توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد رحمانی،ضرورت و چالش‌های طبقه‌بندی علوم

دومین هم اندیشی توسعه و توانمند سازی علوم اسلامی
تصویر محمد عرب
محمد عرب
محمد عرب
استاد رحمانی بر اهمیت طبقه‌بندی علوم با ویژگی‌های تنوع و اختصاصی بودن تأکید می‌کنند. ایشان با مرور تاریخچه طبقه‌بندی در اسلام و غرب، به رکود آن در جهان اسلام پس از قرن یازدهم و نقش نهادهای مختلف اشاره دارند. همچنین، به عدم وجود رده‌بندی مناسب کتابخانه‌ای و بی‌توجهی فقها به این حوزه می‌پردازند. در پایان، بر ضرورت طراحی طبقه‌بندی‌های متناسب با نیازهای حوزه‌های مختلف، با توجه به هویت و مبانی علوم اسلامی تأکید می‌کنند.

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

 

گزیده ویدئویی از سخنان استاد علی رحمانی (عضو هیأت علمی معاونت آموزش دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم) با موضوع ضرورت و چالش‌های طبقه‌بندی علوم اسلامی در دومین هم‌اندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان «جایگاه نیازهای کاربردی در درختواره علوم اسلامی» تقدیم نگاهتان می‌شود.

 

محور اول:تنوع طبقه‌بندی و تاثیر مبانی بر آن

تنوع و اختصاصی بودن طبقه‌بندی‌ها

با توجه به صحبت‌های دکتر حکمت نیا ، تأکید می‌شود که طبقه‌بندی علوم چه در تاریخ تمدن اسلامی و چه در غرب معاصر، از تنوع فراوانی برخوردار بوده و در عین حال، هر طبقه‌بندی اختصاصی است. این اختصاصی بودن ناشی از تأثیر طراح طبقه‌بندی، پیش‌فرض‌ها، مبانی فکری، تاریخ علم تا زمان طبقه‌بندی، و اقتضائات محیطی است.

تأثیر مبانی فلسفی و تحولات تاریخی

طبقه‌بندی علوم در غرب متأثر از مبانی فلسفی بوده است. قبل از پوزیتیویست‌ها یک نوع طبقه‌بندی وجود داشته و پس از آن‌ها نوع دیگری شکل گرفته است. به همین ترتیب، طبقه‌بندی‌ها در جهان اسلام نیز با در نظر گرفتن علوم اسلامی و آنچه در آن می‌گذشته، صورت گرفته است.

 

محور دوّم:ضرورت و جهات اصلی طبقه‌بندی

ضرورت دائمی طبقه‌بندی

در هر دوره‌ای نیاز به طبقه‌بندی علوم وجود دارد، همان‌طور که این نیاز در دوره تمدن اسلامی جدی بوده است. متأسفانه از قرن یازدهم هجری به این طرف، عملاً طبقه‌بندی جدیدی در جهان اسلام صورت نگرفته است.

جهات اصلی طبقه‌بندی در جهان اسلام

طبقه‌بندی‌ها عمدتاً از سه ناحیه صورت گرفته است: فلاسفه، دیوانیان (مسئولین حکومتی)، و در دوره‌های جدید، کتابداران.

نبود رده‌بندی کتابخانه‌ای متناسب در جهان اسلام

مورد عجیب این است که نبود رده‌بندی متناسب با حوزه کتاب‌داری در جهان اسلام با وجود کتابخانه‌های بزرگ، مطرح می‌شود. به نظرم فلاسفه با نگاه پیشینی به علم به عنوان رشته، طبقه‌بندی ارائه می‌دادند، اما رده‌بندی از ناحیه کتابداران وجود ندارد.

تفاوت بین رده‌بندی کتابخانه‌ای و طبقه‌بندی علوم در غرب

در غرب بین رده‌بندی کتابخانه‌ای (سازمان‌دهی و تسهیل دسترسی به منابع) و طبقه‌بندی علوم (نظم‌دهی به فضای ذهنی و معرفتی) تفاوت وجود دارد.

 

محور سوّم:ضرورت طراحی،پیش فرض‌ها در طبقه‌بندی

ضرورت طراحی طبقه‌بندی‌های متناسب با نیازهای مختلف

اگر متولیان طبقه‌بندی در گذشته متناسب با نیازهای خودشان طبقه‌بندی ارائه می‌دادند، چرا ما امروز در واحدهای مختلف (علوم، نظام آموزشی، پژوهش) طبقه‌بندی‌های متناسب با نیاز آن بخش طراحی نکنیم؟ این بخش‌ها تفاوت‌های جدی با یکدیگر دارند.

توجه به هویت اصلی واحدها در طبقه‌بندی

در طراحی طبقه‌بندی برای حوزه‌های مختلف (آموزش، پژوهش)، باید به هویت اصلی هر کدام توجه شود. برای مثال، طبقه‌بندی مبتنی بر علوم مدون برای نظام آموزشی کاربرد دارد، اما حوزه پژوهش که در حال شکل‌گیری است، نیازهای متفاوتی دارد.

مؤثر بودن عوامل در مفهوم علوم اسلامی

در بحث علوم اسلامی، عوامل مؤثری در خود مفهوم “علوم اسلامی” نقش دارند، از جمله ملاک اسلامی بودن یک علم (اخذ از منابع، وقوع در جهان اسلام، و ملاک‌های دیگر) و نگرش‌های حداقلی یا حداکثری.

لزوم توجه به پیش‌فرض‌ها و مبانی در طبقه‌بندی علوم اسلامی

برای ورود به حوزه طبقه‌بندی علوم اسلامی، باید به دقت به مبانی و پیش‌فرض‌ها توجه شود. به نظر می‌رسد فلاسفه و متکلمان در طبقه‌بندی‌های علوم اسلامی به این موضوع توجه داشته‌اند.

عدم ورود فقها به حوزه طبقه‌بندی علوم

با بررسی کتب مربوط به ترتیب و احصاء علوم، متوجه عدم ورود جدی فقها به این حوزه شده و این موضوع  یک سؤال اساسی هست. انتظار می‌رور ابن حزم اندلسی با توجه به رویکرد فقهی‌اش، طبقه‌بندی متفاوتی ارائه دهد، اما طبقه‌بندی او نیز بیشتر سبقه کلامی دارد.

نقش نیازها در آغاز طبقه‌بندی

اگر قرار باشد طبقه‌بندی بر اساس نیازها صورت گیرد، آیا یک مسئله پیشینی وجود دارد که نقطه شروع طبقه‌بندی را تعیین کند؟ شروع طبقه‌بندی صرفاً از حوزه نیازهای کاربردی بدون توجه به پیشینه طبقه‌بندی علوم، نیازمند تبیین است.

 

جمع‌بندی

دکتر رحمانی در مورد اهمیت، تنوع، و اختصاصی بودن طبقه‌بندی علوم تأکید دارند. ایشان با اشاره به تاریخچه طبقه‌بندی در جهان اسلام و غرب، به رکود این امر در جهان اسلام پس از قرن یازدهم و نقش متفاوت نهادهای مختلف (فلاسفه، دیوانیان، کتابداران) در آن می‌پردازند. طرح سؤالاتی مهم درباره نبود رده‌بندی کتابخانه‌ای متناسب در جهان اسلام و عدم ورود جدی فقها در این حوزه، از نکات قابل توجه است. در نهایت، بر ضرورت طراحی طبقه‌بندی‌های متناسب با نیازهای مختلف حوزه‌ها (علوم، آموزش، پژوهش) با توجه به هویت اصلی هر کدام و همچنین لزوم در نظر گرفتن پیش‌فرض‌ها و مبانی در طبقه‌بندی علوم اسلامی تأکید می‌کنند. ایشان همچنین به وابستگی متقابل بخش‌های مختلف نظام علمی به طبقه‌بندی مناسب علوم اشاره می‌کنند.

 

همچنین برای مطالعه همین موضوع در بیانات استاد حکمت نیا بر روی متن کلیک فرمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *