توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی

اتاق فکر و اندیشه‌ورزی با موضوع پاسخ به نیازهای جامعه، با اولویت جوان تحصیل کرده نیمه مذهبی

تصویر سردبیر

سردبیر

سردبیر

آنچه خواهید خواند...

/ 5. تعداد رای:

برای ثبت امتیاز، اولین نفر باشید.

میز تخصصی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی به طور سالانه و به منظور دستیابی به افق‌های تازه در برنامه‌ریزی، ارزیابی و توسعۀ فعالیت‌های خود، نشست‌های فشردۀ دوروزه با عنوان «اتاق فکر واندیشه‌ورزی» با حضور صاحب‌نظران برگزار می‌کند ونتایج حاصل از آن را به صورت یک گزارش داخلی، ارائه می‌دهد.

سومین نشست اتاق فکر و اندیشه‌ورزی سالانه در روزهای 20 و21 اسفند 1399 با موضوع « اولویت‌بندیِ نیازها و پرسش‌های اساسی دینیِ جوانان تحصیلکرده نیمه مذهبی در جامعه متوسط شهری» در مشهد مقدس (تالار جلسات مرکز تخصصی طوبی) با حضور و مشارکت 21 تن از فعالان و صاحب‌نظران مرتبط، برگزار شد.

مسئلۀ محوریِ میز تخصصی توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی، عبارت است از: «رشد توان علوم اسلامی در پاسخ به نیازهای جامعه، نظام اسلامی و دنیای معاصر». منظور از نیازهای جامعه، نیازهای مورد احساس و مطالبۀ مردم و جامعۀ ایرانی است.

در این میان طبقات مختلف جامعۀ ایرانی، جوانان تحصیلکردۀ نیمه‌مذهبی در جامعۀ متوسط شهری دارای اولویت است.

زیرا بافت جوان جمعیت در ایران، وضعیت کنونی و روند توسعۀ شهرنشینی در ایران[1] از یک سو، رشد فزایندۀ جامعۀ شهری از سوی دیگر، و افزایش میانگین تحصیلات[2] نشان می‌دهد جوانان تحصیلکرده در جامعۀ متوسط شهری[3]، بخش عمده و قابل توجه جمعیت ایران خواهد بود. اگر تحقیقات سنجش و نگرش دینی نیز مورد مداقه قرار گیرد، روشن می‌شود که بین دو سر طیف منحنی دینداری در ایران، ارتفاع منحنی از آنِ بخش نیمه‌مذهبی است. [4]

همچنین با توجه به نقش مؤثر و فعال گروه یادشده در شکل‌دهی مناسبات و تولید فعالیت‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی در وضعیت کنونی و آیندۀ کشور، پرسش‌ها و نیازهای این دسته، بر سایر بخشهای کشور و روندهای آینده، اثرگذار خواهد بود.

به علاوه از آنجا که نیازهای محسوس و ابرازشده، در اولویت توانمندسازی علوم اسلامی در میز تخصصی مرتبط قرار گرفته است، شدت ابراز و مطالبه‌گری گروه یادشده، نیازهای آنها را در اولویت می‌نشاند.

اهداف کلی این نشست‌ها عبارت‌است از:

  1. اولویت‌بندیِ نیازها و پرسش‌های گروه هدف بر اساس دیدگاه فعالان فرهنگی
  2. شناسایی بخش مهم و عمدۀ نیازهای دینی در جامعۀ ایرانی و معرفی به متولیان و فعالان علوم و معارف اسلامی

و اهداف جزئی:

  1. اولویت‌بندیِ نیازها و پرسش‌های گروه هدف بر اساس دیدگاه فعالان فرهنگی
  2. اولویت‌بندیِ نیازها و پرسش‌های گروه هدف بر اساس دیدگاه مشاوران تربیتی
  3. اولویت‌بندیِ نیازها و پرسش‌های گروه هدف بر اساس دیدگاه محققان علوم رفتاری
  4. تحلیل و تعیین مهمترین عوامل و زمینه‌های نیازها و پرسش‌های یادشده بر اساس دیدگاه‌های فعالان فرهنگی، مشاوران تربیتی و محققان علوم رفتاری

تبیین مسئلۀ تحقیق و محتوای اتاق فکر

در مطالعات علمی، فعالیت‌های فرهنگی، مواجهۀ اجتماعی و تجربۀ زیستۀ متخصصان تربیتی و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای، گروه «جوانان تحصیلکرده نیمه مذهبی در جامعه متوسط شهری» چه «پرسش‌های و نیازهای اساسیِ دینی» دارند که بایستی از درگاه معارف اسلامی (حتی بدون نشان اسلامی) پاسخ داده شود؟

منظور از «نیازها و پرسشهای اساسی دینی» برخورداری از چند مؤلفه است:

1. نیازهای واقعی، محسوس و ابرازشده به صورت مطالبه و پرسش

2. مرتبط با قلمرو و مأموریت دین و مطالعات اسلامی

3. دارای اهمیت زیربنایی، یا فوریت و یا احساس نیاز شدیدتر

4. اشتراک گسترده در میان گروه یادشده

5. پایداری نسبی در چندسال آینده

6. عدم پاسخ مناسب و کافی در شرایط حاضر، توسط فعالان، خدمات و محصولات اسلامی

ابعادآنتولوژیک مسئله (هستی شناسانه)

پرسش‌های مرتبط

نیازها و پرسشهای اساسی و نوظهورِ دینی در «جوانان تحصیلکرده نیمه مذهبی در جامعه متوسط شهری» چیست که از درگاه معارف اسلامی (حتی بدون نشان اسلامی) پاسخ مناسب و کافی داده نمی شود؟

یعنی شدیدترین نیازها و اساسی ترین پرسش‌ها به صورت پایدار تا چند سال آینده، کدام خواهد بود؟

ابعاداپیستمالوژیک (معرفت شناسانه)

برای مراقبت از نیفتادن در معرفت عامیانه، به دست آمدن توافق نخبگانی متنوع و توافق (تستمانی) می تواند ارزش معرفت شناسان تحقیق را تضمین کند. پس باید جدولی ماتریسی برای ثبت توافقات هر چهار گروه کانونی داشته باشیم.

همچنین تحلیل چرایی و چگونگی این تحقیق، بسیار راهگشاست.

پرسش‌های مرتبط

وزین این نیازها در هر یک از دسته‌های «پرسش‌های شناختی و اعتقادی و نگرشی»، «پرسش‌های ارزشی، اخلاقی و عاطفی» و «پرسش‌های رفتاری، هنجاری، و احکام عملی» چیست؟

ریشه های این پرسش‌ها و نیازها چیست؟

چقدر از این پرسش‌ها «ذهنی ـ شناختی» درباره حقیقت و اصالت دین، و چقدر «کارکردی- سودمدار» درباره فایده و کارکرد دین و چقدر «روشی-عملیاتی» در باره راه و روش دینداری است؟

برای ارتباط و نزدیک شدن به این گروه و مکالمه و گفتگو، چه پیشنهادی دارید؟

ابعاد متدولوژیک (روش شناسانه)

پرسش‌های مرتبط

چه مدلی را برای اولویت بندی این پرسشها و نیازهای اساسی، پیشنهاد می کنید؟

با توجه به پیچیدگی فکت (واقعیت) مورد نظر و ساده انگاری تحقیقات نگرش سنجی، چه روشهای جایگزینی را برای تحقیق مطمئن درباره آن، پیشنهاد می کنید؟

روش علمی

گروه کانونی (Focus Group)

روش تحقیق در این برنامه، تشکیل «گروه کانونی»یا همان Focus Group است.

روش گروه کانونی یا گفتگوی گروهی متمرکز یکی از روش های متداول در روش تحقیق کیفی است که به منظور جمع آوری اطلاعات، بررسی مسئله و محصولات یا خدمات براییک گروه معیّن انجام می شود.

در این روش گروه محدودی از افراد مطلع تشکیل می شود و از آنها خواسته می شود تا نظر و تحلیل شان را در مورد موضوع مورد نظر به صورت آزادانه به بحث و تبادل نظر بگذارند. در گروه کانونی بحث های گروهی دربارۀ موضوع یا موضوعاتی خاص انجام می شود.

انواع گروه کانونی در برنامۀ جاری

در اصل، این برنامه جاری شامل چهار گروه کانونی است: سه پنل به علاوه گروه اعضای ثابت.

الف) گروه کانونی اکتشافی (= گروه ثابت + پنل سوم):

این نوع گروه کانونی در مرحله اکتشاف و برای تعریف دقیق و صورت بندی مسئله و کشف روشها به کار می رود.

ب) گروه کانونی تجربی (= گروه ثابت+ پنل اول):

یک گروه کانونی تجربی به محقق اجازه می دهد که به معنای واقعی یک مصرف کننده را تجربه کند. محقق می تواند میزان رضایت، نارضایتی، محرک ها و ناامیدی ها را در مصرف کننده واقعی تجربه کند.

ج) گروه کانونی بالينی (= گروه ثابت+ پنل دوم): هدف از تشکیل این گروه، شناسایی انگیزه ها و ریشه های ناخودآگاه جامعه هدف به صوورت ناخودآگاه است، ایجاد می گردد. در این گروه افراد باید توانایی بالایی داشته باشند تا بتوانند انگیزه و احساس آن گروه را درک کنند.

در این جلسات، یک نفر مدیر محتوایی است که روی ادبیات بحث و سؤالات، اشراف دارد و پرسش‌ها را می پرسد. یک نفر هم مدیر اجرایی است که جلسات را ثبت و ضبط می‌کند.

  1. طبق سرشماريهاي عمومي نفوس و مسكن 1335 تا 1395 دریافتی از درگاه ملی آمار ایران، درصد جمعیت شهری ایران از ۳1.۴ درصد سال 1۳۳۵ به ۷۴ درصد در سال 1۳۹۵ رسیده است.

  2. طبق سند بررسی وضعیت سواد و تحصیل جمعیت 6 ساله و بیشتر بر اساس سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن 1395 – 1365، توزیع جمعیت باسواد برحسب دوره و مدرک تحصیلی از سال 1۳۸۵ تا 1۳۹۵ در تحصیلات عالیه میان مردان از 1۳.1 درصد سال ۸۵ به ۲1.۷درصد در سال ۹۵ و در میان زنان از 1۲.۴درصد در سال ۸۵ به ۲1.۷درصد در سال ۹۵، افزایش پیدا کرده است.

  3. نسبت جواني جمعيت کل کشور (شاخص ورتهايم ) در سال 1۳۹۵ به عدد ۲۴درصد از مجموع جمعیت کشور رسیده است.

  4. براساس پیمایش ملی سنجش دینداري ایرانیان که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران و به سرپرستی آقای محمدرضا طالبان، در سال 1۳۸۸شمسی، انجام گرفته است، درصد پاسخ‌های موافقم در گزاره‌های مرتبط با اصول اعتقادی مانند «خداوند واقعا وجود دارد» بالای ۹۵ درصد، در گزاره‌های مرتبط با تجربه دینی مانند «آیا تا به حال اتفاق افتاده که بعد از گناه توبه کنید» بالای ۳۰درصد پاسخ زیاد و 1۳ درصد پاسخ خیلی زیاد، در گزاره‌های مرتبط با علقه‌ دینی مانند «دین اسلام را بسیار دوست دارم» بالای ۳۳درصد پاسخ موافقم و ۵۶درصد پاسخ کاملا موافقم، در گزاره‌های مرتبط با هویت دینی مانند«افتخار می کنم که یک مسلمان هستم»، بالای ۳۴ درصد، پاسخ موافقم و نزدیک به ۵۷درصد، پاسخ کاملا موافقم، در گزاره‌های مرتبط با اخلاقیات مانند«فکر می کنید مردم تا چه حد دارای صداقت و راستگویی هستند؟»، بالای 11درصد، پاسخ زیاد و زیر ۴درصد، پاسخ خیلی زیاد، در گزار‌ه‌های مرتبط با شرعیات مانند «به آهنگ‌های که خوشم می‌آید گوش می‌دهم، فرقی نمی کند، خوانند آن زن باشد یا مرد باشد»، ۲۸درصد، پاسخ موافقم و ۲۶درصد، پاسخ کاملا موافقم ارائه داده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *