توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد مقیمی،ضرورت طراحی درختواره علوم اسلامی

دومین هم اندیشی توسعه و توانمند سازی علوم اسلامی
تصویر محمد عرب
محمد عرب
محمد عرب
استاد مقیمی حاجی به چرایی نیاز به چنین درختواره‌ای، اهداف و کارکردهای آن، چالش‌های مربوط به تعیین مبنای طبقه‌بندی و ضرورت رویکرد پیشینی در مدیریت دانش اشاره می‌کند.

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

گزیده ویدئویی از سخنان استاد ابوالقاسم مقیمی حاجی(رئیس پژوهشکده دانشنامه نگاری پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)با موضوع ضرورت طراحی درختواره علوم اسلامی در دومین هم‌اندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان «جایگاه نیازهای کاربردی در درختواره علوم اسلامی»تقدیم نگاهتان می‌شود.

 

بخش اول: چرایی و کارکردهای درختواره علوم اسلامی

بنده با طرح سوال “چرا به دنبال درختواره‌ایم؟” به تبیین کارکردهای اساسی آن می‌پردازم واینکه هدف صرفاً ساماندهی وضع موجود دانش‌های متراکم نیست، بلکه باید ناظر به “جهت گیری و جهتدهی به وضع مطلوب” و پاسخگویی به “انواع نیازهای دانشی” باشد. این نیازها صرفاً محدود به کاربردهای عینی و اجرایی نیستند، بلکه شامل نیازها در عرصه “تولید اندیشه و دانش و مبانی” نیز می‌شوند. به عبارت دیگر، در حوزه علوم انسانی اسلامی، بسیاری از نیازها معطوف به “بنیان‌های فکری” است. تاکید می‌کنم که تعریف نیاز نباید به نیازهای عینی و اجرایی محدود شود.

از جمله کارکردهای درختواره علوم اسلامی که در این بخش برشمرده می‌شود می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • انسجام‌دهی به دانش و مدیریت اندیشمندان: ما باید به یک ساختاری برسیم که بتواند یک انسجامدهی به دانش کند.
  • تسهیل دسترسی به اطلاعات: دسترسی به اطلاعات را این طبقه‌بندی ما تسهیل کند برای دسترسی به اطلاعات و افراد بتوانند مطالب رو به ساعتی این رو به آن دسترسی داشته باشند.
  • تسهیل تبادل اندیشه: عدم طبقه‌بندی صحیح می‌تواند منجر به اختلاط علمی و آسیب به تبادل اندیشه شود.
  • توسعه دانش و فراهم شدن بستر آموزش علم: طبقه‌بندی دانش بستری برای چگونه آموزش بدهیم و طراحی درختواره رشته‌ها فراهم می‌کند.

 

بخش دوم: مبانی طبقه‌بندی علوم

باید به چالش‌های تعیین مبنای طبقه‌بندی علوم اسلامی اشاره شود و این سوال را مطرح می‌سازد که آیا باید به دنبال “طبقه‌بندی منطقی علم” بود یا “نهاد علم محقق”.سپس به مبانی مختلفی که برای طبقه‌بندی علوم در تاریخ اندیشه اسلامی مطرح شده است اشاره می‌کنم:

  • مبنای موضوع: این مبنا که بر اساس عوارض ذاتی موضوع استوار است، در حال حاضر به عنوان مبنای مشهور و ارتکازی پذیرفته شده است.
  • مبنای هدف: برخی از اندیشمندان اسلامی معتقدند که طبقه‌بندی باید بر اساس هدف علم صورت گیرد و این نگرش ،نگرش سیستمی را تقویت می‌کند.
  • مبنای روش تحقیق: در این رویکرد، علوم بر اساس روش تحقیق (نقلی، تجربی، عقلی) طبقه‌بندی می‌شوند، همانطور که ابن خلدون در گزارش خود به آن اشاره کرده است.
  • مبنای محمول (آیت‌الله بروجردی): ایشان جامع بین محمولات علوم را مبنای طبقه‌بندی قرار می‌دهند و عملاً طبقه‌بندی موضوع را به طبقه‌بندی بر اساس محمول ارجاع می‌دهند.
  • مبنای منابع (خوارزمی، غزالی و دیگران): در این دیدگاه، علوم بر اساس منابعشان (شرعی/غیرشرعی، دینی/غیردینی) طبقه‌بندی می‌شوند، مانند ساختار مفاتیح العلوم.

هر یک از این مبانی دارای نقاط قوت و ضعف و نیازمند بررسی و نقد است. برای مثال، طبقه‌بندی بر اساس منابع ممکن است نیازمند طبقه‌بندی ثانوی در داخل هر دسته باشد.

 

بخش سوم: ضرورت رویکرد پیشینی در مدیریت دانش و طراحی درختواره

اهمیت توافق بر سر مبنای طبقه‌بندی پیش از پرداختن به طراحی درختواره، از این جهت مهم است که: اگر دنبال درختواره هستند به معنای طبقه‌بندی علوم و تفکیک بین علوم و ترسیم ارتباطات هستیم یه بحث پیش‌چینیش این بحث هست که ما باید بگوییم ما یک مبنای توافقی می‌گذاریم بر مبنای موضوع می‌خواهیم بحث کنیم از اینجا شروع کنیم این را روشن کنیم حالا بیایم بر اساس آن کارکردهایی که این درختواره می‌تواند داشته باشد ببینیم کدام تقسیم‌بندی ما را بهتر به هدف در مدیریت دانش و در ساماندهی آموزش می‌رساند.

باید بررسی کنیم چگونه می‌توان معیارهای طراحی طبقه‌بندی علوم را تعیین کرد. مدیریت پیشینی دانش، به‌ویژه در مطالعات بین‌رشته‌ای، ضروری است و می‌تواند بسترساز آموزش مؤثر باشد. این رویکرد مسیر تبدیل پژوهش به آموزش را هموار می‌کند.

بر رویکرد پسینی در مدیریت و طبقه‌بندی دانش،  انتقاداتی وارد است وپیشنهاد می‌‌شود که ابتدا یک یک  ملاک‌ها رو معین کنیم و سپس درختواره موجود را بر اساس آن ارزیابی نماییم: لذا عرض حقیر این است که برداشت من از سؤال این هست که ما به دنبال مدیریت پیشینی باشیم و طبق اون طبقه‌بندی‌ها باید یک یک ملاک‌ها رو معین کنیم وقتی ملاک و معیار روشن شد می‌گذاریم این را درختواره موجود می‌گوییم این درخواره موجود چند درصد تطبیق دارد یا ندارد و الان اگر در معیار و مبنا توافق نکنیم این نقدها هم نقدهایی از زاویه‌های متشتت خواهد شد که برای اون نهاد تصمیم‌گیر نمی‌تواند راهگشا باشد.

 

بخش چهارم: ارتباط با نیازهای پژوهشی و عملیاتی

در آخر به ارتباط میان طبقه‌بندی علوم و پاسخگویی به نیازهای مختلف (بنیادی، راهبردی، کاربردی) و همچنین تبدیل پژوهش‌ها به گزارش‌های سیاستی و عملیاتی اشاره می‌کنم.ما نه نهادی ساخته‌ایم و نه تجربهٔ کافی داریم، در نتیجه پژوهش‌ها کاربردی نشده‌اند.این مسئله خود نیازمند بحث جداگانه‌ای است. با این حال، تاکید بنده بر مدیریت منطقی علم باید مدنظر قرار گیرد، به ویژه برای آموزش.

 

خلاصه

استاد مقیمی حاجی بر ضرورت و اهمیت طراحی درختواره علوم اسلامی به عنوان ابزاری برای انسجام‌دهی، تسهیل دسترسی، تبادل اندیشه و توسعه دانش تاکید دارند. استاد مقیمی حاجی چالش‌های مربوط به تعیین مبنای طبقه‌بندی (موضوع، هدف، روش، محمول، منابع) را مطرح کرده و بر ضرورت اتخاذ رویکرد پیشینی در مدیریت دانش و توافق بر سر ملاک‌ها و معیارهای طبقه‌بندی پیش از ارزیابی درختواره‌های موجود تاکید می‌کند. این پژوهش ارتباط بین طبقه‌بندی علوم و پاسخگویی به نیازهای پژوهشی و عملیاتی را بررسی کرده است.

 

همچنین برای مطالعه بیشتر با موضوع تبیین رابطه علوم با توانمند‎سازی در بیانات استاد سبحانی(ریاست پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) بر روی متن کلیک نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *