گزیده ویدئویی از سخنان استاد پیروزمند (عضو هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع) در سومین هماندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان «رابطه روش با علوم اسلامی» تقدیم میگردد.
مباحث و ایدههای اصلی
استاد پیروزمند بحث روش شناسی در علوم اسلامی را با تأکید بر ارتباط تنگاتنگ آن با تلقی ما از این علوم و انتظاراتمان از افق فعلی و آینده آن آغاز می کند. او معتقد است که تعریف و تبیین یک روش جامع برای علوم اسلامی، نیازمند درک روشنی از گستره، اهداف، کارکرد و غایت این علوم است.
ارتباط روش با تلقی از علوم اسلامی
- مفهوم روش در علوم اسلامی، تابعی از تلقی ما از این علوم است.
- این تلقی خود متفرع بر دو سؤال اساسی است:
- گستره علوم اسلامی چیست؟ (علوم معقول، منقول، انسانی، نظام سازی و غیره)
- انتظار و تلقی ما از افق فعلی و آینده علوم اسلامی چیست؟ (تغییرات، دستاوردها، چشم انداز)
- روش، ابزاری برای رسیدن به علمی با قابلیت های مطلوب و ترسیم شده در چشم انداز آینده است.
- برای تبیین مختصات یک روش جامع، باید بدانیم که این روش قرار است مولد چه علمی باشد.
- تکامل احتمالی در علوم منقول و فقه نیز باید در این افق هم ذهنی مورد توجه قرار گیرد.
جهت مطاله بیشتر میتوانید به اینجا مراجعه فرمایید.
ماهیت و کارکرد روش در علوم اسلامی
- روش در علوم اسلامی باید منجر به تولید علم، تغییر مرز دانش، قاعدهمند کردن آن و کسب معرفت شود.
- “وقتی میگوییم روش در علوم اسلامی لذا روش در علم باید از داخلش علم بیرون آید. لذا وقتی که بیان میکنیم روش در علوم اسلامی یعنی روش کارش تولید علم است. حالا اسم آن را اگر روش کسب معرفت بگذارید اشکال ندارد.”
- روش، شامل قواعد و فرآیندی است که امکان اتخاذ و انتخاب اطلاعات مناسب و نسبت سنجی بین آنها را به گونه ای فراهم می آورد که به حل مسئله (با مفهومی وسیع) بیانجامد.
- “بنابراین روش میشود آن قواعد، آن فرایند که امکان به عبارتی اتخاذ انتخاب اطلاعات مناسب و نسبت سنجی بین آنها به گونهای که به حل مسئله بیانجامد.”
تمایز بین مفهوم عام و خاص روش
- می توان روش را به صورت عام تعریف کرد که شامل روش تولید علم، مدیریت دانش و تحقق آن می شود.
- با این حال، به نظر می رسد بحث حاضر بر “روش علم ورزی” یا “روش تولید علم” متمرکز است و قصد ورود به مباحث مدیریت دانش و تحقق علم را ندارد.
- “ظاهراً تو این جلسه با توضیحاتی که دوستان دادن فرضشان بر این است که ما روش مدیریت علم یا روش تحقق رو اراده نداریم وارد موضوع و مفهوم روش بکنیم. خب وقتی اراده نداریم بکنیم میشود همان روش علمورزی، روش تولید علم، روش کسب معرفت، روش تبدیل اصلیهایی به نظریههای علمی، روش تغییر مرز دانش و هر مفهوم دیگرای که شما متناظره با این میتوانید به انصاب ازش یاد کنید. این میشود مفهوم روش.”
لزوم توجه به مبانی روش
- برای تبیین دقیقتر مفهوم روش، باید مبانی آن (مانند تلقی معرفت شناسانه از علم) مورد بررسی قرار گیرد.
- اختلاف در این مبانی میتواند منجر به دیدگاههای متفاوتی در مورد روش شود.
- بله اگه خواستید روش بشکافید باید این را هم بحث کنید یعنی بگویید روش من میگم با چه تلقی معرفتشناسانهای از علم میگوییم. روش را دارم توضیح میدهم با نگاه پوزیدیستی.
وحدت و کثرت روش
- این پرسش را مطرح میشود که آیا باید به تنوع و کثرت روش بلا وحدت در علوم اسلامی معتقد باشیم یا خیر؟
- ایشان معتقد است که کثرت روش ضروری است، اما “کثرت بلا وحدت” نمیتواند به انسجام و جهت واحد در علم منجر شود.
- بنابراین، بحث در مورد “وحدت روش” و الزامات آن نیز ضروری است.
توانمندسازی علوم اسلامی و الزامات روش شناختی
- توانمندسازی علوم اسلامی به معنای میزان پاسخگویی آن به سرپرستی تکامل فرد و جامعه در چارچوب شریعت اسلام است.
- بر اساس یک نگرش دینشناسانه قبل از علوم اسلامی به معنای خاص کلمه اگر ما بگیم شریعت اسلام در مسند هدایت و سرپرستی تکامل فرد و جامعه است. این گزاره مهم است اگر بگوییم که اسلام در مسند سرپرستی تکامل فرد و جامعه است آ وقت علوم اسلامی باید خودش را به این نزدیک کند به میزانی که توانمندسازی علوم اسلامی یعنی میزان پاسخگویی به این مطلب.
- بر این اساس، علوم اسلامی (فلسفه، فقه، اخلاق و غیره) زمانی توانمند میشوند که به توانند “نظام معرفتی” تحویل دهند.
- این نظام معرفتی باید “پویا” باشد و مخاطب (فرد و جامعه) را موجودی در حال شدن ببیند و بتواند نسخههای متناسب با مراحل تکامل او ارائه دهد.
- “اگر این باشد پس علوم اسلامی وقتی توانمند میشود که فلسفه و فقه و اخلاق ما بتواند پاسخ سرپرستی فرد و جامعه رو بدهد. وقتی که بتواند نظام معرفتی تحویل بدهد، بتواند نظامسازی کند، نه نظامسازی عینی آن هم سر جای خودش بحث بشود”
نقص در بلوغ نظام معرفتی گذشته و الزامات روشی
- نظام معرفتی گذشته ما (چه در علوم معقول و چه در علوم منقول) در بیان نظام معرفتی به بلوغ کافی نرسیده است.
- نظام معرفتی مبتنی بر منطق قیاسی در علوم معقول و عام و خاص در فقه به تنهایی کافی نیست.
- این نقص در بلوغ نظام معرفتی، الزامات روشی خاص خود را نشان می دهد.
الزامات بلوغ روش
- بلوغ در نظام معرفتی نیازمند بلوغ در روش تحصیل معرفت است.
- نقطه کانونی این روش متکامل باید این باشد که بتواند ارتباط بین مفاهیم و مقولههایی را برقرار کند که در نظام معرفتی گذشته از یکدیگر مرتبط دیده نمیشدند.
- تحقق این بلوغ روش، مستلزم ارائه یک “نظریه معرفت شناسی متکامل” است که بتواند مبنای یک “روش متکامل” و در نهایت یک “نظام معرفتی متکامل” را فراهم آورد تا این نظام معرفتی بتواند قدرت سرپرستی تکامل را داشته باشد.
- حتماً سر از بحثهای معرفتشناسی که گفتند درمیآورد که ما مجبوریم یک نظریه معرفتشناسی متکاملی بدهیم تا بتوانیم یک روش متکاملی بدهیم تا آن روش متکامل بتواند یک نظام معرفتی متکامل بدهد که اون نظام معرفتی متکامل بتواند قدرت سرپرستی تکامل داشته باشد.
جمعبندی دیدگاه استاد پیروزمند
بحث مطرح شده بر اهمیت بنیادین رابطه روش در علوم اسلامی و ارتباط وثیق آن با اهداف و چشم انداز این علوم تأکید دارد. ایشان با طرح سوالاتی اساسی پیرامون گستره و غایت علوم اسلامی، لزوم بازاندیشی در روش های موجود و تلاش برای دستیابی به روش های متکامل تر را مطرح میکند. ایده “بلوغ نظام معرفتی” و ضرورت “نسبت سنجی بین مفاهیم و مقوله ها” به عنوان یکی از الزامات اصلی این تکامل روش شناختی برجسته میشود. در نهایت، بر نقش نظریه معرفت شناسی متکامل در شکل گیری روش و نظام معرفتی کارآمد برای ایفای نقش سرپرستی تکامل فرد و جامعه تأکید میشود.