مقدمه
نظامهای آموزشی، به ویژه در حوزههای علوم انسانی و اسلامی، همواره نیازمند بازنگری و انطباق با تحولات روزمره و نیازهای جامعه هستند. در این میان، توجه به طبقهبندی علوم، تعریف دقیق خروجیهای هر رشته، و ایجاد ساختارهای حمایتی برای فارغالتحصیلان از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی دیدگاههای استاد حکمتنیا، ابعاد مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار دهد و راهکارهایی برای بهبود نظام آموزش حوزوی ارائه نماید.
ضرورت توجه به کاربرد و غایت در طبقهبندی علوم
استاد حکمتنیا معتقدند در بحث از طبقهبندی علوم، باید به این نکته توجه کنیم که علوم برای چه کاربردی ایجاد میشوند؟ و غایت نهایی آنها چیست؟ به عبارت دیگر، پرداختن صرف به مباحث نظری و انتزاعی کافی نیست، بلکه نظام آموزشی باید هدف از ایجاد هر علم و رشتهای را مشخص کند و نیازهای واقعی جامعه را در نظر بگیرد.
لزوم داشتن دستگاه نظری برای حل مسئله
از دیدگاه استاد حکمتنیا، علوم باید دارای دستگاه نظری منسجم و کارآمد برای حل مسائل باشند. به این معنا که هر علمی باید بتواند به سؤالات و چالشهای موجود در حوزه خود پاسخ دهد و راهکارهای عملی ارائه نماید. تعیین مرزهای پارادایمی علوم هم باید در این راستا باشد.
اهمیت حضور بینالمللی و رقابت جهانی
ایشان با اشاره به تجربه هند، بر لزوم حضور بینالمللی و رقابت جهانی در حل مسائل تأکید میکنند. به نظر ایشان، نباید خود را محدود کرد و باید در شاخههایی حضور فعال داشت که بتواند با راهکارهای تعریفشده، راهحلهای جهانی ارائه نمود.
ایشان معتقد است که ما به دو نوع حضور بین المللی نیاز داریم: حضور نظری و حضور تمدنی. حضور نظری شامل بحث های فلسفی است، در حالی که حضور تمدنی به ساخت نهادها و ارائه ساختارها مربوط می شود.
تأکید بر خلاقیت و نوآوری
استاد حکمتنیا بر اهمیت خلاقیت و نوآوری در حوزه دانش تأکید دارند. ایشان معتقدند باید از ایدههای جدید استقبال کرد. همچنین، بر ضرورت فراهم کردن فضای آزاداندیشی برای نخبگان تأکید میکنند. ایشان میپرسند تا چه حد میتوان این فرایند را مدیریت کرد، به این معنا که چه دانش میتواند نظرات متفاوت را بیان کند؟
لزوم توجه به خروجی رشتههای علمی
به نظر استاد حکمتنیا، بحث اصلی در مورد رشتههای رسمی حوزه علمیه، صرفاً وجود یا طبقهبندی رشتهها نیست. بلکه چگونگی شناسایی و حمایت از خروجیهای این رشتهها اهمیت دارد. ایشان میپرسند اگر فردی در رشتهای تحصیل کند، آیا امکان استخدام و دریافت حقوق در ساختار اداری وجود دارد؟
انتقاد از فقدان ساختارهای حمایتی و شناسایی مشاغل مرتبط
ایشان با اشاره به رشتههایی مانند مطالعات زنان و خانواده، بیان میکنند که علیرغم زحمات افراد متعدد، ساختار لازم برای شناسایی مشاغل مرتبط با این رشته ایجاد نشده است. به این معنا که مسئولان این رشتهها را تعریف کردهاند، اما سازوکار لازم برای بهکارگیری فارغالتحصیلان آن طراحی نکردهاند.
استاد حکمتنیا معتقدند که طلاب حوزههای علمیه باید آموزشهای لازم در زمینه حکمرانی و اقتضائات موضوعشناسی را فراگیرند. این آموزشها به آنها کمک میکند تا بتوانند با مشکلات عینی جامعه ارتباط برقرار کنند و در فرآیند تبدیل فتوا به قانون مشارکت نمایند. ایشان با انتقاد از مدیریت ثابت در حوزه دانش، بر ضرورت پویایی و بازسازی لایههای جدید در ساختارهای معرفتی تأکید دارند.
پیشنهادهای استاد حکمتنیا برای بهبود وضعیت
- شناسایی و حمایت از خروجیهای رشتههای علمی: مسئولان باید سازوکارهای لازم را برای شناسایی و بهکارگیری نیروهای انسانی مرتبط با هر رشته طراحی کنند و از خروجیهای رشتههای علمی حمایت کنند.
- تأمین مالی رشتهها بر اساس مأموریت: باید مشخص شود که رشتههای مختلف بر اساس مأموریت در کجای این طبقهبندیهای حوزه قرار دارند و چه میزان از سوی حوزه تأمین مالی میشوند.
- توسعه مهارت استنباط: حداقل نیاز، مهارت استنباط حجتدار از نقل با دلالتهای التزامی عقلی قطعی است و باید پس از مشق اجتهاد تایید شود.
- توجه به نیازهای جامعه و حکمرانی: آموزش طلاب باید به گونهای باشد که بتوانند با مشکلات عینی جامعه ارتباط برقرار کنند و در فرآیند تصمیمگیریهای کلان کشور مشارکت نمایند.
- بازنگری در طبقهبندی علوم انسانی: ایشان به لزوم بازنگری در طبقهبندی علوم انسانی تاکید دارند. این بازنگری ضروری است و باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد.
- برنامهریزی برای حضور و ظهور دستگاه حل مسئله در ساختارهای جهانی: نظامهای علمی باید راهکارهای مشخصی را برای رقابتهای جهانی تدوین کرده و حضور فعالی در ارائه راهحلهای بینالمللی داشته باشند.
- توانمندسازیهای انسان در عصر معاصر: ایشان معتقدند که انسان معاصر باید توانمندیهای شناختی، خلق ذهنی، طراحی، پیادهسازی و حکمرانی را کسب کند.
- اهمیت حلقههای مطالعات تخصصی و مسئلهیابی: بر اساس دیدگاه ایشان، هر رشته علمی برای تولید دانش باید حلقههای مطالعاتی داشته باشد که پژوهشگران در آن به مطالعه و تولید دانش بپردازند.
جمعبندی و نتیجهگیری
با توجه به دیدگاههای استاد حکمتنیا، میتوان نتیجه گرفت که نظام آموزش حوزوی نیازمند یک تحول اساسی است. این تحول باید با بازنگری در طبقهبندی علوم، تعیین دقیق خروجیهای هر رشته، ایجاد ساختارهای حمایتی برای فارغالتحصیلان، و پاسخگویی به نیازهای جامعه و حکمرانی محقق شود. با اتخاذ چنین رویکردی، میتوان به یک نظام آموزشی کارآمد و پاسخگو دست یافت که قادر به تربیت نیروهای متخصص و متعهدی باشد که بتوانند در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، و اجتماعی نقش مؤثری ایفا نمایند.
___________________________________________________________________
برای مطالعات بیشتر مباحث مشابه میتوانید به پروندههای دانش در سایت توسعه و توانمدسازی علوم اسلامی مراجعه کن