توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد پارسانیا، درختواره علوم

دومین هم‌اندیشی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی
تصویر علی بیژن نژاد
علی بیژن نژاد
علی بیژن نژاد
استاد پارسانیا به بحث درباره‌ی مفهوم "درختواره علوم" و چگونگی سازماندهی و اولویت‌بندی حوزه‌های مختلف دانش می‌پردازد. ایشان سه محور اصلی را در این زمینه مطرح می‌کنند: 1. علوم محقق و مدون: که به عنوان میراث علمی و ساختارهای موجود، بر جهت‌گیری‌های آتی تأثیرگذار است. 2. نیازها: که با وجود فوریت و اهمیتشان، نباید به تنهایی تعیین‌کننده‌ی مسیر علمی باشند و می‌توانند به عنوان موانعی در برابر تدوین ساختار منطقی عمل کنند. 3. ارتباط منطقی بین حوزه‌های علمی: که به عنوان بنیاد اصلی سازمان‌دهی دانش، اولویت‌بندی حوزه‌های بنیادی را ضروری می‌سازد، حتی اگر این حوزه‌ها در کوتاه‌مدت مورد توجه نیازهای جاری نباشند.

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

استاد پارسانیا به بحث درباره‌ی مفهوم “درختواره علوم” و چگونگی سازماندهی و اولویت‌بندی حوزه‌های مختلف دانش می‌پردازد. ایشان سه محور اصلی را در این زمینه مطرح می‌کنند:

1. علوم محقق و مدون: که به عنوان میراث علمی و ساختارهای موجود، بر جهت‌گیری‌های آتی تأثیرگذار است.

2. نیازها: که با وجود فوریت و اهمیتشان، نباید به تنهایی تعیین‌کننده‌ی مسیر علمی باشند و می‌توانند به عنوان موانعی در برابر تدوین ساختار منطقی عمل کنند.

3. ارتباط منطقی بین حوزه‌های علمی: که به عنوان بنیاد اصلی سازمان‌دهی دانش، اولویت‌بندی حوزه‌های بنیادی را ضروری می‌سازد، حتی اگر این حوزه‌ها در کوتاه‌مدت مورد توجه نیازهای جاری نباشند.

محور اول: علوم محقق و مدون

ایشان اشاره می‌کند که علوم محقق و مدون موجود، که در فرهنگ، جامعه و گفتگوهای علمی عینیت یافته‌اند، به عنوان یک عامل تعیین‌کننده در شکل‌گیری درختواره علوم نقش دارند. این علوم، به دلیل ساختار و پیشینه‌ای که دارند، می‌توانند مسیر حرکت و توسعه‌ی علمی را تحت تأثیر قرار دهند.

 

محور دوم: نیازها

محور دوم، نیازهای جامعه و مسائل مبتلا به آن است. وی بیان می‌کند که نیازها از یک سو بسیار مهم هستند و ضرورت پرداختن به آن‌ها انکارناپذیر است اما از سوی دیگر، این نیازها می‌توانند به عنوان یک عامل بازدارنده نیز عمل کنند و مانع از تدوین یک طرح مدون و حرکت بر اساس آن شوند. ایشان می فرماید: «نیازها یه مقدار تهدید کننده هم هستش. یعنی رو از اینکه فرصت یه تدوین یا بر اساس یه طرح مدن حرکت بکنیم ممکنه باز بداره.»
او با تشبیه پرداختن به نیازها به “تعمیر یک هواپیمایی یا رسیدن به مشکلات یک هواپیمایی در در حال پروازه”، بر فوریت و حالت بحرانی برخی از این نیازها تأکید می‌کنند. با این حال، هشدار می‌دهند که نباید صرفاً بر پاسخگویی به نیازها متمرکز شد و این نباید محور اصلی تعیین مسیر علمی قرار بگیرد (“نمیشه این خودش محور اصلی قضیه قرار بگیره”). همچنین، به این نکته اشاره می‌کنند که نیازها پویا هستند و با گذشت زمان تغییر می‌کنند، و پاسخگویی به آن‌ها نیازمند توجه مداوم است (“نیازها تغییر پیدا می‌کنه”).

 

محور سوم: ارتباط بین حوزه‌های علمی

استاد پارسانیا بر این باور است که علاوه بر علوم مدون و نیازها، یک “ربط منطقی نه مدونه مربوط و محقق حوزه‌های علمی و معرفتی موجوده” که سازمان‌دهنده‌ی اصلی درختواره علوم است. این ارتباط منطقی تعیین می‌کند که کدام حوزه‌های معرفتی نسبت به سایرین بنیادی‌تر هستند.

ایشان تأکید می‌کنند که حتی اگر حوزه‌های بنیادین لزوماً در معرض توجه نیازهای روزمره نباشند و مورد غفلت قرار بگیرند باز هم ناگزیر به سرعت بخشیدن به توسعه‌ی آن‌ها و در اولویت قرار دادنشان نسبت به سایر حوزه‌ها هستیم. پرداختن به این حوزه‌های مبنایی نیازمند “همت بیشتری است و سختی بیشتری هم داره یعنی موانع بازدارنده‌ای وجود داره این نسبت به مورد اول. مفاهیم پایه و بنیادین اینکه در همه مسائل تعیین کننده هست به نظرم پرداختن به اون‌ها و دانش‌هایی که این حوزه‌های بنیادین رو مشخص می‌کنه این در اولویت قرار داره یعنی شناسایی اون قسمت و پرداختن با این امور”.

 

چالشها

ایشان در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که در کانون این مفاهیم بنیادین، خود مفهوم “علم” قرار دارد و ما با یک مانع جدی روبرو هستیم که همان تصور موجود و مدون از “مفهوم علم” است . علاوه بر این، به وجود یک “نظام معرفتی رقیب” اشاره می‌کنند که هم نیازهای ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و هم مسیری را که طی می‌کنیم تعیین می‌کند و مشکلاتی را برای ما ایجاد می‌نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *