توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد علیدوست؛ دو رویکرد کلان در روش‌‌شناسی

تصویر حسین فرخ‌پی
حسین فرخ‌پی
حسین فرخ‌پی
استاد علیدوست بر اهمیت دقت در استفاده از واژگان و پرهیز از بحث‌های بی ثمر پیرامون مفاهیم خودساخته تأکید می‌کنند. تقسیم بندی روش شناسی به دو قسم فلسفی (کشف هست‌ها) و نظریه پردازی (بایسته شناسی) از دیگر نکات مهم سخنان ایشان است. علاوه بر این، ایشان نقش حیاتی روش شناسی در فهم دقیق متون دینی و داوری صحیح پیرامون دیدگاه‌های مختلف را مورد تأکید قرار داده و نسبت به رویکردهای عجولانه در نهادسازی فقهی و تحمیل بار اضافی بر فقه هشدار می‌دهند. به طور کلی، سخنان ایشان حاوی نکات ارزشمندی در باب اهمیت و جایگاه روش شناسی، به ویژه در مطالعات فقهی، می‌باشد.

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

 

گزیده ویدئویی از سخنان استاد ابوالقاسم علیدوست (عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ،گروه فقه و حقوق) در سومین هم‌اندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان «دو رویکرد کلان در روش‌شناسی فقهی» تقدیم نگاهتان می‌شود.

 

مقدمه 

  • استاد علیدوست با نقل خاطره‌ای از تحصیلش در مکاسب شروع می‌کند. او به انتقادات محقق ایروانی از شیوه بحث شیخ انصاری اشاره دارد. ایروانی معتقد بود شیخ انصاری گاهی نظری را مطرح می‌کرد، برایش استدلال می‌آورد، سپس همان استدلال‌ها را تعدیل می‌نمود و نهایتاً با عبارت “لکن الانصاف…” نظر نهایی خود را بیان می‌کرد.
  • این موضوع برای استاد علیدوست جای سؤال داشت، اما بعدها دریافت که این روش، دارای نظم و پشتوانه منطقی خاصی است. همین تجربه، انگیزه‌ای شد برای ورود او به بحث روش‌ شناسی. ایشان در توسعه این بحث در حوزه نقش داشته و هم‌اکنون دو کتاب در دست تألیف دارد: «روش‌ شناسی اجتهاد: نظریه اطمینان» و «روش‌شناسی اجتهاد معاصر».

شش نکته مختصر در باب روش‌‌شناسی عرض می‌کنم:

نکته اول: توجه به واژگان و مفاهیم خلق شده توسط خودمان

  • گاهی واژه‌های جدیدی می‌سازیم و سپس درباره‌شان بحث می‌کنیم. مثلاً “بررسی بی‌عزمانی”. استاد این کار را نادرست می‌داند و معتقد است تغییر واژه (مثلاً به “تحلیل”) مشکل را حل نمی‌کند. مثال دیگر “معاطات” است که شیخ انصاری – بدون سابقه قرآنی یا روایی – آن را ابداع و تعریف کرد.
  • محقق اصفهانی به شیخ انصاری اعتراض کرد که این واژه ساخته خود اوست و بهتر است منظور خود را صریحاً بیان کند. خودساخته و بی‌پشتوانه بپرهیزیم. ایشان همچنین به چندمعنایی بودن واژه “روش” اشاره می‌کنند و توضیح می‌دهند که بسیاری از این تعاریف را خودمان ساخته‌ایم و ثبات معنایی ندارند.
  • ببینید اولین نکته شاید ناظر به بحث‌هایی که شد من دارم. ما گاهی اوقات یک کلمه رو خودمون می‌آوریم. بعد شروع می‌کنیم راجع به این کلمه صحبت می‌کنیم.
  • یک لفظی خودمون میاریم که شبیهش می‌دونید شیخ انصاری تو معاطات اساتید خدمت‌شون هستیم معاطات و شیخ میاره نه واژه قرآنیه نه واژه رواییه بعد شروع می‌کنه معاطات و معنا کردن اقسام معاطات محقق اصفهانی به شیخ عرض می‌کند. شیخ بزرگوار این کلمه مال خودتونه خودتون آوردید پس بگویید منظورم چیه حالا این دیگه استاد نتیجه می‌گیرد که در مباحث باید به این نکته توجه کنیم و از ایجاد بحث‌های طولانی درباره واژگان .واژه‌ها رو این باید تو بحث‌ها حواسمون باشد

نکته دوم: تقسیم‌بندی روش‌شناسی به دو قسم عمده

بر اساس تجربه خود، روش شناسی را عمدتاً به دو قسم تقسیم می‌کنم.

  • یک قسم دارای جنبه فلسفی و به دنبال کشف هست‌ها است. کتاب اول ایشان نیز به همین نوع از روش‌ها اختصاص دارد و به گفته خودشان در آن حالت خلاقانه‌ای نداشته‌اند، بلکه بیشتر به مدیریت بحث پرداخته‌اند.
  •  قسم دوم، بیشتر جنبه نظریه پردازی و بایسته شناسی دارد. کتاب دوم ایشان در زمینه روش‌ شناسی، حدود ۲۰ بایسته را در بحث اجتهاد (به معنای اخص و اعم) مورد اشاره قرار می‌دهد. ایشان تأکید می‌کنند که ثمره روش‌شناسی تنها کشف و نظریه نیست.

نکته سوم: نقش روش‌شناسی در فهم متون و نصوص

  • بنده معتقدم که روش‌شناسی، به ویژه در علوم مرتبط با متن مانند فقه، نقش بسیار مؤثری در فهم متون و نصوص دارد. انتقادی محقق ایروانی از شیخ انصاری اشاره کرده و دلیل آن را، به گمان خود، عدم آگاهی محقق ایروانی از روش اجتهادی شیخ می‌دانند. به نظر بنده، کسانی که با مبانی روشی شیخ آشنا هستند، درک می‌کنند که چرا ایشان از عناصری مانند استقراء یا جایگاه متفاوت اجماع در اصول و فقه استفاده می‌کنند. در واقع، روش شناسی به ما کمک می‌کند تا داوری دقیق‌تری نسبت به دیدگاه‌های بزرگان داشته باشیم و محقق را به یک قرار و ثبات برساند. بسیاری از بزرگان در فقه (و به تعمیم در تفسیر) به دلیل عدم تعریف یک روش مشخص برای خود، با رفتارهای “کجدار و مریض” و “رفوگرانه موردی” مواجه بوده‌اند.

نکته چهارم: مرز باریک نهادسازی در فقه

  • بحث نهادسازی در فقه مانند( نهاد مالی به جای بانک) اشاره می‌شود که اخیراً توسط برخی بزرگان مطرح شده است. باید با احتیاط با این مسئله برخورد کرد و از تحمیل بار اضافی بر دوش فقه خودداری نمود یکی از افراد در دانشگاه تهران اشاره می‌گوید که فقه را به فعال، منفعل، حسینی و اموی تقسیم کرده و فقه اموی را دنباله‌رو نهادهای غربی و فقه حسینی را مبتکر نهادسازی معرفی کرده است. بنده با این دیدگاه مخالف بوده‌ام و تأکید می‌کنم که نباید به بهانه‌های موجه‌نما، بار اضافی بر دوش فقه گذاشت و این مسائل را باید به متخصصین مربوطه و رسانه‌ها واگذار کرد، در حالی که بزرگان و فرهیختگان باید سطح معقولی از دانش‌ها را در نظر بگیرند.
  • با توجه به محدودیت زمانی و شفاهی بودن مطالب، نتوانستیم نکات چهارم و پنجم را به طور دقیق از هم تفکیک کنیم، اما محتوای اصلی آنها در نکته ششم بازتاب یافته که بر لزوم دقت نظر و احتیاط کامل در مطرح کردن مباحث نوظهور و پرهیز از تحمیل انتظارات نابجا به دانش فقه پای می‌فشارد.

نتیجه‌گیری از دیدگاه استاد علیدوست

  • استاد علیدوست خاطره‌ای که انگیزه‌ای برای ورود ایشان به عرصه روش‌شناسی بوده است، به تبیین دیدگاه‌های خود پیرامون این موضوع می‌پردازد. ایشان بر اهمیت دقت در استفاده از واژگان و پرهیز از بحث‌های بی ثمر پیرامون مفاهیم خودساخته تأکید می‌کنند. تقسیم بندی روش‌ شناسی به دو قسم فلسفی (کشف هست‌ها) و نظریه پردازی (بایسته شناسی) از دیگر نکات مهم سخنان ایشان است. ایشان همچنین بر نقش کلیدی روش‌ شناسی در درک عمیق متون دینی و قضاوت دقیق درباره دیدگاه‌های گوناگون تأکید می‌ورزند و در عین حال، نسبت به شیوه‌های شتابزده در ایجاد نهادهای فقهی و تحمیل وظایف نابجا به دانش فقه هشدار می‌دهند.

 


برای مطالعه ضرورت ها و چالش‌های طبقه‌بندی علوم اسلامی در بیانات استاد رحمانی بر روی متن کلیک فرمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *