نمیشود. نقش معلم زمینه سازی برای فعالیت فكری علمآموز و هدایت او به سوی فعالیتهای ثمربخش فكری است. استاد، باید علم آموز را در موقعیت احساس نیاز قرار دهد تا اهمیت رفع نیاز برای او ملموس شود. سپس به سوی كشف امكانات رفع نیاز هدایت كند (نه اینكه اطلاعات لازم را مستقیما در اختیار او بگذارد؛ علم آموز باید جستجو كند و خود اطلاعات لازم را بهدست آورد؛ استاد نقاط نفوذ به مطلب و سرچشمههای استخراج آن را به علم آموز نشان میدهد). و در نهایت، علم آموز را راهنمایی میكند تا از امكانات و اطلاعات بهدست آمده برای حل مسأله و رفع نیاز استفاده كند و آنها را در عمل بكار ببرد.
فعالیتهای یك مدرس برای انجام یك تدریس صحیح ( نقش استاد در تدریس):
• ارسال محرك از جانب استاد به سوی علم آموز (ارائه نیاز)
• ایجاد زمینه فهم اهمیت موضوع( نقش این نیاز در زندگی)
• راهنمایی برای جستجو اطلاعات لازم برای رفع نیاز
• ایجاد زمینه كشف ارتباط معلومات بهدست آمده با موضوع نیاز
• راهنمایی برای برقرار كردن ارتباط بین امكانات و نیاز برای رفع آن
نقش استاد زمینهسازی و راهنمایی و متوجّه كردن است،
و نقش علم آموز جستجو، تفكّر و فعالیت برای حل مشكلات و رفع نیازها.
از سوی دیگر، علمآموز، میآموزد تا زندگی كند پس باید طوری بیاموزد كه بتواند در تمام زمینههای زندگی مشكلات خود را حل كند و بتواند بعد از خروج از مراكز علمینیز به یادگیری ادامه دهد. یعنی تشخیص دهد كه چه باید بداند؟ و چگونه باید عمل كند؟ زندگی نیازمند نگرشهای كلان و خرد است، زندگی نیازمند ابداع و طراحی است، رسیدن به كمال و هدف نیازمند تفكری خلاق است.
وظیفه استاد فراهم سازی زمینه برای رشد تفكّر خلاق است.
اینگونه نگرش به تدریس را با استناد به آیه شریفه اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّك بِالحِكْمَهْ والمَوعِظَهْ الحَسَنَهْ وجَادِلهْم بِالَّتی هِی اَحْسَن[4] دیدگاه “دعوت“ مینامیم.
خداوند در آیاتی نظیرِ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَكِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَهْ[5] عملكرد پیامبر را تعلیم و تربیت دانستهاست، و روش یك تعلیم موفق را نیز در آیه اُدْعُ إلی سَبِیلِ رَبـِّكَ... تشریح نموده است. آیه زیر نیز مؤید دیدگاه “دعوت” است:
لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی[6]
یعنی: «اكراهی در پذیرش دین نیست، هر آنچه لازمه تشخیص درست و غلط است فراهم شده است و افراد توانایی قضاوت بین حق و باطل و انتخاب دین حق را پیدا كردهاند. (وظیفه تعلیم انجام شده است و اگر كسی باطل را انتخاب كند به خاطر جهل نخواهد بود و عذری ندارد.)»
نكته مهم در آیه این است كه به سطح تعلیم و تربیتی كه پیامبر موظف به آن بوده اشاره شده است (ایجاد توانایی قضاوت بین عقیده حق و باطل).
هویت و فرآیند تدریس بر اساس نگرش اسلام، هویت و فرآیند یك دعوت است. استاد، دعوت كننده شاگرد به سوی حقایق است. استاد، علمآموز را برای كشف واقعیتها دعوت میكند، و طبیعی است كه هر دعوتی هدفی را دنبال میكند و تداركاتی را میطلبد. یك دعوت، یك محرك و جلب كننده توجّه است. دعوتی موفق است كه بتواند انگیزه كافی برای حركت و پیگیری را ایجاد كند. و سپس از عهده راهبری و تدارك بقیه حركت برآید. آیه شریفه اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّك بِالحِكْمَهْ والمَوعِظَهْ الحَسَنَهْ وجَادِلهْم بِالَّتی هِی اَحْسَن راهبردهای یك دعوت كامل و صحیح را ارائه كرده است.
سوال اصلی:
یك استاد چگونه باید این فعالیتها را انجام دهد؟
تمام بحث و بررسیهایی كه تحت عنوان روش تدریس انجام میشود در واقع پاسخ به این سؤال است. نكته در این است كه آیا هر روشی از عهده چنین تاثیری برمیآید؟ و اینكه از بین روشهای موثر كدامیك برتر و موثرتر است؟
دانستیم كه :
• تدریس، سخنرانی یكطرفه برای علمآموزان نیست.
• تدریس، القاء مطالب درس برای حفظ كردن نیست.
• تدریس، فقط پاسخ به سوالات نیست.
• تدریس، خواندن و ترجمّه متن درس نیست.
تدریس، جلب توجّه علم آموز نسبت به یك نیاز + راهنمایی او برای جستجوی اطلاعات لازم و كشف آنها + راهنمایی برای كشف روش برقراری ارتباط بین اطلاعات بهدست آمده و نیاز موجود + تلاش برای رفع نیاز است.
تدریس، حركت دادن علم آموز در مسیر تفكّر كاربردی و خلاق است.
تدریس، ایجاد توانایی زندگی است.
امیدواریم خواننده محترم، بعد از مطالعه یادداشتهای گذشته، به موارد زیر دست یافته باشد:
امید است خواننده محترم:
- نسبت به موارد زیر دید جدیدی بهدست آورد:
- علم و فهم
- عمل و رفتار
- یادگرفتن
- تدریس و یاددادن
- ارتباط علم و فهم با حقایق هستی و درون انسان را تشخیص دهد.
- اهمیت ارتباط علم و عمل را احساس نماید.
- نقطه اصلی نفوذ به فكر و روح علم آموز برای یاددادن را تشخیص دهد.
تدريس
يادگيري
عمل و رفتار
علم و فهم
انسان شناسي
هستي شناسي
نقطّه تبديل اطلاعات به عمل
تلاش مبدع این نظریه و زحمات خود را چگونه ارزیابی میكنید؟ آیا به نتیجه رسیده است؟