توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

استاد درایتی؛ توانمندسازی علوم اسلامی

تصویر حسین فرخ‌پی
حسین فرخ‌پی
حسین فرخ‌پی
چالش‌های اساسی در تعریف و تمایز مفاهیم "توسعه" و "توانمندسازی" علوم اسلامی وجود دارد و ضرورت تبیین دقیق این مفاهیم قبل از تحلیل نقش روش‌شناسی مهم است. همچنین ابعاد مختلف توسعه علوم اسلامی باید بررسی شود و به تفاوت نقش فقه و اقتصاد اسلامی (طراحی نهادها) اشاره شده است. در نهایت، با اشاره به ابهامات مفهومی در تعریف "روش"، بر لزوم دستیابی به فهم مشترک و تمرکز بر حوزه‌های تخصصی برای پیشبرد علوم اسلامی تأکید می‌نماید.

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

 

گزیده ویدئویی از سخنان استاد حمید درایتی (اساتید و مدرسان سطوح عالی حوزوی) در سومین هم‌اندیشی اصحاب علوم اسلامی با عنوان توانمندسازی علوم اسلامی ارائه می‌شود.

 

ابهام در تعریف توسعه و توانمندسازی

در ابتدای بحث استاد درایتی با طرح دغدغه‌ای روشن‌گرانه، به ابهامات مفهومی در تمایز میان «توسعه» و «توانمندسازی» علوم اسلامی اشاره می‌کند. پرسش‌های محوری ایشان را می‌توان در دو سطح تحلیل کرد:

  • پرسش از نسبت مفهومی
    با توجه به هدفمند بودن تمامی این مباحث برای توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی، این تردید وجود دارد که اساساً چه ارتباطی میان این مفاهیم (توسعه و توانمندسازی) با محتوای بحث‌های حاضر برقرار است؟»
    پیش از هر چیز، خود این مفاهیم نیاز به تعریف واضح دارند – توسعه در این بستر دقیقاً به چه معناست؟ و توانمندسازی چه تعریفی دارد؟
  • پرسش از تمایز مفهومی
    زمانی که از توسعه علوم اسلامی سخن می‌گوییم، مقصود دقیق ما کدامین مؤلفه‌های تحولی است؟ به همین ترتیب، توانمندسازی در این حوزه بر چه شاخص‌هایی دلالت دارد؟
    آیا این دو مفهوم را می‌توان به صورت مترادف به کار برد؟ یا اساساً ماهیتاً متفاوت هستند و هر کدام ساحت خاصی از تحول در علوم اسلامی را نشان می‌دهند؟

ضرورت تعریف مفاهیم قبل از بررسی نقش روش‌‌شناسی

برای بررسی تأثیر روش‌شناسی بر توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی، ابتدا باید خود این دو مفهوم به طور واضح تعریف و تبیین شوند چون وقتی ما داریم بحث می‌کنیم که روش‌ شناسی در توسعه و توانمندسازی چه تأثیری دارد، باید خودمان اول به توانمندسازی و توسعه پرداخته باشیم. همچنین برای رسیدن به نتایج عملی‌تر، پیشنهاد می‌شود که بحث روش‌‌شناسی در حوزه‌های مشخصی از علوم اسلامی صورت گیرد.

ابعاد مختلف توسعه در علوم اسلامی

ابعاد گوناگون توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی عبارت است از:

  • گاهی منابع‌مون را توسعه می‌دهیم
  • گاهی مسائل جدید را اضافه می‌کنیم
  • گاهی هم روش‌هامون رو عوض می‌کنیم
  • گاهی هدف و غایت را تغییر می‌دهیم.

برای مثال قدیم‌ها همه تلاش‌مون این بود که بفهمیم مکلف باید چه کار کند. اما الان داریم می‌گوییم از فقه می‌خواهیم نظام دربیاریم. این یعنی هدفمون عوض شده، این می‌شود توسعه در غایت.

یک نکته مهم اینکه هر کدام از این توسعه‌ها یکسری شرایط و لوازم خاص خودشان را دارند لذا نمی‌شود به یک طیف با همه‌شون برخورد کرد.

ابهام در تعریف روش

تعریف واحدی از “روش” وجود ندارد و افراد مختلف ممکن است برداشت‌های متفاوتی از آن داشته باشند:

اصلاً تعریف ثابتی از روش وجود ندارد. هرکسی ممکن است به یک صورت این کلمه رو بفهمد و نمی‌شود به آن گیر داد.

سؤالاتی در مورد ماهیت روش مطرح است: چون سؤال این است که روش یعنی منبع، روش یعنی رویکرد، روش یعنی ابزار، روش یعنی فرآیند، روش کدوم یکی از این هاست؟ لذا هدف از جلسه رسیدن به یک توافق یا حداقل پذیرش نسبی در مورد معنای استفاده از روش است.

تعریف از روش و متعلق روش 

روش عبارت است از چگونگی و اعتبار چگونگی و غیر از این اگر ما استعمال روش بکنیم با یک تسامحی استعمال کردیم.

روش دو متعلق دارد: یکی روش‌های مربوط به نظام‌های پشتیبان (آموزش، پژوهش، مدیریت دانش) و دوم روش خود علم (روش حل مسئله علم).

نقد دیدگاه عدم وجود مشکل در روش حل مسئله

دیدگاهی مبنی بر عدم وجود مشکل جدی در روش حل مسئله در علوم اسلامی مخالف است و همچنان در این زمینه مسائل وجود دارد و می‌توان روش‌های جدید و بهتری را اتخاذ کرد:

در روش حل مسئله خیلی مشکل نداریم. ما هنوز هم در روش حل مسئله، مسئله داریم و هم می‌توانیم روش‌های دیگری غیر از روش‌های موجود را در حل مسئله اتخاذ کنیم و اتفاقاً به همان نتایج در زمان کوتاه‌تر با هزینه کمتر و شاید با هزینه بالاتری برسیم.

تفاوت وظایف فقه و اقتصاد اسلامی در نهادسازی

فقه با اقتصاد اسلامی متفاوت است یعنی شما ممکن است بگویید اقتصاد اسلامی باید بیاد برای ما نهاد بسازد ولی فقه اقتصاد وظیفه نهادسازی ندارد. فقه اقتصاد چهارچوب دارد. می‌فرماید اینکه ما بیاییم یک قرارداد تنظیم بکنیم و بگوییم مسائل اقتصادی را با چه قراردادی می‌شود حل کرد؟ این را باید اقتصاد اسلامی مشخص کند و فقیه اصلاً اقتصاددان نیست که بیاد مشخص کند که ما چه قراردادی را باید تنظیم کنیم. لذا فقه چارچوب‌ها را ارائه می‌دهد، در حالی که اقتصاد اسلامی به طراحی و تعیین قراردادها برای حل مسائل اقتصادی می‌پردازد.

 

جمع‌بندی دیدگاه استاد درایتی

نیاز به تعریف دقیق مفاهیم توسعه و توانمندسازی وجود دارد، چرا که این دو مفهوم مبهم بوده و ارتباطشان با مباحث روش شناختی نیازمند وضوح بیشتری است. توسعه علوم اسلامی می تواند در ابعاد مختلفی مانند منابع، مسائل، روش ها یا اهداف صورت پذیرد که هر یک ملزومات و پیامدهای خاص خود را دارند. در عین حال، تعریف واحدی از “روش” وجود ندارد و این ابهام در فهم ماهیت روش (آیا منبع است، رویکرد است یا فرآیند؟) چالشی اساسی محسوب می شود. از سوی دیگر، تمایز بین نقش فقه که به ارائه چارچوب های کلی می پردازد و اقتصاد اسلامی که متکفل طراحی نهادها و قراردادهای عملی است، حائز اهمیت است. برای دستیابی به نتایج کاربردی، لازم است مباحث روش شناختی در حوزه های تخصصی و مشخص علوم اسلامی متمرکز گردد.

 


جهت مطالعه و مشاهده نظرات بیشتر اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *