هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای روشهای تدریس در مقطع متوسطه شهر اصفهان بود؛ بنابراین از روش پژوهش توصیفی ـ پیمایشی برای شناسایی این آسیبها استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه، شامل کلیه دبیران و دانشآموزان مقطع متوسطه شهرستان اصفهان که به ترتیب تعداد آنها 8097 و 140250 نفر که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و تصادفی طبقهای و با در نظر گرفتن میزان افت آزمودنی، نمونه آماری برای دو گروه به ترتیب 110 و 240 نفر برآورد گردید. سپس با جدا کردن پرسشنامههای مخدوش، تعداد 95 نفر دبیر و 206 نفر دانشآموز بهعنوان نمونه آماری انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل 20 سؤال بسته پاسخ در طیف لیکرت و 1 سؤال باز پاسخ بود. ضریب پایایی پرسشنامه مربوط به دبیران و دانشآموزان با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 99/0 و 98/0 به دست آمد، همچنین برای سنجش روایی سؤالات پرسشنامه، از روش وابسته به محتوا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که میزان آسیبهای روشهای تدریس از نظر دبیران و دانشآموزان بیش از سطح متوسط است. از نظر دبیران بیشترین میانگین موارد آسیبزا «اهمیت ندادن معلم به مهارتهای عملی تدریس» و «پایین بودن سطح علمی و حرفهای معلمان» هستند دانشآموزان نیز بیشترین میانگین آسیبها را مربوط به «انتظارات بیش از حد معلمان از دانشآموزان»، «بیتوجهی به پاسخهای خودانگیخته دانشآموزان» و «عدم توجه به علایق دانشآموزان» میدانند. همچنین دیگر یافتهها نشان داد که بین دیدگاه دبیران و دانشآموزان در خصوص آسیبها تفاوت معنادار وجود دارد. بین دیدگاه دبیران بر اساس جنسیت و سابقه تحصیلی نیز تفاوت معنادار بود؛ اما بر اساس مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین، بین دیدگاه دانشآموزان بر اساس رشته تحصیلی و ناحیه تحصیلی تفاوت معنادار بود؛ اما بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی تفاوتی مشاهده نشد.