الگوی کلی تدریس

مدل آموزشی پنج بعدی – راهبردسازی – الگوی کلی تدریس – مراحل برنامه ریزی برای یک تدریس موفق – شفاف سازی اولیه موضوع تدریس، نیاز شناسی، هدف گذاری

الگوی کلی تدریس

فرض كنید به شما تدریسی پیشنهاد شده است. میزان تاثیرگذاری موضوع درس در سرنوشت آینده علم‌آموزان كاملاً روشن است. به خود اجازه نمی‌دهید كه درس را به‌صورت معمولی و سطحی برگزار كنید. برای اینكه یك تدریس آگاهانه و دقیق داشته باشید چه طرح و برنامه‌ای را در نظر دارید؟

روند یك برنامه‌ریزی را در یادداشت قبل مرور كردیم، با استفاده از آن به سؤال فوق پاسخ دهید و با پاسخی كه در این قسمت ارائه شده است مقایسه كنید.

مراحل برنامه‌ریزی برای یك تدریس موفق و آگاهانه:

شفاف سازی اولیه موضوع تدریس

موضوع تدریس شما چیست؟ مثلاً ” منطق ” یا ” ادبیات ” است. امّا كدام منطق و با چه سطح؟ چه ادبیاتی و با چه عمق؟ معمولا در پاسخ این گونه سوالات، نام كتابی كه باید تدریس شود گفته می‌شود. این پاسخ مفید است امّا شفّاف و كاربردی نیست. هر كتابی دارای اهداف و لایه‌هایی است. كتاب‌ها در پرداختن به جوانب مختلف یك موضوع با هم تفاوت دارند. كتاب‌ها برای سطوح مختلفی از مخاطبین نوشته شده‌اند. اگر بخواهیم در پاسخ به سؤال فوق نام كتاب مورد تدریس را ذكر كنیم باید تمام خصوصیات آموزشی آن را نیز تبیین نماییم. مثلاً بگوییم:

” موضوع تدریس من منطق است. از شاخه‌های منطق، منطق صوری را تدریس می‌كنم، منطقی كه به هدف تشخیص مغالطات و انحراف‌ها در تركیب قضایا تدوین شده است. مخاطبین من، علم آموزانی هستند كه با منطق آشنایی قبلی ندارند. كتابی كه تدریس می‌كنم بیشتر به تعاریف پرداخته است تا كاربردها. در بررسی تعاریف نیز به بیان نظریه ابن‌سینا اكتفا كرده است و نظرات دیگر را مطرح نكرده است. این كتاب توانایی رشد كاربردی ندارد و فقط برای یك آشنایی اولیه نسبت به منطق مفید است. و……. “

حتما این مطلب را هم بخوانید  الگوریتم روش تدریس کارگاهی قسمت دوم

چگونه موضوع تدریس را شفّاف كنیم؟

پیگیری مراحل بعدی سبب شفّاف سازی موضوع درس خواهد شد.

نیاز شناسی

مطالب درس چه نیازی را برطرف خواهد كرد؟ این مطالب برای حل چه مسائلی در زندگی مفید است؟ سوالاتی كه این درس پاسخگوی آنهاست كدامند؟

در یادداشت‌های گذشته مباحث معرفت شناسی < فهم و مراتب آن < سطح دوم از سطوح فهم و ادراك : فهم اولیه، بحثی درباره تأثیر نیازها در ایجاد فهم ارائه شد. نكات كلیدی آن را دوباره مرور كنیم:

سنگ بنای علم‌آموزی تشخیص نیازی است

كه مطلب درس برای پاسخ به آن تهیه شده است.

استاد باید علم‌آموزان را در موقعیت لمس آن نیاز قرار دهد تا خود بخود فكر او فعال شود و سعی كند تا راه حل را بیابد. وقتی علم‌آموزان مشتاق یافتن راه حل شد به هر مطلبی كه به او كمك كند تا به هدف برسد توجّه خواهد كرد. و وقتی فهمید كه مطلب درس پاسخ اوست و گمشده‌ی او در درس قرار دارد با دقّت به درس توجّه خواهد كرد و پیام درس را خواهد گرفت.

سوال:

چگونه نیازی را كه سنگ بنای درس است تشخیص دهیم؟

پاسخ:

با استفاده از تفكّر معكوس ؛ یعنی تلاش برای یافتن پاسخ سؤال زیر:

اگر این مطلب را ندانیم چه مشكلی پیش می‌آید؟

در بحث نیاز شناسی دیدیم كه مهارت طرح سؤال ابزار برای تعیین نیازها است. حتماً به نكاتی كه در یادداشت طرح یك سؤال مفید و روش تفكّر شبكه‌ای ‌ارائه شد مراجعه كنید.

مثلاً : می‌خواهیم قسمت صرف ادبیات را درس بگوییم. چه نیازی موجب شده است كه چنین علمی‌به وجود بیاید؟ این درس چه مسائلی از زندگی را حل می‌كند؟

حتما این مطلب را هم بخوانید  مراحل برنامه ریزی برای یک تدریس موفق

پاسخ پیشنهادی:

آیا اگر معنی كلمات را ندانیم می‌توانیم به منظور گوینده پی ببریم؟ كوچكترین سوء فهم در معنی یك كلمه موجب انحراف از فهم مطلب می‌شود. علم صرف علم كلمه شناسی است. علمی‌است كه به‌دنبال تشخیص معانی دقیق كلمات است. حال اگر گوینده كلمات كسی است كه فرق دقیق كلمات را می‌داند و برای معانی‌ای كه می‌خواهد انتقال بدهد كلمات را با دقّت انتخاب می‌كند آیا در این صورت شناخت دقیق كلمات اهمیت بیشتر پیدا نمی‌كند؟ اگر این گوینده، خدا باشد و با زبانی كه قابلیت انتقال دقایق معانی را دارد، مطالب خود را بیان كرده باشند اهمیت آن چقدر می‌شود؟

هدف گذاری :

این مرحله پاسخ به سؤال زیر است:

  • چه هدفی از مطرح كردن این درس و بحث و بررسی آن داریم؟
  • چه تغییری در علم‌آموز باید به وجود بیاید؟

حیاتی‌ترین مسأله‌ای كه برای یك تدریس موفق ضروری است، پاسخ این سوالات است. چگونه به این سؤال پاسخ دهیم؟ زحماتی كه در یادداشت نگرش‌سازی متحمل شده‌اید، اینجا به ثمر می‌نشیند. برای هدف‌گذاری در آموزش نیاز به تعیین سطح فهم و ادراك و سطح احساس و سطح مهارت داریم. یعنی سؤال كلّی فوق به سه سؤالِ شفّاف تجزیه می‌شود:

  1. علم آموز چه باید بداند؟ (چه انتظار علمی‌از او داریم؟ در چه عمق و لایه‌ای از فهم و ادراك؟)
  2. علم آموز چه روحیات و احساسی باید نسبت به موضوع درس در خود ایجاد كند؟ (موضع‌گیری او نسبت به درس چگونه بشود؟ )
  3. علم آموز چه مهارت‌ها و قابلیت‌های عملی باید به‌دست آورد؟

جدول‌هایی که در یادداشت‌های معرفت شناسی و رفتارشناسی بررسی كردید راهنمای شما در تدوین اهداف آموزشی هستند.

حتما این مطلب را هم بخوانید  دو نمونه از هدف گذاری در تدریس

1. جدول راهنمای تعیین اهداف علمی‌برای یك تدریس

شماره

سطح فهم

نماد‌های تشخیص و اندازه‌گیری

1

تصور اولیه

( سطح حافظه‌ای )

علم آموز بتواند به یاد بیاورد، مشخص كند، تمیز بدهد، نشان بدهد، تعیین كند، تعریف كند.

2

فهم اولیه

( سطح ادراكی )

بتواند به بیان خود مطلب را بازگو كند، ترجمه كند، تنظیم كند، نتیجه بگیرد، شكل آن‌را بكشد، توضیح دهد.

3

فهم كاربردی

( سطح كاربردی)

بتواند استفاده كند، رابطه برقرار كند، انتقال بدهد، تعمیم بدهد، طبقه‌بندی كند، توصیه كند.

4

فهم تحلیلی

(سطح تجزیه و تركیب)

بتواند مقایسه كند، حذف و اضافه كند، كشف كند، تحقیق كند، سازمان دهی كند، طراحی كند.

5

فهم استدلالی

( سطح نقد و ارزیابی)

بتواند استدلال كند، تصمیم بگیرد، نقد كند، قضاوت كند، ارزیابی نماید.

6

فهم شهودی

( سطح تولید و خلق)

حدس بزند، نظریه بدهد، تولید كند، استنباط كند، ابداع نماید..

2. جدول راهنمای تعیین اهداف روانی و احساسی برای یك تدریس

شماره

سطح احساس و گرایش

افعالی كه بیانگر این سطح هستند.

1

توجّه

توجّه او جلب شود، دقّت كند، گوش بدهد، ساكت شود، توضیحات بیشتر بخواهد.

2

تمایل

بتواند تحمل كند، خود را منطبق كند، احترام اجمالی بگذارد، اهمیت اولیه بدهد، ابراز علاقه كند، ترجیح بدهد، كمك كند.

3

وابستگی

احترام زیاد بگذارد، اهمیت كافی بدهد، علاقه زیاد ابراز كند، حساسیت اولیه پیدا كند، ارزش اولیه بدهد، لذت ببرد رعایت كند، تعهد نشان بدهد، امور خود را با آن تنظیم كند

4

محبت و ارادت

حساسیت كامل داشته باشد، ارزش كافی بگذارد، اهمیت حیاتی داشته باشد، اطاعت كند، خود را مسئول ببیند، عشق بورزد، برای آن مبارزه كند، در وجودش تبلور بیابد، بپرستد

3.جدول راهنمای تعیین اهداف مهارتی و عملی برای یك تدریس

شماره

لایه و سطح

افعالی كه نشان دهنده این لایه هستند.

1

آزمون و خطا

تقلید

آزمایش می‌كند، بررسی ‌می‌كند، جستجو می‌كند، نمونه برداری می‌كند، می‌سنجد، نگاه می‌كند، تكرار می‌كند، مونتاژ می‌كند.

2

اجرای مستقل

به تنهایی عمل می‌كند، طراحی می‌كند، می‌سازد، دوباره سازی می‌كند.

3

دقت و استمرار

كنترل می‌كند، ارزیابی می‌كند، ظریف كاری می‌كند، اصلاح و تعمیر می‌كند.

4

عادی شدن و ملكه شدن

به‌راحتی انجام می‌دهد، چند كار را همزمان به خوبی انجام می‌دهد، بلافاصله اجرا می‌كند، معطل نمی‌ماند.

طبقه بندی شده در: آموزش پنج بعدی
پرونده ویژه: عبدالحمید واسطی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *