گزیده ویدئویی از سخنان استاد محمد تقی سبحانی (ریاست پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) در سومین هماندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان «بررسی مفهوم روش در علوم اسلامی» تقدیم نگاهتان میشود.
مفهوم عام و خاص روش
- روش در یک مفهوم عام به فرایندهای دستیابی به اغراض معرفتی از طریق منابع خاص اطلاق میشود. این فرایند شامل حرکت از مسئله به منابع و سپس به حل مسئله به صورت کلی است.
- در مفهوم خاص، روش ناظر به یک حوزه، چارچوب یا پارادایم خاص مانند حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی یا غربی است.
- اگر بخواهیم به لحاظ مفهومی نگاه کنیم مسئله روش ظاهرش این است که روش یک مفهوم عام دارد و یک مفهوم خاص ناظر به یک حوزه چهارچوب یا پارادایم خاص مثل حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی یا حوزه فرهنگ و تمدن غربی. اگر بخواهیم روش تعریف کنیم همان طور که اساتید هم فرمودند به فرایندهای دستیابی و اغراض معرفتی از طریق منابع خاص یعنی یک فرآیند از مسئله به منابع از منابع به حل مسئله به معنای همان کلی مسئله تلقی کنیم تقریباً آن مفهوم کلی روشن میشود.
روشهای عقلی و عقلایی به عنوان روشهای عام
- روشها به طور کلی یا عقلی هستند یا عقلایی. این روشها به این دلیل عام تلقی میشوند که برای ایجاد تفاهم بین انسانی و منطق مبادلات علمی، حداقل به صورت موقت، در هر فرهنگی و مناسبات علمی قابل استفادهاند. انواع مختلفی از روشها مانند استنباط، استنتاج، انتقادی و استقرایی وجود دارند.
- حالا این روشها را باید علی القاعده بپذیریم که این روش یا روش عقلی است یا عقلایی؟. یعنی روشها اموری هستند به این معنا که مشترکاند در کلیشان. چون قرار است تفاهم بین انسانی ایجاد کنند، منطق مبادلات علمی بشوند. لذا به صورت موقت باید بپذیریم که این روشها روشهای عامی هستند که در هر فرهنگی در هر مناسبات علمی قابلیت دارند.
تکنیکهای روششناختی
- در ذیل روشها، تکنیکهای روششناختی قرار دارند که امور جزئی و بیشماری هستند و برای اعمال روشها مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال، برای روش استنتاج، تکنیکهای متنوعی متناسب با منابع و اغراض خاص قابل پیادهسازی است.
- در ذیل روشها ما با تکنیکهای رو شناختی مواجه هستیم. امور جزئی که ممکن است بسیار بیشمار باشد. برای اعمال آن روشها مثلاً اگر ما روش استنتاج رو بپذیریم، میتواند انواع مختلف تکنیکها را داشته باشد که در نتیجه استنتاج را بتوانیم متناسب با منابع یا اغراض خاصی که داریم پیادهسازی کنیم.
چالش امکان روش خاص اسلامی
- یکی از سؤالات مهم این است که آیا میتوان در حوزه اسلامی از روش به معنای خاص اسلامی سخن گفت یا خیر؟ به نظر میرسد تعلقات تمدنی میتوانند در چارچوبهای خاص، افزودههایی را به روشهای عام وارد کنند و چالش ایجاد کنند.
تاثیر منابع، اغراض معرفتی و پارادایم بر صورتبندی روش
- نوع منابع، اغراض معرفتی انتخاب شده در دانش، و نگاه پارادایمی نسبت به ساحت معرفت، همگی تأثیرگذار هستند بر اینکه روش به صورت کلی چگونه در تمدن اسلامی صورتبندی شود.
- یقیناً نمیتوان با همه تکنیکها و روشهای موجود در حوزه تمدنی مدرن همراهی کرد، در عین حال که اصل آن روشها پذیرفته میشود.
دو چالش اصلی در حوزه مفهوم روش
- چالش اول: تعیین روشهای عام پژوهش متناسب با موضوع و اغراض و بررسی میزان استفاده از آنها در دانشگاه اسلامی و ضرورت ورود روشهای جدید به فرایند تولید دانش.
- چالش دوم: بررسی میزان تأثیرپذیری روشها از چارچوبهای نظری و چگونگی تمایز الگوهای حل مسئله در حوزه علوم اسلامی.
- در نتیجه روشهای انتقال و انتشار دانش، اگرچه مرتبط با روشها هستند، اما نباید در مرحله بحث از روشهای علوم مطرح شوند، زیرا دارای مدلهای روششناختی و مراحل خاص خود هستند.
- برای مثال روش انتقال دانش یک مدلهایی برای خودش دارد. روش انتشار و توزیع دانش جداگانه خودش یک مراحلی دارد. به نظر آنها را نباید در این مرحله وارد کرد.”
دو لایه دانش: شناخت و ساخت/تصرف
- دانش دارای دو لایه است: لایه شناخت (با اغراض معرفتی خاص و متدولوژی و منابع خود) و لایه ساخت/تصرف (مرتبط با تغییر محیط بر اساس معادلات علمی و نیازمند روشها و مبادی دیگر).
- انتظار تولید الگوها و مدلهای عینی برای تصرف توسط فقه که ناظر به شناخت است، صحیح نیست.
ضرورت بستهبندی و ماتریسبندی نسبتهای روشها
- پیشنهاد میشود نسبتهای مختلف روشها بستهبندی و ماتریسبندی شوند تا از بروز مشکلات جلوگیری شود.
- در نتیجه نقطه تمرکز اصلی برای توانمندسازی و توسعه علوم اسلامی، شناخت درست و حل مسائل اساسی در حوزه علوم است. لایه تصرف و تولید الگوها و مدلها در حوزه دانش، ساحتی جدید و غریب از ادبیات روششناسی علمی موجود است که نیازمند توجه ویژه و تولید ادبیات علمی خاص خود است.
جمعبندی دیدگاه استاد سبحانی
تفکیک بین مفهوم عام و خاص روش را در حوزه علوم اسلامی بسیار مهم است. چالشهای مربوط به تعریف روش خاص اسلامی، تأثیر عوامل مختلف فرهنگی و پارادایمی بر صورتبندی روشها، و تمایز بین لایههای مختلف دانش (شناخت و تصرف)، از جمله نکات کلیدی هستند که نیازمند توجه و بررسی دقیقتر در راستای توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی میباشند. تأکید بر شناخت درست و حل مسائل اساسی به عنوان نقطه آغاز این توسعه، و لزوم پرداختن به ساحت جدید تولید الگوها و مدلهای تصرف، مسیرهای مهمی را برای تحقیقات آتی در این حوزه ترسیم میکند.
جهت مشاهده و مطالعه مطالب بیشتر در این خصوص اینجا کلیک کنید.