در جهان اسلام، طبقهبندی علوم به عنوان ابزاری برای سازماندهی دانش، تسهیل دسترسی به منابع و مدیریت نهاد علم، همواره مورد توجه بوده است. این امر، بهویژه با گسترش و تراکم دانش در تمدن اسلامی، اهمیتی دوچندان یافت. هدف اصلی از طبقهبندی علوم، مدیریت منطقی علم و ایجاد بستر لازم برای آموزش و پژوهش بوده است. در این پست، با استناد به دیدگاههای مختلف اساتید در دومین هماندیشی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی، به اشاراتی از تاریخچه و تحولات طبقهبندی علوم در جهان اسلام در این هماندیشی میپردازیم. فهرست کامل موضوعات مطروحه در این هماندیشی از طریق این لینک قابل دسترسی میباشد.
شکلگیری اولیۀ طبقهبندی علوم
به بیان استاد رحمانی، در جهان اسلام، فلاسفه، دیوانیان و کتابداران نقش مهمی در شکلگیری طبقهبندی علوم ایفا کردهاند. فلاسفه با نگاهی پیشینی و ناظر به علم به مفهوم رشته، به طبقهبندی علوم پرداختهاند. پس از فلاسفه، دیوانیان و کسانی که در حوزه حاکمیت مسئولیت داشتند، به طبقهبندی علوم اقدام کردهاند. در دورههای جدید، کتابداران نیز به ردهبندی علوم پرداختهاند. با این حال، استاد رحمانی با تعجب بیان میکند که با وجود کتابخانههای بسیار عظیم در جهان اسلام، حوزهٔ کتابداری فاقد طبقهبندی متناسب با نیازهای خود بوده است. ابن سینا در کتاب “شفا” از اصطلاحاتی مانند “صناعت” و “فن” برای توصیف دانش استفاده کرده که احتمالاً ناظر به رشتههای مدون علمی بوده است.
تفاوت دیدگاهها در طبقهبندی علوم
تاریخچه طبقهبندی علوم در دوران اسلامی نشان می دهد متکلمان و عرفا نیز هر کدام از دیدگاه خود و با عناوین و موضوعات خاص، به این طبقهبندی پرداختهاند. امروزه نیز در مباحث مربوط به فلسفه علم، به طبقهبندی علوم مضاف پرداخته میشود. این طبقهبندی به درک بهتر ساختار و روابط بین علوم مختلف کمک میکند. دیدگاههای مختلف در مورد طبقهبندی علوم شامل مبنای روش تحقیق (مانند نقلی، تجربی و عقل)، مبنای محمول و مبنای منابع (مانند علوم شرعی و غیرشرعی) بوده است. آیتالله بروجردی به طبقهبندی بر اساس محمول اشاره کرده است. خوارزمی و غزالی طبقهبندی را بر اساس منابع انجام دادهاند.
تحولات و چالشها
یکی از چالشهای اساسی در طبقهبندی علوم، افزایش نیازهای کاربردی است که شکل دادن دانش متراکم برای همه این نیازها را دشوار میکند. بسیاری از این نیازها چندوجهی و میانرشتهای هستند و به طور انحصاری به رشته علوم اسلامی تعلق ندارند. به اعتقاد استاد اکبری، درختواره باید به عنوان یک نوشته اولیه تلقی شود که هدف آن فعال کردن ذهنها و ایجاد کار بیشتر است. تنوع و پیچیدگی نیازهای علمی و اجتماعی، طراحی درختواره را با چالش مواجه میکند.
از جمله مهمترین عوامل افول تمدن اسلامی این بود که مباحث علمی به سمت انتزاع محض کشیده شدند و از نیازهای کاربردی دور شدند. طرح مباحث قیاسی یا استقرایی ناقص، بدون توجه به نیازهای کاربردی، نیز در این افول نقش داشته است. در دورهٔ معاصر، با برقراری نظام اسلامی، نیاز به ترکیبی از مباحث نظری و بنیادی با نیازهای کاربردی در نظام طبقهبندی علوم احساس میشود. به فرمودهٔ استاد جوادی آینده تمدن اسلامی در گرو توسعه مرزهای دانش است و نباید فقط بر کاربردهای کنونی تمرکز کرد.
نیاز به بازنگری در روشها
با توجه به تفاوت میان ردهبندی علوم و ردهبندی کتابخانهها در غرب در مقابل جهان اسلام، به نظر استاد رحمانی نیاز به بازنگری در روشها وجود دارد تا بتوان از تجربیات گذشته بهرهبرداری کرد و ساختارهای علمی را به نحو مؤثری ساماندهی کرد. همچنین ایشان پیشنهاد میکند که متناسب با نیاز واحدهای مختلف، طبقات مختلفی ایجاد شود؛ برای مثال، برای حوزه علوم، نظام آموزشی و حوزه پژوهش، طبقات متفاوتی طراحی شود.
دیدگاههای پیشینی و پسینی
برای طبقهبندی علوم، دو رویکرد اصلی وجود دارد: پیشینی و پسینی. در رویکرد پیشینی، ابتدا ساختار کلی و مبانی نظری علوم اسلامی مشخص میشود و سپس بر اساس آن، شاخهها و رشتههای مختلف تعیین میگردند. در رویکرد پسینی، طبقهبندی بر اساس بررسی نیازهای واقعی و کاربردهای عملی علوم اسلامی صورت میگیرد.
نگرانی اصلی در طبقهبندی پیشینی این است که ممکن است ساختار نظری علوم بدون توجه به نیازهای واقعی جامعه تعیین شود. نگرانی در طبقهبندی پسینی این است که نگاه استقرایی به نیازها مغفول بماند. برخی از صاحبنظران، رویکرد ترکیبی را پیشنهاد دادهاند، به این معنا که هم به ساختار معرفتی علوم اسلامی و هم به نیازهای کاربردی توجه شود.
نتیجهگیری
تاریخچه طبقهبندی علوم در جهان اسلام، تاریخی پر فراز و نشیب داشته و همواره تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله نیازهای علمی و اجتماعی، دیدگاههای فلسفی و تحولات تمدنی بوده است. امروزه، با توجه به پیچیدگیهای دنیای معاصر و نیاز به پاسخگویی به چالشهای جدید، بازنگری در روشهای طبقهبندی علوم و توجه به نیازهای کاربردی بیش از پیش اهمیت یافته است. به گفتهٔ استاد اسلامی، برای توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی، ترسیم درختواره علوم اسلامی ضروری است و میز علوم اسلامی مأموریت دارد تا این ظرفیتها را پیگیری کند.