توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

بایسته‌های روش در علوم اسلامی

تصویر مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
مهدی مرادیان
روش‌شناسی در علوم اسلامی موضوعی پیچیده است که نیازمند توجه به ابعاد مختلف مانند مبانی، منابع، و اهداف است. صاحب‌نظران مختلف بر اهمیت تحول روشی و مبنایی تأکید دارند و معتقدند که روش‌ها باید در راستای تکامل بشر و تعامل با منابع دینی تنظیم شوند. این روش‌ها شامل رویکردهای مختلفی از جمله عقلانی، نقلی، تاریخی و تجربی هستند. در نهایت، توجه به تنوع و تطبیق روش‌ها با نیازهای فردی و اجتماعی ضروری است.
DALL·E 2025-02-13 11.34.59 - An elegant, ornate frame with intricate patterns in a traditional Persian style. The frame should have a clear, empty space in the center, designed fo (1)

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

 

علوم اسلامی به عنوان مجموعه‌ای از دانش‌ها که ریشه در دین اسلام دارند، همواره با پرسش‌های بنیادینی درباره روش تحقیق و تولید معرفت مواجه بوده‌اند. در این میان، صاحب‌نظران مختلفی به بررسی و تبیین بایسته‌های روش در این حوزه پرداخته‌اند. در این پست، به دیدگاه‌های تفصیلی برخی از این اندیشمندان در مورد بایسته‌های روش در علوم اسلامی می‌پردازیم:

لزوم تحول روشی و مبنایی

نظر استاد اسلامی

ایشان بر این باور است که تحول روشی در علوم اسلامی بدون توجه به مبانی و منابع، مؤثر نخواهد بود. ایشان تاکید دارند که تغییرات جزئی در روش‌ها نمی‌تواند تحول بنیادینی در علوم اسلامی ایجاد کند. از نظر ایشان، باید بین مقام ثبوت (کار الهی) و مقام اثبات (کار بشری) تفکیک قائل شد. به عبارت دیگر، فقه به عنوان یک علم بشری نمی‌تواند جایگزین شریعت که یک علم الهی است شود. استاد اسلامی همچنین معتقد است ادبیات تولید شده در علوم اسلامی باید در راستای تکامل بشر باشد و این ادبیات می‌تواند به صورت ارائه مفردات و چارچوب‌های کلی بوده و نحوه ساخت و پرداخت جزئیات را به خود انسان واگذار کند.

دیدگاه استاد پارسانیا

ایشان بر این باور است که استحکام روش در علوم اسلامی مبتنی بر متن و استنطاق از آن است. وی با اشاره به نزاع‌های تاریخی در حوزه عقاید، روش‌شناسی و جایگاه عقل و نقل، تأکید می‌کند که این تعاملات باید به‌صورت مستمر مورد بازبینی قرار گیرند تا جایگاه واقعی خود را بهتر آشکار سازند. همچنین، ایشان تصریح می‌کند که در حال حاضر بحثی در سطحی نوین از روش‌شناسی مطرح شده است که در آن متن نه تنها به‌عنوان یک نوشتار، بلکه به‌عنوان یک پدیده تکوینی که با قرائت افراد معنا می‌یابد، در نظر گرفته می‌شود. این دیدگاه به ما امکان می‌دهد که معنا را نه به عنوان یک حقیقت ثابت، بلکه به عنوان یک ساختار پویا در نظر بگیریم که با زندگی انسان مرتبط است.

اهمیت منبع‌شناسی و مبناشناسی

نظر استاد اسلامی

از نظر ایشان اختلاف اصلی در علوم اسلامی، ناشی از تفاوت در مبنا و منبع‌شناسی است. ایشان تاکید دارند که ابتدا باید به منابع مراجعه و سپس به استنطاق آنها پرداخت. از دیدگاه ایشان، استنطاق منابع به معنای پرسش از خود شارع و کشف مراد او، نقطه آغاز اجتهاد است. اجتهاد به معنای تحمیل فهم خود بر منابع نیست، بلکه به معنای فهم درست و دقیق مراد شارع از منابع است.

نظر استاد پیروزمند

از نظر ایشان برای ارائه یک نظام معرفتی پویا، باید قدرت نسبت‌سنجی بین مفاهیم و مقوله‌ها وجود داشته باشد. ایشان معتقدند که نظام‌های معرفتی نباید صرفاً بر مبنای منطق قیاسی در علوم معقول یا بر اساس عام و خاص و مطلق و مقید در فقه شکل گیرند، بلکه باید به بلوغ برسند. از نظر ایشان، نظام معرفتی باید بتواند مخاطب خود را به عنوان موجودی در حال شدن ببیند و بتواند نسخه‌ای متناسب با مراحل تکامل فرد و جامعه ارائه دهد.


چالش‌های روش‌شناسی

 

 

 

 


نظر استاد جوادی

از دیدگاه ایشان مفهوم علوم اسلامی به طور کلی و مخلوطی در نظر گرفته می‌شود. ایشان بر ضرورت روشن‌سازی مفهوم علوم اسلامی و علوم انسانی تاکید دارند و معتقدند که فلسفه به معنای استناد نمی‌تواند در اینجا مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، ایشان معتقد است که برخی علوم ذاتاً اقتضای اجتهاد ندارند. به عنوان مثال، ایشان بیان می‌کند که در بحث «دوله بین الاغنیا منکم» نیازی نیست که از نص پیدا کنیم، بلکه روش‌ها و مکانیزم‌های خاص خود را دارد.

پیشنهاد استاد حکمت‌نیا

برای بررسی مدل کلان روش در علوم اسلامی، از کارهای گوبا و لینکلن استفاده شود که ساختارهای معرفتی را در قالب دو جدول تنظیم کرده‌اند. وی همچنین به تبیین حد مداخله شارع در روش اشاره کرده و معتقد است که شارع در حوزه قضا و ادله اثبات مداخله کرده است. از نظر ایشان، در نظام‌هایی که تشریع شرعی برای مداخله ندارند، شهود عدل برای اثبات دعوا وجود ندارد.

روش به مثابه فرآیند و تنقیح منابع

دیدگاه استاد رحمانی

روش‌شناسی باید فراتر از تکنیک‌ها و روش‌های خاص هر علم باشد و به ابعاد گسترده‌تری از چگونگی شناخت و فهم بپردازد. ایشان همچنین بر فرآیندی بودن روش تأکید دارند و معتقدند که روش، ویژگی حاکم بر حرکت بین منابع و اغراض در حل مسئله است. از دیدگاه ایشان، باید منابع دینی را تنقیح و پردازش کرد. ایشان با اشاره به دیدگاه مرحوم نائینی، میزان دخالت الفاظی که شارع استعمال کرده را در کشف اغراض شارع مورد بررسی قرار می‌دهد. همچنین، ایشان به تأثیر تعلق احکام به عناوین بر استنباط اشاره می‌کند.

تنوع روش‌ها و سطوح روش‌شناسی

دیدگاه استاد صادقی

ایشان معتقد است که روش‌های علمی را می‌توان به چهار دسته عقلی، نقلی، تاریخی و تجربی تقسیم کرد. ایشان روش شهودی را به دلیل شخصی بودن، فاقد جایگاه در روش‌های علمی اجماعی می‌شمارند. همچنین، ایشان بر اهمیت فنون و ابزارها در روش‌شناسی تاکید می‌کنند و استفاده از هوش مصنوعی در اجتهاد را تحولی مثبت می‌دانند. ایشان معتقدند که هر یک از این روش‌ها، خود به شاخه‌های متعددی تقسیم می‌شوند. همچنین، ایشان به تمایز مفاهیمی مانند فقه‌الاقتصاد، فقه‌السیاسه و فقه اجتماع اشاره می‌کنند و لزوم تعیین مرزهای دقیق آنها را یادآور می‌شوند.

نظر استاد رشاد

ایشان با بیان اینکه روش به معنای استنطاق منابع است، معتقد است که با توجه به تفاوت سهم هر علم از انواع مجاری معرفتی، نمی‌توان از یک روش واحد سخن گفت. ایشان سه روش را برای علوم اسلامی پیشنهاد می‌دهند: روش تکون علم‌ها، روش حل مسئله برای هر علمی و روش تطبیق داده‌های علم بر عرصه‌های حیات. همچنین ایشان بر این باور است که منشأ و سرچشمه کل معرفت از ساحت الهی است.

دیدگاه استاد طالقانی

در علوم اسلامی، دو دسته علم وجود دارد: علومی که به طور متعارف اسلامی خوانده می‌شوند و علومی که به نوعی اسلامی شده‌اند. ایشان معتقدند که کار فقه باید بر اساس کشف مراد شارع باشد و نه صرفاً بر مبنای منجز و معذر و مبانی معرفت‌شناسی نیز باید با ادبیات رایج اپیستمولوژی مرتبط باشد. همچنین، ایشان بر این باورند که فیلسوف مسلمان نمی‌تواند وحی را نادیده بگیرد. از نظر ایشان، یکی از منابع معرفت تستیمونی است و از منظر اپیستمولوژیک، یکی از مستحکم‌ترین گواهی‌ها، گواهی‌های وحیانی هستند.

روش کسب معرفت و احتیاط در نهادسازی

نظر استاد علی‌دوست

باید از ساختن بحث و خلق واژه‌ای که سپس به بحث درباره آن می‌پردازیم، پرهیز کرد. ایشان معتقدند که روش‌شناسی به فهم متون و نصوص کمک می‌کند و در نهادسازی فقه باید با احتیاط عمل کرد. ایشان همچنین بر این باور است که روش‌شناسی عمدتاً به دو بخش تقسیم می‌شود: جنبه فلسفی و جنبه نظریه‌پردازی. از نظر ایشان، روش‌شناسی به محقق کمک می‌کند تا به یک قرار و ثبات برسد.

نتیجه‌گیری

با توجه به دیدگاه‌های مطرح شده، می‌توان دریافت که روش در علوم اسلامی، موضوعی پیچیده و چند بعدی است که نیازمند توجه به ابعاد مختلفی از جمله مبانی، منابع، اهداف، و چالش‌های موجود است. صاحب‌نظران مختلف، با دیدگاه‌های متنوع خود، به غنای این بحث افزوده‌اند. این دیدگاه‌ها نشان می‌دهند که روش‌شناسی در علوم اسلامی نیازمند توجه به سطوح مختلف و تنوع روش‌ها است و نمی‌توان به یک روش واحد برای تمامی علوم اسلامی اکتفا کرد.

برای مشاهده پست‌های دیگر پروند‌ه دانش اینجا را بزنید.
همچنین برای مشاهده نزدیک‌ترین منابع در این زمینه به نورمگز مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *