گزیده ویدئویی از سخنان استاد مهدی علیزاده (استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) در دومین هماندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان «جایگاه نیازهای کاربردی در درختواره علوم اسلامی» تقدیم نگاهتان میشود.
ضرورت درختواره دانشی
چرا نهاد علم نیازمند درختواره دانشی است؟ از یک منظر کلان (“نگاه ماهوارهای”) تحولاتی در پهنه دانش رخ میدهد که مدیریت هوشمندانه و پاسخگویانه نهاد علم را ضروری میسازد. این تحولات عبارتند از:
- ظهور روشهای نوین: روشهای جدید با آزمون و خطا خود را نشان میدهند و “ستون فقرات دانشهای گذشته” را به چالش میکشند و نیازمند بازنگری هستند.
- ظهور پارادایمهای جدید: پارادایمهای نوظهور “مشروعیت علمی دانشی” و “مقبولیت و مشروعیت دانشی نخبگانی برخی از علوم” را زیر سوال میبرند.
- ظهور علوم نوپا: علومی که به تدریج انسجام و هویت دانشی پیدا میکنند و میخواهند به عنوان رقیب برای “نظم مستقر دانشی” جای خود را باز کنند. برای این منظور، علوم سابق باید به آنها فضا دهند و نهاد علم باید برای جایگاه این علوم جدید برنامهریزی کند.
- ظهور مسائل مستحدثه چند تباری: مسائلی که از مرزهای یک علم خاص فراتر میروند و برای حل شدن نیازمند “همیاری و همکاری دانشهای متفاوت” و “همافزایی” هستند. این مسائل “رئوس ثمانیه دانش گذشته را به چالش میکشند”.
- زیر سوال رفتن کارآمدی برخی از علوم: کارایی برخی از علوم موجود نیز ممکن است مورد تردید قرار گیرد.
این عوامل باعث میشوند که “عاقله نهاد علم خودش رو نیازمند به تجدید نظر و بازنگری و روزآمدسازی سامانه دانش و چیدمان دانشها بداند” که در گذشته تحت عنوان “طبقهبندی علوم” شناخته میشد و امروزه در قالب “درختوارهها” پیشنهاد میشود.
پیشفرضهای درختواره دانشی
سه پیشفرض اساسی برای پرداختن به درختواره دانشی مطرح میشود:
- تبعیت دانشها از قرائت رسمی: معمولاً دانشها از “قرائت رسمی” پیروی میکنند؛ قرائتی که “مجمعون علیهتر هست، شایعتر هست”. بنابراین، “خوانشهای شاز و کمتر فتار و یا نوظهور هرچند پرقدرت ولی نوظهور که به تفاهم بینال الاذهانی گذاشته نشده شانسی ندارن در این نمایشسازی و در این به اشتراکگذاری”.
- نگرش سیستماتیک به شناخت دانش: برای موفقیت در این مسیر، وجود “نگرش سیستماتیک یا رهیافت نظام باره به شناخت دانش و سامانه دانش” ضروری است.
- توصیف مبتنی بر تحلیل و نظریه علم: در طبقهبندی علوم یا تدوین درختوارهها و تزاروسها، ما در لایه “توصیف” حرکت میکنیم، اما این توصیف باید “مبتنی بر یک لایه تحلیل و قبل از اون مبتنی بر یک نظریه علم” باشد. به عبارت دیگر، “این مفاهیم و تصورات دانش هستند که محدودیت درست میکنند و هر اقدامی با آنها میشود کاررا دنبال کرد.”
کارکردهای درختواره دانشی
کارکردهای متعددی برای درختواره دانشی برمیتوان شمرد از جمله:
- ابزار مدیریت دانش:“نمایه کردن منسجم اون در واقع تراکم معرفتیست که اتفاق افتاده.”
- “احصاء اجزای دانشه“
- بعد آموزشی: در حوزه آموزش، بیشتر “رشتهها و گرایشها” موضوع درختواره قرار میگیرند.
- ترویج نهاد علم: تسهیل و تسریع در ترویج دانش.
- پژوهش: “تدقیق، تفکیک و تجزیه و نمایش کرانهها و دامنهها”ی دانش.
- تأمین نیازهای عقلانیت نهاد علم: “از رهگذر آرایش جدید علوم عقلانیت نهاد علم میتونه این امور رو به اصطلاح بهتر تأمین کنه، به نیازها بهتر پاسخ بده.”
تمایز بین درختواره علم و درختواره علوم اسلامی
ابتدا باید پیکربندی کلی علوم مشخص شود و سپس به دستهبندی رشتههای تخصصی درون هر علم پرداخته شود. “درختواره علم” را مسئول “پیکرهبندی علم” هست و”ترین محصولات این دهههای اخیر تزاروسها یا اصطلاحنامهها هستند که عهدهدار پیکرهبندی دانش بر اساس روابط معنایی مفاهیم دانش هستند.” در این تزاروسها “تعریف ضمنی شکل میگیرد. اجزای دانش نمایش داده میشود. جایگاه و رده اینها و روابط متعدد معناشناختی اینها اونجا بازتاب پیدا میکند.”
علوم اسلامی و رویکرد جدید
علوم اسلامی را میتوان بر اساس سه شناسه اصلی مورد بازبینی قرار داد:
- عقلانیت: “همون معقولیت بین الاذهانی، تفاهم پذیری بین الاذهانی”.
- کارآمدی: ناظر به پاسخگویی به “بحث نیازهای عینی و نیازهای کاربردی”.
- حجیت: به جهت “استناد این علوم به اسلام” و لزوم دارا بودن “حجیت اسلامی”.
تجدید نظر در آرایش علوم بر این اساس میتواند بهتر به نیازها پاسخ بدهد، عقلانیت و تفاهمپذیری بین الاذهانی نخبگانی آن عرف خاص علم رو بهتر تأمین میکند و حجیت دانش اسلامی رم تضمین میکند.
فواید و رهاوردهای پرداختن به درختواره علوم
- اصلاح علوم: “یا باید علم اصلاح بشه تک تک علوم. باید رؤوس سمانیه شون باز تعریف بشود. تو اون زمینههای ضعف تلقی میشه باید توانمندسازی صورت بگیرد.”
- تقویت نظام ارتباطی بین علوم: “در مدیریت دانش باید اتفاق بیفته.”
- تنقیح مجدد صورت بندی جدید قلمروها: بررسی و بازتعریف مرزهای بین علوم (“روابط عرضی”) که در آنها “قلمروهای اقتداری به چالش کشیده میشه” و دانشهای مختلف ادعای اولویت و کارآمدی بیشتر دارند. این امر میتواند به “توانمندسازی علوم” کمک کند.
- طراحی مجدد دانش: کشف چالشها و ابهامها در تعریف، اهداف، روشها، موضوعات و مسائل علوم از طریق “تعریف جدید مانیفست هر علم، رؤوس ثمانیه هر علم و نسبتسنجی میان اینها” که نیازمند “بازتعریف و بازطراحی دانش” است.
سطح مباحث
این مباحث سطحی هستند و اقدامات مرکز مدیریت حوزه تنها بهانهای برای طرح آنها بوده است. با این حال، از نقدهای وارد بر درختوارهٔ موجود به عنوان فرصتی برای تعمیق بحثها استقبال میکنند.
خلاصه
استاد علیزاده بر اهمیت و ضرورت پرداختن به درختواره دانشی در عصر حاضر تاکید میکند. همچنین با تشریح عوامل ایجاد کننده این ضرورت، پیشفرضها و کارکردهای این حوزه را تبیین کرده و بر لزوم تمایز بین درختواره علم و درختواره علوم تاکید میشود. همچنین با ارائه رویکردی جدید به علوم اسلامی، فواید و رهاوردهای بازنگری و طراحی مجدد ساختار دانش را برمیشمرد. این تلاشها میتواند به توانمندسازی علوم و پاسخگویی بهتر نهاد علم به نیازهای جامعه و تحولات علمی منجر شود.